بازم همون قصه قديمي ...............................
بابا ول كنين اين مادر شوهر و خواهر شوهر و جاري را ........................................:305:
بچسبيد به شوهرتون و زندگي خودتون و از زندگي تون لذت ببريد تا جوونيد.:305:
نمایش نسخه قابل چاپ
بازم همون قصه قديمي ...............................
بابا ول كنين اين مادر شوهر و خواهر شوهر و جاري را ........................................:305:
بچسبيد به شوهرتون و زندگي خودتون و از زندگي تون لذت ببريد تا جوونيد.:305:
ليلاي عزيز
اينجا سايت همدردي هست و همه مي تونن راجع به مشكلاتشون بنويسن
موضوع مادر شوهر و خواهر شوهر موضوع نو و جديدي نيست ولي گاهي اوقات همين موضوع كهنه و قديمي ميشه دغدغه ذهنت دلت مي خواد راجع به اون حرف بزني ، باهات حرف بزنن و مشورت بگيري راحت و بي ريا
و چه جايي بهتر از همدردي
اگه دقت كني هر كسي به نوعي با اين موضوع مشكل داره خوب طبيعي هست دو خانواده با فرهنگ مختلف باهم وصلت مي كنن و احتمال به و جود اومدن مشكلات و اختلافات فرهنگي هستش
اينجا خوبيش به اينه كه كسي نمي شناسدت و توهم كسي نمي شناسي پس راحت مي توني حرفات بزني و بقيه هم راحت جوابتو مي دن و راهنماييت مي كنن بدون هيچ گونه غرض و منظوري
شکوفه جان فکر کنم من بد بیان کردم ، من عروس ندارم خودمم تازه عروس محسوب میشم :311:
منظورم زنداداش من بود
به هر حال به نظر من کار اشتباهیه که اوقات خوبت را بخاطر رفتارهای اونها بد کنی... درسته من می دونم آدم هر چی رو نداشته باشه حریص تر میشه ولی سعی کن مدیریت کنی و ارتباطتت رو کم و منظم کنی
:311::311::311::311::310::227::311:نقل قول:
نوشته اصلی توسط شكوفه
عزیزم شما چند سالتونه که میخواید رفتار یک خانواده رو تغییر بدید؟
یکم اعتماد به نفست بالا نیست؟ توقعاتت رو باید یکم پایین بیاری تا راحتتر بتونی زندگی کنی
شما نمیتونی اونا رو تغییر بدی اما اونا تونستن شما رو تغییر بدن و شما شدید مثل اونا :305: بهتر نیست هر کسی خودش باشه تا مشکلی پیش نیاد؟ تا کی میتونی نقش بازی کنی؟
نمیگم رفتار اونا درسته اما تغییر رفتار شما باعث ایجاد مشکل شده :323:
نه اعتماد به نفسم بالا نيست
فقط نمي دونم چرا ما آدما تحمل نداريم كسي مثل خودمون باهامون برخورد كنه :325: