RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
اقليما جان
به نظرت اگه من هيچي نگم و همينطور ادامه بدم. اون روز به روز اخلاق بدش بدتر نمي شه و فكر نمي كنه كارش درسته.
ببين من احساس مي كنم وقتي مردا اشتباه مي كنند مي شه گاهي به اين وسيله تنبيهشون كرد؟؟؟؟؟/
نمي دونم شايد اشتباه مي كنم دوست دارم تجربه ات را در اين زمينه بدونم اگه مي توني لطف كن برام بنويس
مي دوني احساس مي كنم تنها راهي كه مي تونم باهاش مهدي را به خاطر رفتار بدش تنبيه كنم روابط جنسيه.
مي دونم دارم اشتباه مي كنم. ولي راه درست را نمي دونم. خواهش مي كنم كمكم كنيد؟؟؟؟؟؟؟؟:325::325::325::325:
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
نه اشتباه نکن اگه می خوای همسرت رو تنبیه کنی این بدترین روش مثل این می مونه که برای مجازاتش دارش بزنی و بکشیش دیگه اونوقت کسی برات نمی مونه
من یه بار سر لجبازی با همسرم این حرف رو بهش زدم در واقع مثل تو تنبیه اش کنم( ولی خودم برقراری این رابطه رو علاقه همسرم به خودم می دونستم) ولی نتیجه عکس گرفتم نه تنها تنبیه نشد بلکه همسر من که خیلی آدم گرمی بود سرد سرد شد داشتم دیوونه می شدم آدمی که هر شب با من تمایل رابطه داشت تبدیل شد به آدمی که 2 هفته سمت من نمی اومد تا اینکه رفتم براش توضیح دادم که چرا این حرفو زدم الانم هنوز گاهی اونطوری میشه و گاهی به روم می آره که یادته بهم چی گفتی
یعنی نه تنها تنبیه نشد بلکه یه مشکلم به مشکلم اضافه شد
یادت باشه برای حل مشکلت همیشه سعی کن با همسرت با حفظ احترامش حرف بزنی و به چشم یه انسان که می فهمه و درک می کنه باهاش حرف بزنی مطمئن خیلی از مشکلاتت حل میشه همسر من و تو بچه نیستن که بخوایم تنبیه شون کنیم و بزرگترین توهین بهشونه اگه در موردشون این طوری فکر کنیم
جناب sci تو تایپ من و شمیم بهاری درباره آداب گفتگو زیاد حرف زدن یه سری بزن بهشون خیلی مفیده
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
اقليما جان من براش توضيح دادم كه چرا دوست دارم باهاش رابطه داشته باشم
بهش گفتم دليل اين حرف و اين كارم چيه و چرا دارم اين كار را مي كنم
بهش گفتم چون تنهام گذاشته. بهش گفتم دلم شكسته. بهش گفتم اگه دوستم داشت نبايد اين كارو مي كرد
اقليما جان من براش توضيح دادم به خاطر رفتارش هست كه دوست ندارم باهاش رابطه جنسي داشته باشم
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
خوب خیلی خوبه که براش توضیح دادی
مردا هیچ وقت جدا خوابیدن یا اینکه نیومده دنبالت رو دلیلی بر دوست داشتن یا دوست نداشتن نمی ذارن اونا با منطقشون تصمیم میگیرند حالا ببین چه منطقی پشت این قضیه وجود داره که نیومده دنبالت که می تونی با ظرافت های زنانه بفهمی پیش داوری نکن پیش داوری خیلی مشکلات رو به وجود می اره
ممکنه مادر همسرت حرفی هم زده باشه ولی من معتقدم این خود ما هستیم که اجازه می دیدیم هر کسی پا تو زندگیمون بذاره و دخالت کنه
می تونی با محبت و احترام و اعتبار سازی همسرت کاری کنی که هیچ کس نتونه هیچ تاثیری رو همسرت بذاره چون عقلانی اش هم همینه ما نمی تونیم دهنه آدم های اطرافمونو ببندیم ولی می تونیم کاری کنیم که تاثیر این حرفا کمتر بشه
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
اقليما جان از راهنمايي هات ممنون
اگه فرصت داشتي لطف كن تاپيك قبلي ام را با عنوان "تغيير كردم و خوشبخت شدم" بخون.
