RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
ارزش يك زن به صلابتشه! حتي اگر اشتباهي مرتكب شدي بگو اين منم و پاي اشتباهم وايميستم! اصلا چه اهميتي داره ديگران چي راجع به ما فكر كنن؟ انقدر خودخواه شو كه هيچ وقت بي جهت كسي رو بر خودت ترجيح ندي! اگر اينو ياد مي گرفتي به پاي هوس بازي مرد ديگري قربوني نمي شدي! بله مي گم قربوني چون همه تقصير متوجه تو نيست. بيش از نيمي از تقصير گردن كسي هست كه از تو چنين چيزي رو تقاضا كرده!
از خودت و از گناهت بگذر و اينو بدون اگر خودت خودتو نبخشي خدا هم نمي بخشه!
عزيز من! خانمي! خيلي ها مثل تو گول مردمان مزوّر رو خوردن. خودتو سرزنش نكن. هنوز يك انساني و راه زيادي براي طي كردن داري.
مي دوني چيه؟ اگه واقعا از ته دل خودتو ببخشي و ديگه چنين كاري رو تكرار نكني به حقيقت پاك و منزه مي شي مثل آينه! :46:
قدرت انسان بودن خودت رو با نامردي يك پسر به زير نيار گل من!
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
ارزش يك زن به صلابتشه! حتي اگر اشتباهي مرتكب شدي بگو اين منم و پاي اشتباهم وايميستم! اصلا چه اهميتي داره ديگران چي راجع به ما فكر كنن؟ انقدر خودخواه شو كه هيچ وقت بي جهت كسي رو بر خودت ترجيح ندي! اگر اينو ياد مي گرفتي به پاي هوس بازي مرد ديگري قربوني نمي شدي! بله مي گم قربوني چون همه تقصير متوجه تو نيست. بيش از نيمي از تقصير گردن كسي هست كه از تو چنين چيزي رو تقاضا كرده!
از خودت و از گناهت بگذر و اينو بدون اگر خودت خودتو نبخشي خدا هم نمي بخشه!
عزيز من! خانمي! خيلي ها مثل تو گول مردمان مزوّر رو خوردن. خودتو سرزنش نكن. هنوز يك انساني و راه زيادي براي طي كردن داري.
مي دوني چيه؟ اگه واقعا از ته دل خودتو ببخشي و ديگه چنين كاري رو تكرار نكني به حقيقت پاك و منزه مي شي مثل آينه! :46:
قدرت انسان بودن خودت رو با نامردي يك پسر به زير نيار گل من!
راستش قلبم شکسته
انگار یه سوراخ بزرگ وسط قلبمه که نمیتونم ترمیمش کنم. من واقعا خودمو مقصر میدونم و پای این اشتباه ایستادم. دلم برای عشق پاک و مظلومم تنگ میشه. عشقی که به پای کسی ریختم که هیچ وقت منو نمیخواست. خودم کردم. خودم عشقمو به لجن کشیدم.
واقعا پر از خشم شدم. باورمیکنی دلم چقدر میخواد جیغ بزنم؟ چقدر میخوام از اینجا دور بشم . از ادمای دور و برم؟
چطور باید خودخواه بشم؟ زمانی که احساس میکنم اونقدر تحقیر شدم و اونقدر آزرده شدم که دلم پوسیده و از اونچه که سالهای قبل بوده ام دور شدم؟؟
دیروز که داشتم محل کارمو ترک میکردم یه دفه یه اس ام اس ازش بهم رسید. خودش بود. انگار برق سه فاز بهم وصل کرده باشن. طوری که نتونستم درست راه برم و اگه همکارم نبود از پله پرت میشدم. مجبور شده بودم گوشیمو روشن کنم. فراموش کرده بودم دوباره خاموشش کنم.
برام نوشته بود : سلام خوبی؟
نمیدونم چی میخواد . چه منظوری داره. خودش میدونه که چه رنجی میبرم اما این کارو میکنه.
