درست میگی.نقل قول:
اما اگه خیلی هم محیط رسمی باشه آدم چیزی دستگیرش نمیشه. میدونید معمولان ادامها توی شاید راحته که خودشون را بیشتر نشون میدهند... میدونید منظورم چی
الان هر چی فکر میکنم راهی به ذهنم نمیرسه!!
نمایش نسخه قابل چاپ
درست میگی.نقل قول:
اما اگه خیلی هم محیط رسمی باشه آدم چیزی دستگیرش نمیشه. میدونید معمولان ادامها توی شاید راحته که خودشون را بیشتر نشون میدهند... میدونید منظورم چی
الان هر چی فکر میکنم راهی به ذهنم نمیرسه!!
سلام
در مورد پستی که دختر مهربون داد
راستش شاید این نظرم مورد قبول خیلیا نباشه
در مرحله شناخت هر چقدر وارد بشیم دلبستگی بیشتر میشه( مخصوصا اگر اشتراکاتی وجود داشته باشه)
مهم ترین کاری که باید انجام بدید این هست که با روش های روانشناسی موجود و تحلیل رفتار های فرد مقابل با منطق مرحله شناخت رو طی کنید
و گرنه خواه یا نا خواه اون دلبستگی صورت میگیره . انسان ذاتش اینطور هست
مثل کانال تلویزیون نیست که شما بزنید به کانال بعدی!
خاطره ای هست که تا ابد میمونه ، مهم اینه که رفتار ها در چهار چوب فکر و عرف شما مدیریت بشن
نمی دونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه
نه خيلي متوجه نشدم ممنون ميشم بيشتر توضيح بدهيد
بهرحال ما انسان هستيم و تا جايي كه من ميدونم نميشه بين منطق واحساس خط كشيد اين دو موضوع هميشه باهم هستند اكر جه شايد يكي در شرايطي قوي تر هست
از همون اول دنبال مسائل کلیدی بگرد.بعضی خصوصیاتی هستن که تو همون چند هفته اول از طرف مقابل دستت میاد و بعضی خصوصیات در ماه بعدی و یا ماه های بعدی و شاید بعضی ها هم بعد از ازدواج.
به نظر من قدم به قدم راه و واسه احساست باز کن یک دفعه از همون اول چراغ سبز و به احساست نشون نده . حتی جملاتی که بینتون به کار میره و حتی تعداد قرار ملاقات ها و فواصل زمانیش رو هم مدیریت کن.در مورد مسائل اساسی تر می تونی قبل اینکه بهش خیلی وابسته بشی اطلاعات به دست بیاری . خود شما هم سعی کن هر چی لازم می دونی راجع به خودت و خصوصیات اخلاقیت به اون خانوم بگو حتی اگه اون یادش رفت بپرسه ولی شما لازم دیدی در کمال صداقت بهش بگو.این طوری درصد ریسک و کمتر می کنی.
و اگر به این نتیجه رسیدی به دردت نمی خوره رابطه رو قطع کن .مطمئنا سخته چون آدم تا حدی عادت می کنه ولی 2،3 هفته بگذره راحت تر باش کنار میایی.
موفق باشی:72:
سید عزیز ، به نکته خوبی اشاره کردینقل قول:
نوشته اصلی توسط سید1387
بین احساس و منطق نمیشه خط کشید
خدا ما رو اینطور افریده ، احساس نشات گرفته در فیزیک و روح انسان هست
پس قدرت زیادی داره
منطق بیشتر به روح و باور های فرد مربوط میشه
هر دو نعمت های ارزشمندی از جانب خدا بما هستند
ولی مهم این هست شما رفتار هایتان را مدیریت کنید
کمی رک حرف میزنم
نباید رفتار های جنسی در این دوران صورت بگیره
نباید حرمت های اسلامی بینتون شکسته بشه
معمولا انسان ها موجوداتی هستند که نوع احساساتشان در مجموعه رفتار هایشان دیده می شود
بنظر من بازم میشه در مورد احساس حرف زد ولی زیاد احساسی نشد
حتی روانشناسی باز هم می تونه اینجا خیلی کمک کنه
نوع پوشش . استفاده از رنگ های مختلف در لباس ها و خیلی نکات دیگه در روانشناسی هستند که بیانگر خون گرم بودن یا نبودن، صمیمی بودن یا نبودن، حتی سرد مزاجی یا گرم مزاجی و...می توانند باشند
مهم این اینهست مرحله شناخت رو بدرستی طی کنید و نگذارید احساسات منطقتان رو تحت شعاع قرار دهد
در صورت عدم ازدواج در نهایت شناخت تحت نظر خانواده:
مهم این هست رفتار ها کنترل شوند تا اسیب جدی به طرفین وارد نشود( اسیب حداقل از نظر روحی قابل جبران هست...)
برای توضیح فکر کنم اگر یک مثال بزنم بهنر باشه. مثلا من یکی از معیارهایم این بود که همسرم وجود خدا رو کاملا در زندگیش درک کرده باشه. وقتی حالا یا با گفتگو یا با مشاهده رفتارش این مساله رو درک کردم اجساس نزدیکی بیشتری کردم و در واقع احساسم به همسرم بیشتر شد ( در دوران اشنایی). یا مثلا وجدان کاری همسرم برام یک معیار بود چون نشون دهنده میزان حلال بودن در امدش بود و وقتی دیدم ایشون خیلی زیاد وجدان کاری دارند (البته چون در یک مجل کار می کردیم تونستم تحقیق کنم ) میزان علاقم به ایشون باز بیشتر شد. یعنی احساس علاقه من هر بار از فیلتر معیار عبور می کرد و بالعکس هر بار مساله ای بود که مطابق با معیارهام نبود از میزان علاقه ام کم می شد.نقل قول:
نوشته اصلی توسط سید1387
حالا ممکن کسی هم باشه که اصلا اجازه نده احساساتش در گیر بشه اما اگر کسی مثل من باشه که خیلی احساساتی باشه بهتره یک فیلتر در ورودی قلبش از جنس عقل قرار بده.