آره مادرش مجبورش كره بود اونجا بمونه و نياد دنبال من ولي اون مي تونست قبول نكنه.
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
دوستاي خوبم سلام:43::46:
خواهش مي كنم تنهام نذارين و راهنماييم كنين.:316::316:
من دوست دارم خوشبخت باشم.
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
ليلا خواهر خوبم،
سرانجام كل تاپيك شما رو خوندم... با مشغله زياد كمي طول كشيد...( چند بار ديدم كه گفته بودي من هم نظري بدهم... واقعا متاسفم كه به بعضي تاپيكها سر نمي زنم به دليل كارهاي زيادم... مگر اينكه دوستان خبري بدهند... دادي... فريادي...)
اول چند تا نكته :
بيا ببينيم واقعا مشكلات شما از كجا واقعا آب مي خوره و داستان چيه كه تو و شوهرت از وضعيت كنوني خونه راضي نيستيد...
- شما يك مسئله بسيار مهم،(نه مهم) با عنوان سقط جنين داشتي كه واقعا متاثر كننده است و خانواده همسرت رو در اين موضوع سرزنش مي كني و مقصر مي دوني! موافق نيستم! اين اتفاق به دليل رفتار خانواده همسرت رخ نداده...متاسفانه به دليل اين رخ داده كه مهدي و ليلي، هر دو، مهارتهاي لازم رو براي زندگي مشترك كسب نكرده اند... من از واژه زندگي مشترك زياد خوشم نمياد... اما اجبارا گفتم!
- عزت نفس: عزت نفس شما كمي نسبت به قبل از ا ازدواج كاهش يافته و كم شده... اين مشكل اكثر نو عروسان هست و مشكل شما تنها نيست..پس بايد تمرين كنيم و اين مهارت رو افزايش بديم در شما!
- رفتار منفعلانه: شما مثل بسياري از تازه عروسها، از انواع گفتگو رفتار منفعلانه رو انتخاب كرديد... اين شيوه رفتاري موجب خواهد شد كه شما سكوت كنيد،قهر كنيد، حرفهاي خودتون رو نزنيد و اونها رو اصطلاحا بخوريد،اجتناب كنيد... چرا كه نمي تونيد حرفتون رو بزنيد... چون اگر حرفتون رو بخواهيد بگيد، اطرافيانتون دعوا خواهند كرد! و شما ديگه حوصله نداريد... و خسته شده ايد!!! گاهي هم تبديل به يك بمب ساعتي مي شويد كه يك دفعه منفجر مي شه و به تلاشي احساسي منجر مي شه... شما بايد رفتار جرات مندانه رو تجربه كنيد... همين!
- عدم آرامش رواني: خطاهاي شناختي شما موجب شده كه شما آرامش رواني نداشته باشي و همواره زندگي خودتون رو در خطر انهدام ببينيد... بايد بدونيد كه براي هر كاري لازمه كه آرامش لازم رو داشته باشيم... يادتونه وقتي مي رفتيد سر كلاس!؟ اون آرامش ناشي از چي بود؟؟؟
- بايد در نظر داشته باشيد كه شما نمي تونيد رفتار و منش خانواده شوهرتون رو تغيير بديد... به نظر مي رسه كه اين خانواده از عقده هاي رواني خاصي برخوردار باشند و به دليل عدم عزت نفس و اعتماد به نفس بسيار پايين، رفتاري پرخشاگرانه رو پيش گرفته اند....اين رفتار پرخاشگرانه در مقابل رفتار خانواده شما، و سطح فرهنگي متفاوت خانواده ها تشديد مي شه و البته ضررش مي خوره به شما!!! رفتار جرات مندانه، آرامش و عزت نفس متعالي تنها راه مقابله با اونهاست... ماقبله نه مبارزه! اين مقابله موجب خواهد شد كه تاثير اين خانواده در زندگي شما كم و كمتر بشه...
- شما گله كرده بوديد كه مهدي شما رو درك نمي كنه و در رابطه با بسياري از كارهاي شما قدر دان نيست و علاقه خودش رو بصورت كلامي و احساسي ابراز نمي كنه... يكي از مشكلات شما گفتگوهاي پر تنش هست!
