مشکل با مادرزن و فک و فامیلاش

من يكي نمي فهمم اين كه مثلا ميخوان دنبال شما بيان خريد چه عيبي داره؟حالا چه مادر زنتون و چه خواهرشون
اين نشون ميده كه به شما علاقه دارن و بهترين چيزها را براي شما ميخوان
ولي همسرتون چيكار ميكنن؟سرشون داد ميزنين:324:
يعني شما به هيچ رسم و رسومي اعتقاد ندارين؟اگه ندارين خريد اينه و شمعدان هم جزء رسم و رسومه چرا رفتين خريدين؟
مادر زن شما چيزي را گزارش نداده سهيل جان
اين اتفاق يكي از مهمترين اتفاق هاي زندگي ايشون هست، پس حق دارن خوشحال باشن و از اين ماجرا براي خواهرشون كه شايد نزديك ترين كس بهشون هست تعريف كنن
شما اگه يه اتفاق خوب برات بيافته و خوشحال بشي دربارش با بقيه صحبت نمي كني؟
اين اصلا گزارش دادن نيست
ميبخشيد اينجوري صحبت ميكنم ولي فكر نمي كنين مشكل اصلي از شما باشه؟
حتي اگه شما با اين رسم و رسوم مخالفيد(كه حداقل به نظر من يكي اين رسم ها چندان بد نيستند) ميتونيد خيلي با احترام باهاشون صحبت كنين و بگين شما علاقه اي ندارين كه اين كارها را انجام بدن و ازشون بخواهين قيد اين چيز ها را بزنن
ولي اين كه خانمتون سر مادرش داد بزنه و اونجوري باهاشون صحبت كنه خيلي بده(و همينجور كه گفتيد شما هم با مادرتون بعضي وقت ها اينجوري بر خورد ميكنين)
البته اين كه فرموديد شما تو اين دعواها دخالت نمي كنين خيلي خوبه
ولي به نظر من سعي كنيد با خانمتون صحبت كنين كه اين طرز رفتار را با مادرشون نداشته باشن
اصلا ببينين اگه انشا الله به سلامتي بچه دار شديد ، بچه تون باهاتون اينجوري برخورد كنه چه حالي پيدا ميكنين؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mohsenn

من يكي نمي فهمم اين كه مثلا ميخوان دنبال شما بيان خريد چه عيبي داره؟حالا چه مادر زنتون و چه خواهرشون
اين نشون ميده كه به شما علاقه دارن و بهترين چيزها را براي شما ميخوان
ولي همسرتون چيكار ميكنن؟سرشون داد ميزنين:324:
يعني شما به هيچ رسم و رسومي اعتقاد ندارين؟اگه ندارين خريد اينه و شمعدان هم جزء رسم و رسومه چرا رفتين خريدين؟
مادر زن شما چيزي را گزارش نداده سهيل جان
اين اتفاق يكي از مهمترين اتفاق هاي زندگي ايشون هست، پس حق دارن خوشحال باشن و از اين ماجرا براي خواهرشون كه شايد نزديك ترين كس بهشون هست تعريف كنن
شما اگه يه اتفاق خوب برات بيافته و خوشحال بشي دربارش با بقيه صحبت نمي كني؟
اين اصلا گزارش دادن نيست
ميبخشيد اينجوري صحبت ميكنم ولي فكر نمي كنين مشكل اصلي از شما باشه؟
حتي اگه شما با اين رسم و رسوم مخالفيد(كه حداقل به نظر من يكي اين رسم ها چندان بد نيستند) ميتونيد خيلي با احترام باهاشون صحبت كنين و بگين شما علاقه اي ندارين كه اين كارها را انجام بدن و ازشون بخواهين قيد اين چيز ها را بزنن
ولي اين كه خانمتون سر مادرش داد بزنه و اونجوري باهاشون صحبت كنه خيلي بده(و همينجور كه گفتيد شما هم با مادرتون بعضي وقت ها اينجوري بر خورد ميكنين)
البته اين كه فرموديد شما تو اين دعواها دخالت نمي كنين خيلي خوبه
ولي به نظر من سعي كنيد با خانمتون صحبت كنين كه اين طرز رفتار را با مادرشون نداشته باشن
اصلا ببينين اگه انشا الله به سلامتي بچه دار شديد ، بچه تون باهاتون اينجوري برخورد كنه چه حالي پيدا ميكنين؟

