فرشته شب به حرف دوستان تالار گوش كن اون ها تجربه دارند و صلاحت را مي خواند.:305::305::305::305:
نمایش نسخه قابل چاپ
فرشته شب به حرف دوستان تالار گوش كن اون ها تجربه دارند و صلاحت را مي خواند.:305::305::305::305:
عزیزم از نظر من این دفعه را بیخیال شو و بگذار همسرت ربع را بگیره و خودت هم عکس العمل منفی نشون نده
از دفعه بعد خودت دست پیش بگیر و جایی که قراره کادو بخرید خودت برو قبل از همسرت بخر و بگو این کارها به عهده خانوم هست و کار زنونه هست ، اینطوری قیمت کادو رو هم دستت می گیری، از طرفی اگر کسی گفت فلان کادو را بخرید همسرت هم میگه ما قبلا خریدیم! اینطوری دخالتشون هم کمتر میشه
البته کادوی سوریه و مکه خیلی فرق داره ها!
تازه می تونید برید از این سکه های ارزون تر که قدیمها پهل.وی بود و الان یادم رفت چی میگن بهشون، دونه ای حدودا 36-37 تومنه بگیرید به جای ربع!
فرشته جان یکبار دیگه حرفهای پدرشوهرت رو بخون. اون بعنوان پدر غرور خودش و دخترش رو خرد کرده و رسما گفته که دخترش اشتباه کرده و دیگه تکرار نمی کنه.نقل قول:
بابای شوهرم برگشته بهش گفته به خواهرت ربع سکه کادو بده.
و کلی ضمانت داده که اون رفتار خواهرت دیگه تکرار نمیشه و اگر هم بشه من خودم بجای اون کادو حسابی به شما میدم.
برگشته گفته خانواده شوهرش اذیتش میکنن بابت اینجور چیزا.
گفته خواهرت قبول داره که اشتباه کرده برای شما کادو ارزون قیمت اورده و کلی حرف دیگه...
خوب عزیزم اگه ببخشی بزرگواری کردی. شما بخاطر شوهرت و پدرشوهرت که بزرگتره، گذشت کن.
اگه از لحاظ مالی در مضیقه نیستید و تواناییش رو دارین، حتما حرف پدرشوهرت رو زمین نیانداز و با مهربونی هم به شوهرت و هم به پدرشوهرت (خودت یا همسرت) بگو که تصمیمت چیز دیگه ای بوده ولی بخاطر احترامی که برای اونها قائل هستی، حرفشون رو گوش می کنی.
تازه به همه فرصت این رو می دی که خواهر شوهرت رو بشناسین. مطمئنا جا برای جبران اون تو آینده هست و اگه مجدد تکرار کرد، حجت برای همه تموم میشه و پدرشوهرت هرگز چنین تقاضایی از شما نخواهد کرد.
فرشته خانم تو این یه مورد خاص کار پدرشوهرتون اصلا دخالت نیست. اون غرورش رو به خاطر زندگی دخترش شکسته و از شما درخواست کرده که کادوی گرون ببرین. و گوش کردن شما به حرف پدرشوهرتون صرفا بزرگواریتون رو نشون می ده و بس. خواهرشوهرتون هم حتما خجالت زده میشه بابت کارش.
فرشته جان یکبار دیگه حرفهای پدرشوهرت رو بخون. اون بعنوان پدر غرور خودش و دخترش رو خرد کرده و رسما گفته که دخترش اشتباه کرده و دیگه تکرار نمی کنه.نقل قول:
بابای شوهرم برگشته بهش گفته به خواهرت ربع سکه کادو بده.
و کلی ضمانت داده که اون رفتار خواهرت دیگه تکرار نمیشه و اگر هم بشه من خودم بجای اون کادو حسابی به شما میدم.
برگشته گفته خانواده شوهرش اذیتش میکنن بابت اینجور چیزا.
گفته خواهرت قبول داره که اشتباه کرده برای شما کادو ارزون قیمت اورده و کلی حرف دیگه...
خوب عزیزم اگه ببخشی بزرگواری کردی. شما بخاطر شوهرت و پدرشوهرت که بزرگتره، گذشت کن.