جوابی ندادم و دوباره خاموش کردم. اما واقعا تا شب حالم بد بود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط داملا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrabooni
یه بار فقط تو تاپیک یه دوستی چند خط از وضعیت خودم نوشتم که تجربه امو گفته باشم. اما بعدش خیلی بد شد.
یکی از خانومای تالار برام نوشت که دارم کارمو توجیه میکنم. نوشت حرفای من اسمش تبلیغه. نوشت که مذکرها نمیتونن به چنین دخترانی اعتماد کنن و ما باعث میشیم اونا به هیچ دختر دیگه ای اعتماد نکنن. اوروز خیلی دلم شکست.
مهربونی عزیز،دوست خوبم من همون خانوم هستم که این جملات روبرات نوشتم.همون موقع هم ازت معذرت خواهی کردم.گفتم که سوءتفاهم شده بود ومنظورم اصلا اونی نبوده که تو برداشت کردی.یه نفر تویکی ازتایپیکهای درجریان امروز نوشت که خداگفته گناه خودتون رو داد نزنید،منم دقیقا منظورم همین جمله بود.اصلا دلم نمیخواست دلی روبشکنم.:(
بگذریم...
عزیزم میگی توبه کردی،این خیلی با ارزشه،مطمئن باش خدا انقدرمهربون هست که توبه ات رو بپذیره.ازاین هم مطمئن باش گذرزمان احساساتت رو کمتر می کنه ومیرسه روزی که دیگه نسبت بهش حسی نداری.به شرطی که نشینی وهرروزخاطراتت رو مرور کنی.لازمه اینکار تنها اراده است وایمان.چیزی که خودم به عینه تجره کردم.
اول اراده کن بعدسعی کن ذهنت رو انقدر مشغول کنی که فرصت مرور خاطرات رو نداشته
باشی.آروم میشی.:43:
داملا جون من خیلی دوستت دارم.
آره واقعا توبه کردم. محاله برگردم.
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrabooni
راستش قلبم شکسته
انگار یه سوراخ بزرگ وسط قلبمه که نمیتونم ترمیمش کنم. من واقعا خودمو مقصر میدونم و پای این اشتباه ایستادم. دلم برای عشق پاک و مظلومم تنگ میشه. عشقی که به پای کسی ریختم که هیچ وقت منو نمیخواست. خودم کردم. خودم عشقمو به لجن کشیدم.
واقعا پر از خشم شدم. باورمیکنی دلم چقدر میخواد جیغ بزنم؟ چقدر میخوام از اینجا دور بشم . از ادمای دور و برم؟
چطور باید خودخواه بشم؟ زمانی که احساس میکنم اونقدر تحقیر شدم و اونقدر آزرده شدم که دلم پوسیده و از اونچه که سالهای قبل بوده ام دور شدم؟؟
دیروز که داشتم محل کارمو ترک میکردم یه دفه یه اس ام اس ازش بهم رسید. خودش بود. انگار برق سه فاز بهم وصل کرده باشن. طوری که نتونستم درست راه برم و اگه همکارم نبود از پله پرت میشدم. مجبور شده بودم گوشیمو روشن کنم. فراموش کرده بودم دوباره خاموشش کنم.
برام نوشته بود : سلام خوبی؟
نمیدونم چی میخواد . چه منظوری داره. خودش میدونه که چه رنجی میبرم اما این کارو میکنه.
جوابی ندادم و دوباره خاموش کردم. اما واقعا تا شب حالم بد بود.
كاملا احساساتت رو درك مي كنم. انقدر زياد كه انگار خودمي!
عصبانيتت كاملا طبيعيه مي دونستي؟ يعني در مراحل رهايي بايد از اين مرحله رد بشي! براي رفع عصبانيتت يه كاري بكن. مثلا به بالش ضربه بزن يا جايي كه كسي نيست جيغ بزن! مهم اينه كه تخليه بشي.
خوب كاري كردي جواب ندادي. اومده تا دوباره mehrabooni رو بهمراه خودش به لجن بكشه! دلش براي اذيت كردن يه آدم ديگه لك زده. تو به اون كاري نداشته باش و مراحل درمان خودتو انجام بده.
ديدي وقتي يه ساختمون خراب بشه چقدر خرابي و گرد و خاك به پا ميشه؟ زمان مي بره تا همشو تميز كني درسته؟ اول خاكها رو از اون محل ببري. پي ساختمون رو بكني و بعد دونه دونه آجر بذاري تا اون ساختمون دوباره درست شه. پس نااميد نشو چون اصلا و ابدا كار غيرممكني نيست. كار سختي هم نيست چون ساختن بناي خراب شده زندگيت از هر كار ديگه اي در دنيا لذتبخشتره. رسيدگي به خودت بهترين كاره و اينكه تصميم بگيري ذره ذره دونه دونه باور خودتو از محكم و قوي بودنت دوباره بسازي و اين ميسر نمي شه مگر اينكه در عمل به خودت ثابت كني.
به طرف ميگن نماز بلدي بخوني؟ ميگه آره. ميگن پس چرا نمي خوني؟ ميگه بلدم واسه چي بخونم؟!
حكايت همينه! صرف اينكه اين حرفها رو بشنوي و بخوني كافي نيست بلكه بايد در عمل اجراش كني تا خودتم باورت بشه.
مطمئنا پس از گذر از مرحله خشم و عصبانيت به مرحله بخشش و پذيرش مساله مي رسي و هرچقدر خودت بيشتر به خودت كمك كني اين دوره كوتاهتر مي شه.
موفق باشي خانمي:72:
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
يادمه يه روز كه خيلي عصباني بودم مثل شما دلم ميخواست داد بزنم خيلي بلند جيغ بكشم ولي نميتونستم داشتم خفه ميشدم.بلند شدم رفتم پارك هزار تومن دادم وسوار وحشتناكترين وسيله بازي شدم از اونايي كه ميره اون بالا برعكس ميشه وواي ميسته انقدر جيغ كشيدم:311: تاتخليه شدم خيلي كيف داد شماهم حتما اين كاروبكن تايكم سبك بشي بخدا من اونروز خيلي راحت شدم ديگه انگار عصباني نبودم.برات ازته دلم دعا ميكنم
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
مهربوني عزيز:43::46:
يكي از اعضاي سايت كه من خيلي خيلي خيلي دوستش دارم :43::46:و احساس مي كنم يكي از موجودات خوب و مهربونه كه خدا خلق كرده، شما هستيد. :43::46:من هميشه از صميم قلب برات آرزوي خوشبختي مي كنم.:228:
عزيزم به نظرم خط موبايلت را عوض كن و ديگه به هيچ وجه و تحت هيچ شرايطي به كوچكترين سيگنال اين مرد عوضي (ببخشيد) هيچ بازخوردي نده عزيزم.:305:
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ليلا موفق
مهربوني عزيز:43::46:
يكي از اعضاي سايت كه من خيلي خيلي خيلي دوستش دارم :43::46:و احساس مي كنم يكي از موجودات خوب و مهربونه كه خدا خلق كرده، شما هستيد. :43::46:من هميشه از صميم قلب برات آرزوي خوشبختي مي كنم.:228:
عزيزم به نظرم خط موبايلت را عوض كن و ديگه به هيچ وجه و تحت هيچ شرايطي به كوچكترين سيگنال اين مرد عوضي (ببخشيد) هيچ بازخوردي نده عزيزم.:305:
لیلا جون
خدا میدونه منم خیلی شما رو دوست دارم. همه بچه های این تالار. اصلا انگار اینجا یه گوشه جدا از دنیاست. با همه جا فرق میکنه. هر روز میام و یه جورایی آرووم میشم. منم دوستت دارم لیلا . خداکنه همیشه با مهدی خوشبخت زندگی کنی.
