با رفتارت نشون بده بهش علاقه مندی
نیاز به گفتن مستقیم نیست
نمایش نسخه قابل چاپ
با رفتارت نشون بده بهش علاقه مندی
نیاز به گفتن مستقیم نیست
خب چرا کنف بشم؟؟ مگه خود من که این همه به پسرا جواب رد دادم هدفم کنف کردن اونا بود؟همیشه به پسرایی که جرات میکردن حرفشونو میگفتن احترام میذاشتم.
اکر نظر من رو بخواهید ،یک روز ازش بخواهید که یه جایی هم دیگرو ببنید،مثلا یه کافه ساکت و ارام...یا رستوران..(پارک و ... نباشه که احساس امنیت نکنید.)بهش نگید در مورد چی می خواهید صحبت کنید.اگر پرسید بگید ترجیحا دوست دارید مستقیم باهاش صجبت کنید.
این دعوت هم بسته به خودتون هم با تلفن و هم به صورت مستفیم میتونه باشه.اس ام اس خیلی حالت رسمی نداره و بیشتر برای دوستی های بی هدف هست.
بعد بدون ورود به دنیای احساسات در روزی که قرار گذاشتید براش از احساستون بگید و اینکه دوست دارید بیشتر باهم اشنا بشید...
من مشاور نیستم ولی احتمال میدم مشاورین زیاد با این پست من موافق نباشند.ولی من به عنوان یک پسر با این نوع ارتباط برقرار کردن مشکلی ندارم.
موفق با:72:شید
شبنم عزیز
این کارو نکن
منم یه روزیمثل تو فکر میکردم.
فکر میکردم که اگر به کسی علاقمند شدم باید بهش بگم.
فکر میکردم باید به خاطرش بجنگم.
فکر میکردم ارزششو داره.
میگفتم منو نخواد هم مهم نیست. مهم اینه که من تلاشمو کردم.
شکسپیر میگه اگه کسی رو دوست داری ، رهاش کن. اگه مال تو باشه ، برمیگرده و اگر نه ، بدون از اولشم مال تو نبوده.
من میگم گفتن احساساتت به یه پسر، خوب نیست. حالا هرچقدر با جنبه و انسان.
اگه بخوای زیر یه سقف باهاش زندگی کنی، چی؟ اونوقت این گفته تو اثر خوبی نخواهد داشت.
نکن.
درست نیست.
من امروز موندم و احساسات پایمال شده و قلب شکسته. تو پاتو جای پای من نذار.
سلام
خیلی تجربه ندارم ولی میدونم طبیعت اینو میگه که جنس مذکر باید به دنبال مؤنث باشه.
چرا میخای خلاف اون رفتار کنی؟
امکانش زیاده که ایشون به شما علاقه داشته باشه ولی چون شرایطش (مالی یا هر چیز دیگه...) مهیا نیست، فعلا پا پیش نمیذاره.
در زمینه ارتباط دختر و پسر خیلی از دوستام بودن که کارهای غیر معقولشون رو این طور توجیه میکردن که طرف اونا با بقیه پسرا فرق داره!!!!!! که روشنفکره!! که استثناس!! (البته باید بگم همه این خانوما از طبقه با تحصیلات دانشگاهی بالا و خانواده های سر شناس بودن سن و سال کمی هم نداشتن که بگی عقلشون نمی رسه!!!!!)
باور کن همشون اشتباه میکردن. دیر یا زود پشیمون شدن ویا دارن میشن.
میتونی فرض رو بر این بذاری که این آقا ظرفیتش خیلی بالاست و شناخت خوبی از شما داره و برداشت بد نمیکنه (آخر خوشبینی!!) و اوضاع جوری که شما دوس داره پیش میره.
حساب کن ببین احتمالش چند درصده.
خطر کردن با احتمال موفقیت بالای 50% رو تازه بهش میگن "ریسک"!!!!!!!!
زیر 20-30% رو خودت میدونی اسمش چیه
هر تصمیمی که بگیری ایشالا خیرو صلاحت توش باشه:72:
دوستان ممنون از صحبتها دلسوزانتون.
تصمیم گرفتم ی جور از احساسش خبردار شم بعد جدی یک تصمیم بگیرم.
به این خاطر دیشب اس ام اس دادم که : بعد از صحبتهامون که گفتی داری میری خیلی دلم گرفته و فکر میکنم این آخرین دیدارامونه. وامروز اس ام اس داد که بابت اس دیشب ممنون خاب بودم که جواب ندادم، این حرفا چیه چرا دیدار آخر؟ایشالا همدیگه رو میبینیم ببخشید که جمعه نشد خبر بدم بریم جایی (آخه قبلا گفته بود که تابستون کارش زیاد بوده و هیچ استراحتی نکرده منم ازش خاستم وقت شد بریم بیرون که خودمم همون موقع به بهانه کار زیاد حرفمو پس گرفتم و کلا یادم رفته بود)
حالا نمیدونم چه کنم آیا او هم نسبت به من علاقه داره؟ کمی گیج شدم حتی نمیدونم چه در جواب اسش بگم. دوست ندارم بیگدار به آب بزنم. اومدم اینجا که عاقلانه و با کمک شما برا رسیدن به خوشبختی قدم بردارم.
دیشب که دلم گرفته بود تا صبح تو تالار میچرخیدم و مشکلای خیلی بزرگی رو دیدم و فهمیدم چقد خوشبخت و بدون مشکلم، حالا اینجام که در آینده منم به یکی از آیینه ها عبرت تبدیل نشم پس راهنماییم کنید:)
از دوستان ممنونم که مشکل نام کاربری من رو حل کردند.
دوستان لطفا کمک کنید، نیاز به راهنمایی دارم اگه میگید بهش چیزی نگم خب چه راه دیگه ای دارم؟؟ از اینکه یک طرفه تماس بگیرم متنفرم احساس آویزون بودن بهم دست میده ، من نمیخام آویزون باشم:302:
غير مستقيم سر يك موضوعي بهانه پيدا كن و بهش بگو خواستگار دارم و خانوادم هم اصرار به ازدواج دارند. (يك جورايي انگار داري ازدواج مي كني.)
ببين چه عكس العملي نشون مي ده. اگه اون هم تو را براي ازدواج بخواد پا پيش مي ذاره. در غير اينصورت مي فهمي كه اون تو را براي ازدواج نمي خواد. اون وقت ديگه بايد كامل خودت را بكشي كنار و براي هميشه فكرش را از سرت بيرون كني.
سلام
من پسرم و یک چنین حالتی واسم پیش اومد که یه دختری ازم خوشش اومد
دقیقا مثل شما
دختری بود که محل به هیچ پسری نمیزاشت
ولی عاشق من شد
نمیدونم از کجاش بگم چون نزدیک به دوسال درگیر همین قضیه بودم
فقط بهت بگم که هیچ اشکالی نداره که اگه بهش بگی
خیلی مودبانه بهش بگی که من به عنوان ازدواج و به قصد ازدواج از شما خوشم اومده و شراط شما رو که نگاه کردم مناسب هم هستیم و شما هم ببینید شرایط من مناسب هست یا نه و بهم جواب بدید
یه مدت کوتاهی هم بهش وقت بدید که فکر کنه
مثلا دو یا سه هفته
درسته که ما پسرا دوست داریم که خودمون انتخاب کنیم اما بدمون هم نمیاد که یه دختر خوب انتخابمون کنه
ما با هم ازدواج نکردیم چون به یه دلایلی خونواده ما و خودم نتونستیم در کل جواب مثبت بدیم
البته همون دفعه اول بهش گفتم نه ولی دوباره سمج موند رو حرفش
دوباره بهش جواب رد دادم اما دوباره پا پیش گذاشت
حتی به خاطر همین علاقش میخواستم بهش جواب مثبت بدم چون واسم و واسه هر پسری مهمه که دختر دوسش داشته باشه و بهش خیانت نکنه
اما در اخر به دلیل همون مشکلات این بار خونوادم صددرصد مخالف شدن و با پیش زمینه ای که در من بود دوسه شب قبل از نامزدی همه چی به هم خورد
حتی بعدش مدتی به هم اس میدادیم اما نهایتا اون ازدواج کرد و دقیقا بعد از عقدش دیگه ارتباطش با من قطع شد
حالا شما هم خیال خودتو راحت کن
اگه بهش نگی مطمن باش به دستش نمیاری
ولی اگه بهش بگی بالاخره احتمالش هست که به هم برسید
سلام آقای امیر 22
به همدردی خوش امدید
برای ارسال پست توجه کنید از ارسال اخرین پست بیشتر از دو هفته نگذشته باشه
موفق باشید