ببين خواهرم مسائلي هست كه گفتگو رو تخريب مي كنه :
- تشديد : چيزي مي گوييد... يه چيزي مي شنويد... بدترش رو مي گوييد...
- بي اعتبار سازي مي كنيد
- سرزنش مي كنيد
- برچسب مي زنيد: " تو دهن بيني! تو همش به حرف مامانت توجه مي كني... تو اصلا اراده نداري! بد بخت!!! "
- يه موضوعي هست مه مي خوام در مورد شوهرتون با شما در ميون بذارم! شوهر شما سرپرست خانواده اش نيست! شما رو دوست داره و علاقه اش نسبت به شما كم نمي شه... از طرفي چون از نوع فرهنگ و طرز تفكر شما خوشش مي اومده، اومده خواستگاري شما و شما رو انتخاب كرده! عملا مهدي از خانواده اش به شما پناه آورده و از اونها فرار كرده... رفتاري منفعلانه داره كه بايد با تمرين شما تبديل به جرات مندانه بشه.. اون نمي تونه در مقابل مادرش و يا ديگر اعضا خانواده و حتي شما نه بگه! واقعا زود باور نيست... قدرت نه گفتن رو نداره لذا به دليل عدم رفتار جرات مندانه همه موارد رو مي پذيره! اين آدمها وقتي در شرايط دعوا قرار مي گيرند عملا طرف كسي رو مي گيرند كه بيشتر ازش مي ترسند و در مقابل كسي قرار مي گيرند كه بيشتر دوستشون داره و مي دونند كه به سادگي رهاشون نمي كنه! لذا وقتي دعوا مي شه، مهدي طرف مادرش رو مي گيره ! اما واقعا اين دلش نيست! ايشون رفتار جرات مندانه رو بلد نيست... و بايد آموزش ببينه!
اما مي شه فهميد كه به هيچ وجه، تاكيد مي كنم، به هيچ وجه، رفتار خانواده خودش رو نمي پذيره و اون رو دوست نداره... حالا اگر از طرف شما مورد تاييد قرار نگيره و شما با عدم مهارت موجبات دفع و روندنش رو فراهم كنيد... خب اون هم مي ره... مي ره تا جايي ديگه تاييد بشه! مادرش تاييدش مي كنه و البته سعي مي كنه عقده هاي قديميش رو روي عروسش تخليه رواني كنه!
چه بايد بكنيم:
مسائل بالا نه قرص داره و نه شربت... كه امشب بخوريد و خوب بشيد! مهارت لازم داره كه بايد كسب كنيد و به كار ببنديد! شرط مهرات هم اينه كه شيوه نگرش شما به محيطتون و زندگيتون تغيير كنه و عوض بشه...وگرنه مي شه آتيش زير خاكستر...
قدم به قدم جلو مي ريم و از بحث هاي حاشيه اي تا جائيكه ممكنه اجتناب مي كنيم:
- فعلا مي خواهم كه جو خونه و خود شما آرام بشيد و هيچ كار ديگه اي انتظار نداريم... براي ان كار تمرين تنفس كنيد... فقط تمرين تنفس كنيد و سعي كنيد آرام باشيد... هر روز 3 بار اين تمرين رو انجام دهيد و يك بار حتما در فضاي بيرون خانه باشه.. تمرين تنفس حتما با موسيقي باشه
- هر شب به مدت 5 دقيقه به پوست خودتون برسيد...
- روزانه بيست دقيقه به شيوه اي كه با پزشكتون حتما در ميون خواهيد گذاشت پياده روي كنيد. بسيار آرام در فضاي باز با هدفون و موسيقي بدون كلام! ترانه به هيچ وجه در اين مدت گوش نكنيد
- سه روز در هفته جاري، مسائلي كه موجب استرس شما مي شه رو روي يك كاغذ بنويسيد! يعن صبح كه بر مي خيزيد... يك كاغذ داشته باشيد و مسائل استرس زا رو به محضي كه بوجود مي آد روي اون بنويسيد...و ديگه بهش فكر نكنيد... اين فهرست ها رو نگاه داريد!