---

با تشکر ، اتفاقا همین سوال رو از خانومم پرسیدم و گفتم که اگر بچمون بخواد مثل خودمون باشه چی ؟ گفت خوب عیبی نداره ، البته از خودم هم عیبی نداره ، دخترم یا پسرم خودشون هرکار دوست دارن بکنن و هرچی دوست دارن انتخاب کنند و بخرن

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط soheil67

این چند روزه برداشته نخود لوبیا و باقالی پاک کرده و تو کیسه خوشگل مشگل کرده که بیاره بذاره تو یخچال خونه ما !!!!!! که مهمونا بعد از عروسی میان خونه عروسو ببینن کلاس داشته باشه ، . خانومم هم خفن دادو بیداد کرده که هیچ وقت نمیذاره کسی بیاد خونمون ، چه بعد از عروسی چه قبلش . البته رسم دارن بعد از پاتخته برن خونه عروسو ببینن ، منو خانومم هم برنامه ریزی کردیم روز پاتخته از دسترس خارج باشم تا مهمونا بیخیال بشن برن .
خوبیش اینه که خانومم با مادرش مخالفه شدید و اصلا به حرفش نیست . به نظرم برای من یک امتیاز خیلی مهمه

---

اینکه روز پاتختی مهمونا رو تنها بزارین و قایم شین کار خیلی زشتیه
کسی نمیاد خونه شما که لباس زیراتون را چک کنه.
میان که در شادی شما سهم باشن

در مورد ماه عسل و ... هم بقیه نظرشون را میگن شما از این گوش بشنو از اون یکی در کن. لزومی نداره این همه سخت بگیری و بی احترامی کنی.

اگه قراره هیشکی نیاد و هیچ جا نرید بهتره دنبال یه جزیره متروک بگردین

شما و همسرتون چند سالتونه که فک میکنید دیگه با ازدواج از همه بی نیاز می شید و فقط خودم فقط خودت؟

اقای محترم فکر نمی کنید خیلی دارید تند می رید؟

نه به اون مرد و زن هایی که گوششون رو می سپارن در بست در اختیار پدر و مادرشون نه به شما که هنوز عروسی نکرده می خواهید هر کاری پدر و مادراتون براتون کردن فراموش کنید و الحق که خوب دستت درد نکنی بهشون تحویل دادید. شما هنوز بچه ندارید و نمی دونید چه لذتی داره چیدن و تدارک عروسی دیدن برای فرزند. اینکه مادر زنتون اینقدر ذوق دارند که نخود لوبیا هم دارن برای یخچال درست می کنن یعنی از ازدواج شما خیلی خوشحالن. اما شما به حای اینکه خوشخالی اونها رو ببینید اینو حمل بر دخالت میذارید. حتی اگر این دخالت بود می تونستید با ارامش و احترام نظراتتون رو بگید.

به نظرم بهتره شما همسرتون رو تشویق کنید تا به مادرش با احترام نظراتش رو اعلام کنه. شاید شما از رسم و رسومات خوشتون نمیاد ولی به خاطر تشکر از زحماتی که پدر و مادراتون براتون تا حالا کشیدند این چند روز رو هم تا عروسی تحمل کنید.