دوستان من هنوز درگیر این قضیه هستم
همانطور که گفتم با یک خانمی آشنا شدم... چند جلسه ای اینترنتی صحبت کردیم و دو جلسه هم رفتیم بیرون
خدا را شکر تا حالا هیچ رابطه ای به غیر از صحبت بین ما نبوده... چون نه من به اینگونه چیرها اعتقادی دارم نه ایشون
اما من هنوز نمیدونم از نظر احساسی علاقه دارم یا نه... یعنی توی یه فاز دوگانه قرار گرفتم هم از نظر احساس هم عقلی... یعنی من تقریبا همانطور که دلجودلتنگ عزیز گفت فیلتر روی قلبم گذاشتم... بعضی وقتها فکر میکنم آره خوبه(چون با بعضی معیارهام سازگاره)... بعضی وقتها هم میگم نه ممکنه بعد مشکل پیدا کنیم
اگر عقلم را کلا نادیده بگیرم نه خیلی علاقه مند آنجوری هستم نه متنفر... آیا این طبیعیه؟ البته بگم احساس 5-10 درصد نسبت به دفعه اول بهتر شده
ممنون میشم نظراتتون را بگید
ببینید باید منشا احساس خود را پیدا کنید
در بعضی مواقع یک احساس شدید در طرفین بعد از گذر چند وقت ایجاد میشه
این حس بیشتر ناشی از غریزه و شهوت انسان هست
همان کشش اولیه هست . ماهیت اولیه ازدواج هم همین قضیه هست
انسان ها موجودات با شعوری هستند و بنا به سرشتشان دوست دارند به مراتب بالاتر سیر کنند
اسم این مراتب رو میزارن عشق حقیقی که در نهایت میرسه به خدا
یکی از راه های رسیدن به خدا ازدواج با همسری سالم است
هدفم از بیان این صحبت ها این هست که نباید فکر کنید احساس را باید در هنگام مرحله اشنایی سرکوب کنید، بلکه باید مدیریتش کنید
بعضی احساسات هستند که بنا به عقاید دین ما باید بعد از ازدواج رسمی پاسخ داده بشوند
بعضی از صحبت ها هم هستند که شما باید با هم داشته باشید تا از نوع احساساتی که به ان اعتقاد دارید ، با خبر شوید
بعضی مواقع این احساسات را می توانید با تکیه به علم روانشناسی از مجموع رفتار های دختر مورد نظرتان دریافت کنید
شما بیشتر باید روی این مورد فکر کنید که ایشان معیار های احساسی ، رفتاری، اعتقادی، شخصیتی و... شما را دارند یا خیر
رد و بدل شدن حرف های عاشقانه وقتی که هنوز چیزی مشخص نیست بنظر کار درستی نیست و باعث وابستگی شدید میشه که در صورت به نتیجه نرسیدن اثرات بدی خواهد داشت
ممنون از پاسختون
اما من فکر میکنم مشکل من برعکس... من وابسته نشدم... احساس خاصی ندارم...
میشه این جمله را توضیح بدهید
"بعضی از صحبت ها هم هستند که شما باید با هم داشته باشید تا از نوع احساساتی که به ان اعتقاد دارید ، با خبر شوید"
سید جان! بیا صادقانه به این سوال پاسخ بدیم
خیلی ها که از همان اول احساس خاص داشتند ( همان عشق کاذب) به چه چیز رسیدند؟ باور کن تا بحال نزدیک 90% این احساسات با ازدواج تمام می شوند
احساسی که باقی میمونه و بعد از ازدواج جلوه پیدا می کنه همان عشق حقیقی هست
مهم این هست که بررسی کنی ک ایا واقعا معیار ها برای عشق حقیقی در بین شما وجود داره یا خیر؟ همان معیار ها که خدمتت در پست قبلم عرض کردم
یکی از معیار های مهم که فکر می کنم تو رو هم نگران کرده همان نحوه ابراز احساس یا شاید گرم مزاج بودن دختر مورد نظرت هست ... خوب باید بررسیش کنی دوست من!
در بیشتر مواقع پرسیدن مستقیم سوال کار پسندیده ای نیست و معمولا برداشت منفی میشه
پس بهترین راه این هست که علائم رو بررسی کنی
بهتره مقالاتی در مورد رفتار شناسی بخونید
در مورد ان جمله ای که توضیح خواستید:
بنظر من همانطور که در مورد خیلی از معیار ها در طول مرحله شناخت بحث میشه باید در مورد نوع ابراز احساسات هم صحبت بشه
مثلا خیلی ها از ارتباط لمسی گریزانند، عادتشان اینطور هست . می تونید با موضوعی مناسب و بطور غیر مستقیم نظرش را در این مورد ارتباط بپرسید.
یا مثلا شما به سورپرایز شدن خیلی علاقه مندید! نظرش را بپرسید. با یک مثالی که جدی محک بزند می توانید به این موضوع تا حد زیادی پی ببرید علاوه بر این ، برای مثال یکی از کار ها می تونه هدیه کتاب با موضوعات خاص باشه
مثلا کتابی در مورد اشنایی با رفتار مردان! معمولا دخترانی که علاقه مند به ایجاد رابطه درست و مرد پسند علاوه بر اینکه ناراحت نخواهند شد بلکه می توانید درجه کتاب خوان بودنش را هم بررسی کنید!
راستی حلول ماه مبارک رمضان را تبریک میگم دوستان خوبم:72: