اگه مجرد هستین و مونث به نظرم کار اول بهتره
نمایش نسخه قابل چاپ
اگه مجرد هستین و مونث به نظرم کار اول بهتره
نمی دونم چطوری با احساسم کنار بیام.نقل قول:
نوشته اصلی توسط tasnime_elahi
انگار همیشه عادت دارم کارهای سخت که کمتر کسی از عهده اش برمی یاد انجام بدم.
مثلا تو این کار دوم که در ازمونش پذیرفته شدم همه اقایون جوان و پر انرژی پذیرفته شدند
فقط یک خانم دیگه هست که از موسسین بوده از قدیم.
ولی کار اول اینطور نیست.
نمی دونم کدوم راه پشیمونیش کمتره؟؟
من اگه بجای شما بودم کار دوم رو انتخاب میکردم
چون وقتی رقابت کاری باشه شما خودتو ارتقاء میدی و سعی میکنی که خلاقیت داشته باشی و همین باعث پیشرفت و پخته شدن شما در کار خواهد شد
کاری که یکنواخت باشه ذهن رو هم تنبل میکنه البته به خود شخص هم بستگی داره که بخواد تنوع ایجاد کنه و انرژی صرف کنه و رو به جلو باشه
من که خودم از کار یکنواخت و تکراری خوشم نمیاد چون یجور در جا زدنه
حالا بازم بر میگرده به روحیات خودت و شرایط خودت و اینکه خانم هستی هم خودش باعث میشه بیشتر احتیاط کنی
فکر زمستون و برف و بارون و سرما رو هم بکن برای رفت و آمد.
من چهار سال پیش بین کارمند بانک شدن در شهر خودمون و دبیر شدن در جایی شبیه کار دوم شما دومی رو انتخاب کردم چون دیدم کاری است که می تونم مثلا در کنارش به ادامه تحصیل بپردازم و با روحساتم بیشتر سازگار بود. شما هم ببین چی به دست میاری در انتخاب هر کدوم، آینده رو بسنج نه چند سال اول کار رو.
پیروز باشی.
سنجاب جان امكان داره توي هر محيط يه هفته حداقل آزمايشي كار كني؟
من خودم شرايط سخت اما سالم رو انتخاب كردم. اما روحيه آدما فرق ميكنه؟من يه محيط كار ناسالم با حقوق خوبو كه يه ربع تا خونه مون فاصله داشت ترك كردم و الان 18 ساله جايي كار ميكنم كه مزاياش خوب نيست.. رفت و آمدش روزانه 130كيلومتره اما سالمه.. خيلي هم به مردم اينجا كمك كردم..احساس خوبي هم دارم.. امنيت هم داره..مهم اينه كه اول از كارت چي بخواي؟
:72:
در محیط اول الان دارم کار می کنم (نون و نمکشون رو خوردم ) شرایطش بد نیست کسی کار به کار کسی زیاد ندارهنقل قول:
نوشته اصلی توسط ملاحت1
برا همین می ترسم اگه انصراف بدم با توجه به اینکه نمی تونم دیگه برگردم چکار کنم؟
کار دوم هم کسایی که هستن بد نمی گن.
سنجاب جان مي گم نميشه بدون اطلاع از محيط كار اول يه هفته مرخصي بگگيري و بري آزمايشي تو محيط دوم؟ هم سختي هاش رو ميشه و هم خوبي هاش.. اما به كسي در محيط اول اطلاع نده كجا و چرا ميري.. كار بخش مهمهي از حياط فردي و اجتماعي ماست..ما نمي تونيم ساعاتي رو كه توش از عمرمون ميزنيم بيخيالش بشيم.. امكانش هست كه يواشكي امتحانش كني؟چون گاهيتا در يه محيط نباشي مزاياشو درك نميكني و در عين حال عيوب محيط قبليتو هم حس نميكني..
خیلی ممنون دوست عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط ملاحت1
برای یکی دوروز می تونم ولی خوب کارم هر دو جامشابه فقط شرایط محیطی متفاوت هست
که فکرم رو مشغول کرده.
کار مشابه - حقوق هم مشابه
عزیزم اگر کارت در دو محیط مشابه هستش خوب در همون محیط اول بمون.
من 6 سال پیش که ایران بودم یک مدت سر کاری می رفتم که باید رفت و امد می کردم. واقعا توانم رو بعد از 3 ماه گرفت. البته من کلا جسما ضعیف هستم اگر چه خیلی بلند پروازم.
ولی دو تا نکته رو در نظر بگیر. یکی اینکه شما زن هستی و زنها باید با لطافت با جسمشون برخورد کنند. یعنی باید هوای خودت رو داشته باشی تا بدنت شادی و سلامتی کاملش رو در دوران طولانی همسر شدن و مادر شدن بتونه حفظ کنه. هر چه بیشتر در محیط استرس زا باشی در اینده مشکلاتت بیشتر خواهد بود.
دومین نکته اینکه در کار دوم ممکنه بعد از ازدواج مجبور باشی از اون خارج بشی چون واقعا خیلی خیلی سخته که بعد از ازدواج بخوای دور از خانه و زندگیت شغل داشته باشی. ضمن اینکه خوب ممکنه حتی همسر ایندت مخالف کار کردنت بشه و نهایتا مجبور باشی از محیط بیرون بیایی. اما در کار اول خوب کارتو می تونی حفظ کنی.
به هر حال با توجه به شرایط و تجاربی که دارم اگر من بودم کار اول رو انتخاب می کردم ضمن اینکه برای اینکه فسیل نشم خودم برای خودم کارهای خلاقانه انجام می دادم.
دلجوی عزیزنقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
واقعا از نظرات خوبت متشکرم:72:
خودمم به همین نکات دقت میکنم که تردید دارم.
ولی یک نکته اینکه از کجا معلوم من اصلا ازدواج کنم:163:
یکی دیگه اینکه فکر می کنم توقع همه از جمله خودم از "خودم" زیاده و مثلا می گن و یا خودم میگم حیف تو باید جای با پرستیژ تری کار کنی.
انگار یاد گرفتم کاری رو انجام بدم که پر استرس و تنش هست و رس خودم رو بکشم بیرون و مرتب بدوم.
یاد نگرفتم پول بی دردسر بدست بیارم.
وقتی می بینم برای یک خانم سلامتی و زیبایی باید مهم باشه کار و در امد نباید خیلی مهم باشه مردد می شم تو تصمیم گیری نهایم.
این اما و اگرها و تضاد احساس ها اذیتم می کنه. چطوری با عقل و احساسم که هم جهت نیستند کنار بیام؟؟