راستش برام امکان نداره خطمو عوض کنم. آخه کارمندم و خیلی با موبایلم تماس گرفته میشه و خیلی برای کارم ازش استفاده میکنم. این چندروز هم که خاموش کردم یه عالمه مشکل پیدا کردم . اما باز صبر میکنم. اگر بتونم حتما یه مدت یگه خطمو عوض میکنم.
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
ممنون مهربوني عزيز.:43::46::228:
مي توني همون شماره خطت ات را نمي دونم چيه ولي مثلا 0912- 0919 - 0936 اش را بخري و خط قبلي ات را هم براي يك مدت طولاني خاموش كني. به همكارات هم زنگ بزن و بگو مثلا همون شماره 0919 را زنگ بزنند. بعد از مدتي كه اين مرد عوضي (ببخشيد) نااميد شد و ديگه زنگ نزد دوباره خط قبلي ات را روشن كني.
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
سلام مهربونی عزیزم
دوست گلم چرا مثل من عشقتو به یک عشق حقیقی گره نمیزنی که غرق در آرامشت کنه
مثل من؟من رو که غرق در آرامش کرد..منم مثل تو یه عاشقم.منتها عشق ما دو طرفه بود اما
به خاطر عدم رضایت مادر عشقم مجبور به جدایی از هم شدیم.روزا اول کار جفتمون فقط گریه
بود.دراز میکشیدم تو تختم و از خدا میخواستم که دیگه بیدار نشم.خودم رو بدبخت ترین آدم دنیا
می دونستم..کلا زندگی و زمان برای من ایستاده بود..اما یه روز نشستم فکر کردم..خوب خوب
که هی بهار داری چیکار میکنی؟.تو چجور عاشقی هستی که صبوری و عاشقی بلد نیستی؟
معشوق حقیقی هست و تو در حضورش بهترین نعمت خدا رو از خودت گرفتی؟...اونروز از خدا
شرمکردم که چرا برای دیگری اینگونه بیتابم و لحظه ای به یادش نیستم...این شد که سجادمو
پهن کردم یه دل سیر گریه کردم و حرف زدم...اما این بار یه فرق دیگه با همه دفعاتی که گریه
یا درد و دل می کردم داشتم...من این بار آروم آروم شده بودم...کسی نصیحتم نمی کرد و
خداوند مهربون صبورانه به حرفام گوش میداد و ناراحت بود انگار که من اینجوری می کنم و به
دلم آرامشی داد عجیب...اینارو گفتم که بدونی اگه عاشقانه دلتو به یه عشق حقیقی گره
بزنی محاله دیگه احساس نا آرامی بکنی...خودت به کمک خدا خودتو آروم کن عزیز دلم...
بعد خودت رو به دستان پرمهر پرودگار بسپر...اون اگه صلاح ببینه خودش با همین وضعت زندگی
بسیار زیبایی واست رقم میزنه...و تو اونروز حتی این روزای تلخو به یاد نمیاری...این معشوق
خودش عاشقته و تورو همین جوری که هستی میخواد و هرگز تنهات نمیذاره...
لیلا هم راست میگه...بعد از آروم کردن خودت آیتم هایی که باعث بهم زدن آرامشت میشن رو حذف
کن چون فکر نمیکنم کارت یا همکارات مهمتر از آرامش خودت باشن!...پس اولین مورد برهم زننده
آرامشت رو کلا حذف کن...حتی سیمکارتت رو بشکن و یه سیم دیگه بخر...باور کن با این کار به
خودت که از همه مهمتری کمک بزرگی کردی!!!!
تاپیک ها رو فقط نخون بهشون عمل هم بکن خواهشا و واسه خودت قدم بردار!