- به هيچ وجه در اين هفته در معرض صحبتهاي تنش زا قرار نگيريد و هيچ گفتگو و رابطه پر تنش بر قرار نكنيد
- به هيچ وجه بر چسب نزنيد و فيلتر نكنيد... در اين هفته روزانه 2 نكته مثبت شوهرتون رو بنويسيد و يكي از نكات رو به ايشون بگيد... تكنيك افتخار رو هم بكار ببنديد! و يك بار در طول هفته به ايشون بگيد كه بهشون افتخار مي كنيد
- هر شب 10 دقيقه! لطفا تايم بگيريد كه بيشتر نشه! شنونده خوبي باشيد و به صحبتهاي شوهرتون گوش كنيد...
فقط همدلي كنيد نه همدردي... يعني سرزنش نكنيد/ راهكار ندهيد/ مقايسه نكنيد/ بر چسب نزنيد/ احساساتش رو انكار نكنيد/ از گفتن كلماتي مثل : اشتباه مي كني! نه اصلا اينطور نيست! به شدت پرهيز كنيد/ فقط كمي بالاتر از احساسات خودتون، ايشون رو درك كنيد! مثلا: مي دونم چه احساسي داري... احساست رو مي فهمم! ببينيد ما با يك قاتل هم مي تونيم همدلي كنيم... همدلي به معني تاييد كار يك نفر نيست! تاييد احساسات يك نفره
- بدون اينكه بخواهيد رابطه زناشويي داشته باشيد در هنگام خواب و كمي قبل از خواب، در اتاق خواب خوشبو كننده بزنيد و شمع روشن كنيد... چراغها رو خاموش كنيد
- قسمتي از دكوراسيون خونه رو حتما با كمك همسرتون تغيير بديد... با هم در اين باره صحبت كنيد و به توافق برسيد! اصلا سعي نكنيد در اين اظهار نظر برنده باشيد
- روزانه يك بار با همسرتون تلفني به مدت 3 دقيقه صحبت كنيد در زمان مشخص در رابهط با موضوع مهمي لطفا حرف نزنيد... بخصوص موضوعات استرس زا
- همسرتون رو تاييد كنيد و به هيچ وجه سرزنش نكنيد
سوالي بود بپرسيد
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
سلام جناب sci
ممنون كه وقت گذاشتيد و مطالب من را خونديد اميدوارم كه هميشه شاد و خوشبخت باشيد.
من چند تا سوال دارم:
1. چطور مي تونم عزت نفسم را به حالت قبل برگردونم؟؟؟؟
2. رفتار جرات مندانه يعني چه؟؟؟؟؟:325:
3. شما گفته بوديد:
- عدم آرامش رواني: خطاهاي شناختي شما موجب شده كه شما آرامش رواني نداشته باشي و همواره زندگي خودتون رو در خطر انهدام ببينيد... بايد بدونيد كه براي هر كاري لازمه كه آرامش لازم رو داشته باشيم... يادتونه وقتي مي رفتيد سر كلاس!؟ اون آرامش ناشي از چي بود؟؟؟
چطور مي تونم مجددا آرامش رواني ام را بدست بيارم. جناب ساي من رفتار منفعلانه را انتخاب كردم تا به آرامش رواني برسم. آيا كار اشتباهي كردم.
4. چطور بايد رفتار جرات مندانه را به مهدي آموزش بدم؟؟؟؟؟
5. شما گفته بوديد:- روزانه يك بار با همسرتون تلفني به مدت 3 دقيقه صحبت كنيد در زمان مشخص در رابهط با موضوع مهمي لطفا حرف نزنيد... بخصوص موضوعات استرس زا
من وقتي به مهدي زنگ مي زنم اون اين كار من را كنترل خودش توسط من به حساب مي ياره. چطور مي تونم بهش زنگ بزنم كه اين حس بهش دست نده؟؟؟؟؟/
6. شما گفته بوديد:
- بدون اينكه بخواهيد رابطه زناشويي داشته باشيد در هنگام خواب و كمي قبل از خواب، در اتاق خواب خوشبو كننده بزنيد و شمع روشن كنيد... چراغها رو خاموش كنيد
روي رابطه زناشويي خيلي مشكل پيدا كردم. يك مقدار از مشكلاتم را توي پست هاي بالاتر توضيح دادم. خواهش مي كنم راهنماييم كنيد اصلا نمي دونم رفتار درست در اين مورد چيه؟؟؟؟؟؟:325:
ديشب هم كه رابطه داشتيم من اصلا ارضاء نشدم بعدشم همش بغض مي كردم، گريه ام گرفته بود و بهانه گير شده بودم.