اگه از لحاظ مالی در مضیقه نیستید و تواناییش رو دارین، حتما حرف پدرشوهرت رو زمین نیانداز و با مهربونی هم به شوهرت و هم به پدرشوهرت (خودت یا همسرت) بگو که تصمیمت چیز دیگه ای بوده ولی بخاطر احترامی که برای اونها قائل هستی، حرفشون رو گوش می کنی.
تازه به همه فرصت این رو می دی که خواهر شوهرت رو بشناسین. مطمئنا جا برای جبران اون تو آینده هست و اگه مجدد تکرار کرد، حجت برای همه تموم میشه و پدرشوهرت هرگز چنین تقاضایی از شما نخواهد کرد.
فرشته خانم تو این یه مورد خاص کار پدرشوهرتون اصلا دخالت نیست. اون غرورش رو به خاطر زندگی دخترش شکسته و از شما درخواست کرده که کادوی گرون ببرین. و گوش کردن شما به حرف پدرشوهرتون صرفا بزرگواریتون رو نشون می ده و بس. خواهرشوهرتون هم حتما خجالت زده میشه بابت کارش.
سابینا جان بحث سر همینه که دقیقا چیزی که پدرشون فرمودن باید اون کارو بکنه.
توان مقابله نداره.
ما قرارمونو گذاشته بودیم کادو چی بدیم.
اما دیروز اومده این حرفا رو بمن میزنه و میگه الا بلا باید اینکارو بکنیم.
به من گفت اگر در آینده خواهرم باز تکرار کنه من دیگه زبونم درازه و اصلا پدر مادرمم بگن قبول نمیکنم کادو گرون قیمت بدم بهش.
ولی میدونم دروغ میگه جرات اینکارا رو نداره.
میدونم کادو سوریه و مکه فرق میکنه ولی چقدر؟؟؟؟؟
اون پنج هزار تومن این صدو سی هزار تومن؟؟؟؟؟؟
کلی میخوان بهم باج بدن بابت این.
من باردارم الان و شوهرم میگه مامانم گفته براتون لحاف تشک میگیرمو لباس بچه میگیرمو.میگه خواهرم قراره ربع سکه بده و....
منم گفتم هیچکدومو نمیخوام بدن.دخالت هم نکنن عوضش.
ممنون آسمان آبی عزیز
حرفات منو به فکر واداشت...
بازم بگو
بچه ها هرچی بنظرتون میرسه بگین همتون.
سلام خانمی ببین من یه سوال دارم تو دقیقا با شوهرت مشکل داری یا با خانوادش اگر شوهرت در همه موارد اینطوری رفتار می کنه باید یه فکر دیگه بکنی ولی اگه فقط روی این جور مسائل کوچیک نظر پدرمادرش رو اجرا میکنه بنظ من باید بیشتر صبور باشید یادتون نره که خودتون هم بزودی مادر میشید اونهمه زحمتی که پدر و مادر می کشند ارزشش خیلی بیشتر از یه ربع سکه است در مورد خواهر شوهرتون هم بدونید که کادوی کم ایشون چیزی از احترام شما کم نمی کنه ببین عزیزم دو حالت داره اون خانم یا ادم رندیه یا واقعا توی موقعیت بدی بوده اگه اولیش بود بعد از این شما هم همان اندازه مایه بگذارید اگر نه جبران کرد که دیگه هیچ بعد هم بعضی ادمها یه مقدار مادیات براشون مهمه ولی در عوض وقتی اخ میگی اولین کسی هستند که به دادت میرسند ببینید خواهر شوهرتون واقعا چجور ادمیه :305:
سلام خانمی ببین من یه سوال دارم تو دقیقا با شوهرت مشکل داری یا با خانوادش اگر شوهرت در همه موارد اینطوری رفتار می کنه باید یه فکر دیگه بکنی ولی اگه فقط روی این جور مسائل کوچیک نظر پدرمادرش رو اجرا میکنه بنظ من باید بیشتر صبور باشید یادتون نره که خودتون هم بزودی مادر میشید اونهمه زحمتی که پدر و مادر می کشند ارزشش خیلی بیشتر از یه ربع سکه است در مورد خواهر شوهرتون هم بدونید که کادوی کم ایشون چیزی از احترام شما کم نمی کنه ببین عزیزم دو حالت داره اون خانم یا ادم رندیه یا واقعا توی موقعیت بدی بوده اگه اولیش بود بعد از این شما هم همان اندازه مایه بگذارید اگر نه جبران کرد که دیگه هیچ بعد هم بعضی ادمها یه مقدار مادیات براشون مهمه ولی در عوض وقتی اخ میگی اولین کسی هستند که به دادت میرسند ببینید خواهر شوهرتون واقعا چجور ادمیه :305:
فرشته شب عزیز
برا هر موضوعی که پیش میاد ، تنبیه یا تهدید باید معقول باشه ، برا اختلاف نظر تو همچین موضوعی تهدید به قطع رابطه بسیار غیر معقوله.