یک توصیه خواهرانه:
شما الان شور دارید و متوجه نیستید که هر چقدر الان شما بیشتر پایبند به ادب در برابر کسانی باشید که در گذشته یک عمر خدمتتون رو کردند در اینده هم نسبت به همدیگه قدردان تر و با ادب تر خواهید موند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط شب نم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط soheil67

این چند روزه برداشته نخود لوبیا و باقالی پاک کرده و تو کیسه خوشگل مشگل کرده که بیاره بذاره تو یخچال خونه ما !!!!!! که مهمونا بعد از عروسی میان خونه عروسو ببینن کلاس داشته باشه ، . خانومم هم خفن دادو بیداد کرده که هیچ وقت نمیذاره کسی بیاد خونمون ، چه بعد از عروسی چه قبلش . البته رسم دارن بعد از پاتخته برن خونه عروسو ببینن ، منو خانومم هم برنامه ریزی کردیم روز پاتخته از دسترس خارج باشم تا مهمونا بیخیال بشن برن .
خوبیش اینه که خانومم با مادرش مخالفه شدید و اصلا به حرفش نیست . به نظرم برای من یک امتیاز خیلی مهمه

---

اینکه روز پاتختی مهمونا رو تنها بزارین و قایم شین کار خیلی زشتیه
کسی نمیاد خونه شما که لباس زیراتون را چک کنه.
میان که در شادی شما سهم باشن

در مورد ماه عسل و ... هم بقیه نظرشون را میگن شما از این گوش بشنو از اون یکی در کن. لزومی نداره این همه سخت بگیری و بی احترامی کنی.

اگه قراره هیشکی نیاد و هیچ جا نرید بهتره دنبال یه جزیره متروک بگردین

شما و همسرتون چند سالتونه که فک میکنید دیگه با ازدواج از همه بی نیاز می شید و فقط خودم فقط خودت؟

---

27 سالمون هر دو هم شاغل و دستمون تو جیب خودمون ،
همین مردمی که میفرمایید نمیان لباس زیر چک کنن اتفاقا تو همه عروسی ها بعدش میرن کمد لباس زیر و... رو میبینن .
دقیقا همین است ، منو همسرم علاقه ای به اومدن فک و فامیل به خونمون نداریم

من هم چند روزی هست که از عروسیم گذشته من هم دقیقا مثل شما بدم میومد فامیل بریزن و خونه زندگیمو دید بزنن اما شما داری مرتکب اشتباه بزرگی میشین.... ببین همه جای کشور ما رسمه که مادر عروس بیاد و جهیزیه رو بچینه بلاخره حق داره یه عمر بچه بزرگ کرده به شوق دیدن چنین روزایی که مثلا یخچال خونه ی دخترش رو پر کنه نه برای پز دادن و نشون دادن به مهمونای پاتختی بلکه برای دل خودش....من متاسفام اولا برای همسرتون که با مادرش این طور رفتار میکنه و دوما برای شما که از این رفتار نادرست خوشحالی....کسی که احترام مادرش رو نگه نداره شما رو یه روزه ناک اوت میکنه....شما باید تلاش کنی که رابطه ی مادر و دختر بهتر بشه و به جاش سعی کنی با سیاست به مادر خانومت بفهمونی مهمونا نباید به همه جای خونت سرک بکشن....
مثلا اگه کسی اومد خونتون رو ببینه میتونی با خنده و احترام خودتون(تاکید میکنم خودت یا خانومت) برین و خونه رو نشون بدین اما طرف کمد ها و کشو ها نرین به همین راحتی....

اتیش شما و خانومت تنده و از قدیم گفتن اتیش تند زود به خاکستر میشینه....اینو گفتم که به خودت بیای و فکر نکنی حالا که با هم ازدواج کردید خیلی بزرگ شدید و دیگه به بنی بشری نیاز ندارین....

رابطه ی مادر و دختر نباید این طور باشه...همسرت رو ارشاد کن و بهش بگو با مادرش درست رفتار کنه اون حق داره که بیاد و خونه ی دخترش رو بچینه و این به معنای دخالت نیست این یه رسمه قشنگه که مادر دخترش رو اماده ی زندگی متاهلی کنه....اما با دخالت های خاله توی برنامه ریزی ماه عسل و ... مخالفم و بهت حق میدم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط gh.sana