دیگه هم ای کاش و اینا نگو!!!....از این به بعد رو زیبا بساز به قول بالهای صداقت عزیز!!!
باشه عزیزم؟
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
مهربونی جون
یه بار تو تاپیک منم برام گفته بودی که مواظب باشم آینده م مثل تو نشه( تاپیک تحملم داره تموم میشه )، عزیزم من درکت میکنم شرایطت خیلی سخته، بیشتر از اینکه از لحاظ جسمی از دست دادن باکرگی اذیتت کنه ،از لحاظ روحی عذاب وجدان آدمو دیوانه میکنه ، گلم برو دکتر و ترمیم کن که شروعی باشه واسه التیام زخمهای وجودت . اول خودت خودتو ببخش ، تو توبه کردی پس فراموش نکن خدا بندگان توبه کننده شو خیلی دوست داره ، مهربونی عزیز پذیرش مسئله حل کردن اونو آسونتر میکنه ، دائما با سرزنش و تحقیر خودت چیزی رو عوض نمیکنی ، همین که میدونی اشتباه کردی همین کافیه !!! :305:
همه دوستایی که تو این سایتن اشتباهاتی تو زندگی داشتن ، ما همه بشریم و بشر جایز الخطا ...
به نابودی فکر نکن ، سعی کن افکار منفی رو از ذهنت پاک کنی ، سعی کن به آینده امیدوار باشی ، اگه میتونی حتما به مشاوره برو ، به کلاس ورزش برو ،نذار سلامتی جسم و روانت تحت تاثیر قرار بگیره ، ببین گلم از یه دید دیگه به این شرایط نگاه کن ،به خدا میدونم سخته گفتنش راحته اما توکل کن به خدا و سعی کن به چشم یه تجربه تو زندگی بهش نگاه کنی و کم کم فراموش کنی ... خدا خیلی بزرگتر از این حرفاست که ما فکر میکنیم،باور کن . خدام تورو بخشیده پس تو هم خودتو ببخش ...هنوز دیر نشده هنوز خیلی جوونی، فرصت داری زندگیتو بسازی اما اینبار با تجربه تری آگاهتری پس تصمیم درست تری واسه آینده ت میگیری ، نذار یه شکست عشقی همه آینده تو نابود کنه ...
توکل کن به خدا:323:
RE: ای کاش به گذشته ام برمیگشتم. ای کاش عاشق نشده بودم.
از همه دوستانی که اینجا بهم حرف میزنن ممنونم.
فکر میکنم باید چندتا کار انجام بدم.
کلاس وزرش
تمرکز روی کارم ( این چند وقت خیلی بد بودم و کارام همه قلمبه شدن و مدیرم چندبر تذکر داده)
خوندن یه کتاب خوب
در مورد ترمیم خیلی ناراحتم. واقعا نمیدونم کار درستیه یا نه؟ به خدا داره دیونم میکنه. خیلی خیلی میترسم.
سعی می کنم وقت بیشتری رو به خودم اختصاص بدم. باید چندتا نذر که کردم و ادا کنم.
هرچند اون دیگه نیست اما هنوز خیلی دلتنگ میشم. خیلی غصه میخورم
مهربونی جون
یه بار تو تاپیک منم برام گفته بودی که مواظب باشم آینده م مثل تو نشه( تاپیک تحملم داره تموم میشه )، عزیزم من درکت میکنم شرایطت خیلی سخته، بیشتر از اینکه از لحاظ جسمی از دست دادن باکرگی اذیتت کنه ،از لحاظ روحی عذاب وجدان آدمو دیوانه میکنه ،
آوازه من واقعا از ته دلم میگم. امیدوارم هیچ دختری معصومیتشو این طور که من از دست دادم ، از دست نده. عشق خیلی قشنگه و حیف عشق پاکی که هوس آلود بشه. ای کاش به گذشته برمیگشتم...