"بهش گفتم اگه اینکارو بکنه و نتونه از حقمون دفاع کنه و تا این حد به خانواده ش اجازه دخالت بده من مهمونی خواهرش نمیام و بعد از اون هم قطع رابطه میکنم."
در زندگی موضوعاتی به مراتب بزرگتر و مهمتر از این موضوعات پیش میاد که لزوم اقداماتی از روی تفکر بیشتر و همراه با درایت و آرامش رو مطلبه.
باید سعی کنیم موضوعات پیش رو رو ساده کنیم تا بتونیم حلشون کنیم و نه اینکه با واکنشهائی اینچنینی راه حلهای پیش رو هم کمتر و کمتر کنیم.
تعیین اینکه شما به چه کسی چی کادو بدید فقط به خودتون مربوط میشه و اگر کسی شما رو تو منگنه بذاره قطعا تو زندگیتون دخالت کرده.
اولا اینکه شما بهتره با همسرتون مجددا صحبت کنید و اگه امکان داشت از طریق مشاور به ایشون گفته بشه (اگه زمان دارید)
اگر زمان ندارید مستقیما نظرتون رو - بدون تهدید های بعدی و یا حالت قهر و ....- به همسرتون بگید. مهمتر از این هدیه ، تعیین اون بدون هماهنگی و تعامل بین همسرتون با شماست. بگید از نظر شما
- درست نیست کسی دیگه برا ما تصمیم بگیره.
- دادن ربع سکه ، در این شرایط مالی به نفع زندگیمون نیست. (اگه مشکلی برا امرار معاشتون ایجاد نمی کنه ، مخالفت نکنید)
- نخواهید مقابله به مثل بکنید. شما نمی دانید شرایط خواهر شوهرتون رو وقتی به شما این کادو رو داده.
- عزت نفس خودتون رو بالا ببرید ، اجازه ندید یه بسته بی ارزش (5000 تومن) روح و روان شما رو به بازی بگیره.
بعدا دراین خصوص با همسرتون و به اندازه صحبت کنید و مدیریت تصمیمات رو مشترکا بعهده بگیرید در این خصوص از همفکری و مشورت بزرگترها هم بهره ببرید.
و چقدر خوب بود که از یافته ها و آموزه هامون تو زندگی بهره عملی می بردیم . در کجای آموزه هامون گفته شده ارزش شما بر اساس ارزش کادوئی هست که می دهید یا می گیرید.
دوستان ممنون از توجه تون
آریاناز عزیز خواهر شوهرم ذاتا بد نیست یعنی نیتش هم از دادن اون کادو بد نبوده.مطمئنم.
در کل ایراد خانواده شوهرم اینه که نسبت به ما کم اهمیت هستن و درمقابل توقعات اینچنینی دارن.
آریاناز جان تابحال که کمک حالمون نبودن از روی همین کم توجهی و کم لطفیشون.از این به بعد هم فکر نکنم.
فقط اینو میدونم کمک نکردنشون هم از روی بدجنسی نیست.اهمیت نمیدن.
baby عزیز
شوهرم هیچ جوره راه نمیاد.میتونم به جرات بگم همیشه اینطوره.هرقدر هم خودمون رو تصمیم دونفره مون مصمم باشیم.کافیه خانواده شیه نظری بدن.بایــــــــــــــــــ ــــــــــد اونو عملی کنه به هر قیمت.