من هم چند روزی هست که از عروسیم گذشته من هم دقیقا مثل شما بدم میومد فامیل بریزن و خونه زندگیمو دید بزنن اما شما داری مرتکب اشتباه بزرگی میشین.... ببین همه جای کشور ما رسمه که مادر عروس بیاد و جهیزیه رو بچینه بلاخره حق داره یه عمر بچه بزرگ کرده به شوق دیدن چنین روزایی که مثلا یخچال خونه ی دخترش رو پر کنه نه برای پز دادن و نشون دادن به مهمونای پاتختی بلکه برای دل خودش....من متاسفام اولا برای همسرتون که با مادرش این طور رفتار میکنه و دوما برای شما که از این رفتار نادرست خوشحالی....کسی که احترام مادرش رو نگه نداره شما رو یه روزه ناک اوت میکنه....شما باید تلاش کنی که رابطه ی مادر و دختر بهتر بشه و به جاش سعی کنی با سیاست به مادر خانومت بفهمونی مهمونا نباید به همه جای خونت سرک بکشن....
مثلا اگه کسی اومد خونتون رو ببینه میتونی با خنده و احترام خودتون(تاکید میکنم خودت یا خانومت) برین و خونه رو نشون بدین اما طرف کمد ها و کشو ها نرین به همین راحتی....

اتیش شما و خانومت تنده و از قدیم گفتن اتیش تند زود به خاکستر میشینه....اینو گفتم که به خودت بیای و فکر نکنی حالا که با هم ازدواج کردید خیلی بزرگ شدید و دیگه به بنی بشری نیاز ندارین....

رابطه ی مادر و دختر نباید این طور باشه...همسرت رو ارشاد کن و بهش بگو با مادرش درست رفتار کنه اون حق داره که بیاد و خونه ی دخترش رو بچینه و این به معنای دخالت نیست این یه رسمه قشنگه که مادر دخترش رو اماده ی زندگی متاهلی کنه....اما با دخالت های خاله توی برنامه ریزی ماه عسل و ... مخالفم و بهت حق میدم

---

با تشکر
اتفاقا خانومم برای این رسمی که مادرزن بیاد یخچال رو پر کنه هم کلی دعوا کردن و گفتن کسی حق نداره خورد و خوراک منو شوهرمو برام بیاره بچینه . خوب هرجای کشور که رسمه ادم نباید همون کارارو انجام بده ، زشته به خدا اینکارا ، دو نفر میخوان باهم زندگی کنن مادرزن و فک و فامیلا بیان برای یخچال ما خرید کنن ؟ یا جهیزیه رو بچینن ؟
اگر بخاطر دل خودش بود که نمیرفت کیسه سلفون فلان قدری شیک بگیره لوبیا بچینه توش که مهمونا میان میبینن ضایع نباشه !!!

داشتم فکر میکردم آدم یه دختر وداماد شبیه شما داشته باشه دیگه عمراً به دشمن نیاز نداره.:316:

یادتون باشه خودتون هم یه روزی پدر و مادر خواهید شد .:305:

هر چند کسی که مادر دلسوزش رو اینجوری جلوی همسرش خوار میکنه , حتما محبت های شما رو هم به یه شکلی جبران خواهد کرد.:163:

واقعا امیدوارم که دل مادر همسرتون نشکسته باشه.


اگه واقعا نمی خواین رسم و رسوم رو رعایت کنید راههای بهتری غیر از دعوا و داد زدن و تحقیر کردن هم هست.

مساله آمدن و نیامدن مهمانها یا یخچال خونه شما نیست. مساله رفتار عجیب این خانم با مادرش است.

از این رفتار بترس. بهش ذوق نکن.

متاسفم ازدواج برای هر دو شما خیلی زوده....شما که هنوز فرق دخالت و کمک رو درک نمیکنید لابد تفاوت های دیگه ای رو هم نمیتونید درک کنید....با رفتار های عجیب و غریب همسرت شک نکن یه سال بعد میای اینجا و مینویسی که همسرم عصبیه و منو درک نمیکنه چه کنم؟

متاسفم که رک حرف زدم اما باید روشنت میکردم...حرفهای شما و همسرت به هیچ وجه منطقی نیست و جالبه هر دو شما بقیه رو غیر منطقی می دونید...به نظر من قبل عروسی همسرت رو به یه مشاور یا روانشناس نشون بده(جدی دارم میگم و اصلا هم قصد توهین یا مسخره کردن ندارم)