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
خواهرم، ليلي
سعي مي كنم سوالات شما رو جواب بدم:
1. چطور مي تونم عزت نفسم را به حالت قبل برگردونم؟؟؟؟
= به شما تمرينهايي دادم كه اين روند رو شروع خواهد كرد. در صورتيكه دقيق اونها رو انجام بديد... مقدماتش كه فراهم بشه به اصل موضوعش هم مي رسيم...
2. رفتار جرات مندانه يعني چه؟؟
= عجله نكنيد... همه رو خواهيم گفت.. قدم به قدم... الان گفتم : مي خواهيم جو خونه و شما در آرامش باشه.. همين! آرامشي كه شما در اين مرحله در صورت انجام راهكارها، (همشون نه بعضي هاشون) بدست مي آريد مقدمه شروع رفتار جرات مندانه است
3. چطور مي تونم مجددا آرامش رواني ام را بدست بيارم. جناب ساي من رفتار منفعلانه را انتخاب كردم تا به آرامش رواني برسم. آيا كار اشتباهي كردم
= بله، متاسفانه دقيقا اشتباه كرديد! رسيدن به آرامش از طريق رفتار جرات مندانه فقط ميسر هست... براي اينكه بتونيد رفتار جرات مندانه داشته باشيد بايد صبور باشيد و كارهايي كه به شما گفته شده رو دقيق انجام دهيد... اينها مقدمات رفتار جرات مندانه هستند
4. چطور بايد رفتار جرات مندانه را به مهدي آموزش بدم؟؟؟؟؟
= خودش ياد خواهد گرفت از شما... خيلي سريع!
5. من وقتي به مهدي زنگ مي زنم اون اين كار من را كنترل خودش توسط من به حساب مي ياره. چطور مي تونم بهش زنگ بزنم كه اين حس بهش دست نده؟؟؟؟؟
= بله، مي دونم.. از تاپيك قبلي شما و آناليز رفتارهاي شما و شوهرتون به اين نتيجه رسيدم... براي همين هم گفتم در زمان مشخص در مورد موضوعاتي كه استرس زا نيستند... به هيچ وجه نپرسيد كه كجايي و چه مي كني!؟ مزاحمم؟ قطع كنم؟؟
6. روي رابطه زناشويي خيلي مشكل پيدا كردم. يك مقدار از مشكلاتم را توي پست هاي بالاتر توضيح دادم. خواهش مي كنم راهنماييم كنيد اصلا نمي دونم رفتار درست در اين مورد چيه؟؟
= در اين هفته اصراري ندارم كه رابطه بر قرار كنيد... اما بي شك لازم داريد مثل ديشب!
ببينيد ارضا يك ثانيه اتفاق نمي افته... محصول يك فراينده! پس اگر كل فرايند با هم بود مي شه گفت ارضا هم در ميانه راه اتفاق مي افته... ببين ارضا، پايان رابطه نيست! ميانه رابطه است... رابطه زناشويي
سوالي بود بپرس
RE: خودم براي خودم اعصاب خوردي درست كردم (فوري)
شما گفته بوديد:
6. روي رابطه زناشويي خيلي مشكل پيدا كردم. يك مقدار از مشكلاتم را توي پست هاي بالاتر توضيح دادم. خواهش مي كنم راهنماييم كنيد اصلا نمي دونم رفتار درست در اين مورد چيه؟؟
= در اين هفته اصراري ندارم كه رابطه بر قرار كنيد... اما بي شك لازم داريد مثل ديشب!
ببينيد من زياد تمايلي ندارم (شايد بيشتر از يك هفته هم بتونم تحمل كنم) ولي مهدي شديدا نياز داره اينو كاملا حس مي كنم. (مي شه گفت هر شب يا حداكثر يك شب در ميان)
اما چون مي ترسه كه متهم بشه به اينكه من را فقط براي رابطه جنسي مي خواد تازگي ها مستقيم نمي گه ولي يك جورايي غير مستقيم من را مجبور مي كنه كه بهش پيشنهاد بدم.
نمي دونم رفتار درست چيه؟؟؟؟؟؟ كمكم كنيد؟؟؟؟؟؟؟؟