فقط مي تونم بگم متاسفم. اميدوارم دوستان بتونند راهنمايي تون كنند.
نمایش نسخه قابل چاپ
فقط مي تونم بگم متاسفم. اميدوارم دوستان بتونند راهنمايي تون كنند.
سلام
منم خیلی متاسف شدم. واقعا حیفه این عشقهای شیرین هست که اینطوری پایمال بشه.
ولی علی آقا شما هم یک کمی کارهای خودتون رو حلاجی کنید بیینید چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
شما بهشون فرصت ابراز احساسات رو می دادید؟
شما بهشون فرصت گفتن همین حرفهای عاشقانه رو می دادید و یا شما چه رفتارهایی می کردید که همیشه باعث ناراحتی شون می شد . سوالات زیادی هست که می تونید از خودتون بپرسید تا بتونید منشا این رفتار را در زندگیتون پیدا کنید .
كاش كارشناساي تالار بيان و علي آقا را راهنمايي كنند.:316:
علي آقا براتون آرزوي آرامش مي كنم.
:72::72:کارشناسای تالار که نظر دادن ایشون باید بروند مشاوره حضوری:72::72:
ممنون از شما لیلای موفق
mamush عزیز
همیشه ابراز علاقه میکردیم......... طوری که اصلا به مخیله ام خطور نمیکرد با این همه علاقه ای که اون به من داره همزمان با یکی دیگه هم ارتباط داشته باشه.....
خیلی چرا تو ذهنم هست که جواب نداره..........
ای کاش یه خورده سوادم کمتر بود و پی به این رابطه نمیبردم و نمیتونستم از کاراش سر دربیارم........
دیگه همه چی واسه من تموم شده است..........
خیلی حالم بده............
دوست عزیز سلام
بسیار متاسف شدم از مشکل پیش آمده ، دوستان راهنمایی های کامل رو انجام دادن و خوشحالم که بالاخره برای مشاوره وقت گرفته اید ( امیدوارم مشاور خوبی باشه)
یه نکته به نظرم رسید یاد آوری کنم و اون نوع برخوردتون با این مساله هست ، تو همه این اتفاق ها شما با کنجکاوی خودتان متوجه موضوع شده ایدو ایشون مجبور به اعتراف شده اند و بعد آه و ناله و خواهش و تمنا و بعد بخشش از سمت شما
بحث من موضع آخرتون نسبت به این قضیه هست ؛ ببینین حتی خدا هم وقتی می خواد توبه بنده ای رو قبول کنه برای بنده اش شرط و شروط می ذاره ، که این شروط به خاطر صرفا تنبیه اون بنده نیست ، بلکه به خاطر ایجاد مسیری هموار در جهت هدایت بنده اش است ، که شرایطتی می ذاره که بنده اش تمرین کنه برای طی راه درست ، و این تضمین می کنه که توبه بنده واقعی و بدون بازگشت باشه ، در مورد شما هم همینطور باید باشه ، وقتی می خواین ببخشین باید خودتون هم در کنارش باشید تا در جهت مسیر درست حرکت کنه ، نه اینکه ببخشی و باز خوش خیالانه فکر کنین که دیگه مشکلتون حل شده
بحث این آقا نیست ، این آقا نباشن ، یکی دیگه ، بحث رابطه شما دو نفر است
موفق باشید:72:
gole maryam عزیز
ممنونم از همدردی شما
لطفا اگه مشاور خوبی میشناسین بهم معرفی کنین
چقدر این کنجکاوی ها مضر هستن ...کاش هیچوقت وارد حریم خصوصی همسرتون نمی شدید اینکار اصل تنش رو بدتر می کنه .ما هم زندگیمون بخاطر همین دانش بیش از حد به جدایی رسید!!! .وقتی مساله های اینچنینی رو میشه بدتر میشه .دیگه اون ترس و حجب و حیایی هم که سابق بین طرفین بود از بین میره .تازه گاهی براشون بهتر میشه!! شخص احساس می کنه که ((چه بهتر من نگران بودم که بفهمه چی پیش میاد الان دیگه پیش هم اومد ترس و نگرانیم هم ریخت.))...
برادر خوبم خودتون رو سرزنش نکنین .دنبال اشکال از خودتون نباشید .اینجور موارد خیلی ناشناخته هستن .دلایلش خیلی متغیره .مهم اینه که همسرتون به شما از لحاظ روانی وابستگی نداره .اینجاش که دیگه خیلی روشنه!
متاسفم برادر خوبم که این مشکل براتون پیش اومده ولی به عنوان یه زن فر نکنم خانم شما دیگه مورد قابل اعتمادی باشند ..اقلا به این زودی ها نخواهند بود . امیدوارم که بتونین بهترین تصمیم رو بگیرین و زودتر به آرامش برسین.:72:
راستی مشاوره رفتین؟؟ چه نتیجه ای گرفتین؟ دوست دارم بدونم ..ممنون میشم بدونم.
به نظر من خیلی از خانم های تالار با اینکه از بی محبتی و بی نوجهی همسرشون گله مند اند خداروشکر راه خطا نمیرن و همش در پی چاره هستن
ولی خانمتون با اینکه نهایت محبت رو ابراز کردین قدر شما رو ندونسته واین جای سواله که چرا؟:303:
وچقدر زود پرده های عفت و حیا هم بین خانمتون و اون آقا از بین رفته
خواهش میکنم اصلا تجسس نکنید چون حالتون بد میشه من نگران شما هستم ممکنه خدای نکرده با این تجسسها عاقبت بدی داشته باشید
به همسرتون نگید متوجه تماس دوبارشون شدید
همسرتون الان نمیتونه احساساتش رو به این آقا فراموش کنه مطمئن باشید اونم از این وضیعت خوشحال نیست
اون آقا جذابیتی دارن که شما ندارید نمیخواد دنبال مقصر باشید همه انسانها که مثل هم نیستن
میدونم خیلی براتون سخته اما باید صبور باشید نمیگم باید بسوزی و بسازی و بذاری همسرت به این کارهاش ادامه بده
بهتره صبر کنی پیش مشاور و دکترهای روانشناس برید بعد تصمیم مناسب بگیرید
الان رفتارتون با همسرتون چطوره؟ هنوز سر کار قبلی میرن؟ برخوردی با اون آقا نداشتید؟
نباید به سرعت خانمت رو میبخشیدی
هنوز همسرتونو دوست دارید؟