RE: کمک برای تصمیم در مورد رابطه
سلام دوست عزیزم
من تو چند تا از تایپیک ها به این مساله اشاره کردم ٰ این جا هم یه اشاره کوتاهی میکنم
امید است مورد خوشنودی واقع شود :
ماها برای اینکه دلیلی داشته باشیم برای ادامه یک رابطه و یا ازدواج با یک فرد ٰ باید برای خودمان اول سوالاتی طرح کنیم و بعد ببینیم اگر با اون فرد باشم ٰ برای سوالاتم جوابی در خور توجه دارم یا نه ؟
من خدمت شما خواهر عزیزم میگویم :
ارزش وجودی شما چقدر است ؟ ارزش عمر شما ؟ ارزش احساسات و عواطف زیبای شما ؟ ارزش روح پاک و خدایی شما ؟ ارزش لحظه لحظه عمرتون که داره کم میشه و هرگز قابل برگشت نیست ؟ ازرش لذتهایی که میتوانید از عمرتون ببرید ؟
خوب بعد از این جملات به شما میگویم که :
در حقیقت زندگی و داشتن رابطه با فردی مخالف : یعنی به شراکت گذاشتن همه سرمایه های بالا که گفتم ٰ شما عمرتون و احساست و عواطفتون و ...... که بهترین سرمایه های این عالم هست رو دارید با فرد مقابل به اشتراک می گذارید ! ( سرمایه هایی که با هیچ چیز قابل تعویض نیستند )
حال با توجه به این مشارکت عظیم ٰ انتظار دارید به سودی برسید ؟ مگر نه این است که سود باید با سرمایه قابل تطبیق باشد ؟
خوب آیا شما با ادامه رابطه با این فرد ٰ به سودی قابل ملاحظه با سرمایه تان دست پیدا میکنید ؟ یا فقط ممکن است این رابطه ادامه پیدا کند و فقط بر پشیمانی شما بیافزاید
آیا اون فردی که الان به شما توهین میکنه ٰ فردا مطئنی احترام تو حفظ کنه و حتی پدر قابلی برای فرزندان تو باشد ؟
و دهها سوال دیگه که باید از خودت بکنی و جواب برای خودت پیدا کنی
RE: کمک برای تصمیم در مورد رابطه
ممنون دوستان. من به ایشون گفتم که دیگه نمی خوام باهاش ارتباط داشته باشم ولی یه مشکل جدید پیش اومده.دوربین من دست ایشونه و هرچی ازش می خوام که بهم برگردونه قبول نمی کنه. می گم لازمش دارم میگه من باید تورو سر جات بنشونم. نه شاهدی دارم که دوربینمو بهش دادم نه از کسی تو این دنیا حرف شنوی داره که بخوام واسطه بشه. حتی به ذهنم رسیده که یجوری به یکی از اعضای خونواده ش مسئله رو بگم ولی مطمئنم اینجوری بیشتر لج می کنه. از طرفی به هرکسی بگم یجوری آبروی خودمو به خطر انداختم. به خونواده خودم هم اصلا نمی تونم بگم چون دوربینو پس نمیگیرن یعنی آدمش نیستن که برن واسه این مسائل خودشونو با بقیه درگیر کنن بلکه فقط آبرو و اعتمادی که پیششون داشتم میره و فقط حرص میخورن. حالا من چیکار کنم؟ التماسش کنم؟ به پاش بیافتم؟ بیخیال شم؟ صبر کنم ببینم چی میشه؟ضمنا ایشون تهرانه و دانشجو و من شهرستانم بهشون دسترسی ندارم. خیلی هم به ندرت میان شهرستان پیش خونواده شون(یعنی وقتایی هم که میومد بخاطر من میومد). میترسم خونواده م بزودی بفهمن که دوربینم نیست و دردسر درست شه.خواهش میکنم که اگه راه حلی به ذهنتون می رسه بگید. فقط نگید به خونواده م بگم چون اصلا امکانش نیست. ممنون