محبت،مظلوم نمایی،تهدید،دعوا،فحش...به تعطیلی کشوندن زندگیمون...
فقط خدا رو شکر میکنم خانواده ش آدمای نانجیبی نیستن و ایرادشون بیشتر همین کم توجهی و پرتوقعیشونه.
اصلا از اونایی نیستن که همسرمو علیه من پر کنن،درظاهر به عمد بی احترامی کنن،یا غیر از اینمورد(کادو دادن به اطرافیان) دخالت دیگه ای کنن...وگرنه خیلی وقت پیش طلاقم داده بود.از بس تاثیر پذیره.
کادو ارزونشون وقتی منو ناراحت کرد که دیدم خودشون توقع کادو های گرون دارن.وگرنه برام مهم نیست.
میگم مگه ما آدم نیستیم؟؟؟؟؟؟
جناب baby شوهرم میدونه حق با منه.بهش هم گفتم بریم مشاور بهت بگه چیکار کنی.گفت بکشی هم نمیام خودت برو.درحالیکه قبلا میومد مشاور.چون میدونه حرف منو تایید میکنه گفت نمیام.
درضمن من هم با شوهرم مشکل دارم هم خانواده ش.شوهرم به هیچ عنوان نمیتونه مقابل خواسته غیر منطقی و نظرات تحمیلی خانواده ش بایسته.انتظار ندارم بهشون بی احترامی کنه.فقط محترمانه قانعشون کنه که این مسئله تو حیطه اونا نیست و ما میتونیم صلاح خودمونو تشخیص بدیم تاحدی و بفهمونه که نباید تحمیل کنن خواسته هاشونو.
اریاناز عزیز به قوانین تالار آشنا هستم
این مشکل رو اول اونجا مطرح کردم دیدم نیاز به تاپیک جدا داره و فوری هست بخاطر همون جداگانه براش تاپیک باز کردم.
درضمن خانواده همسرم اصلا اهل این نیستن که بشینم باهاشون اینجوری درد دل کنم.
توقعاتشون از من مثل دخترشونه اما نگفتم که مثل دخترشون میدونن منو و دوستم دارن.
تا حالا که درد دل کردن باهاشون جواب نداده بیشتر رو موضع خودشون تاکید میکنن و اصلا قبول نمیکنن منم حق دارم.
اول آخر حرف خودشونو میزنن.مخصوصا مادرش.اصلا به حرفای ادم درست و حسابی گوش نمیکنن و فکر هم نمیکنن بفهمن منظورم چی بوده و فقط حرف خودشونو میزنن.
یک کلام توانایی تبادل نظر و صحبت رودر رو نداره.
ببین عزیزم نمی خوام بگم که خدای ناکرده اونها رواز چشم شوهرت بنداز ولی مردها نود ونه درصدشون از هر کس بیشتر محبت ببینند بیشتر جذبش میشند وهرچی از دهن اون در میاد همون کا رو میکنند بنظر من اگه میخوای شوهرتو اصلاح کنی تنه راهش محبت بی دریغ و عشق ورزیدنه به مدت شش ماه بی دریغ به شوهرت احترام بگذار و عاشقانه رفتار کن تا می تونی با شوهرت بیشتر حرف بزن بهترین روش برای این کار اینه که اطلاعات عمومی خودتون مخصوصا مواردی که اون بهش علاقه داره کامل کنید مثلا در مورد انواع گوشی های موبایل یا اتومبیل یا..(چیزهائی که مردها واقعا دوست دارند در موردش صحبت کنند)و بعد با هم در مورد چیزهای مختلف صحبت کنید باد یاد بگیرید برای زندگیتون زحمت بکشید همونطور که شوهرتون داره بیرون از خونه این کارمیکنه بعد از یه مدت به چشم خودتون میبینید که برای شوهرتون تبدیل به نفس شدید و بدون مشورت شما هیچ کاری نمی کنه البته حواستون باشه اعتماد بنفس یه مرد رو نباید ازش گرفت:46: