RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
گیتی جونم مرسی که اینقدر بهم لطف داری... شما بزرگی عزیز دلم.... تاپیک هام زیادن و اگه بخوای از اولین تاپیکم برات می ذارم تا آخریش اما تاپیک های اولم تقریبا حل شدست و چون پست ها هم زیادن نمی خوام خودت رو اذیت کنی و بخونی.... اگه تو تاپیک های آخرم راهنمایی م کنی که خیلی خیلی ازت ممنون می شم و استفاده می کنم خانمی...:72::46::43:
http://www.hamdardi.net/thread-16556.html
http://www.hamdardi.net/thread-16528.html
http://www.hamdardi.net/thread-16633.html
http://www.hamdardi.net/thread-16622.html
http://www.hamdardi.net/thread-16588.html
http://www.hamdardi.net/thread-16739.html
http://www.hamdardi.net/thread-16873.html
http://www.hamdardi.net/thread-17050.html
http://www.hamdardi.net/thread-17075.html
اوووووووووووه فکر نمی کردم اینقدر زیاد باشه...:311::163:
راستی آقا رضا درست می گن در مورد آهنگ های عاشقانه که شدیدا روی ذهن و فکر آدم تاثیر می ذاره... به جاش سعی کن آهنگ بی کلام گوش بدی یا آهنگ هایی که زبونش رو بلد نیستی عزیزم:72:
طفلی بچه های همدردی واقعا منو تحمل کردن... اینهمه تاپیک در عرض یک ماه و نیم باز کردم!!!
جا داره از صبوری دوستای گلم تشکر کنم...
گیتی خدا به شما هم صبر بده اگه بخوای اینا رو بخونی:311::316:
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
سلام دوستای گلم که منو تنها نمیذارین
sara 2 جون چه راه خوبی پیشنهاد کردی همین امروز یه کش میندازم دستم.:227:
reza_ss عزیز.نه بابا همش دوری میکنم از اون اهنگا.
بیشتر خارجی و شاد گوش میدم مثلا چند روزه دارم باmodern talkingکیف میکنم:310::227:
میخوام این امتحانم تموم شه بعد برم کلاس یوگا و برم پارک بدوم.اما به خاطر این امتحانم همش مجبورم برم کتابخونه و اونجاست که نمیتونم خوب درس بخونم:163:
tell me عزیزم.اسم جدیدت تبریک:72:.باز بر عکس خارپشت من به این اسم tell me عادت کردم:311:
عزیزم بعضی از تاپیک هاتو خوندم.
یه جورایی روحیاتمون شبیه همه ها:227:
خیل خیلی دختر قوی هستی و بهت تبریک میگم.من به تو افتخار میکنم.قدر وجودتو بدون.:104:
من میدونم خدا خیلییییییی دوست داره.
مطمئن باش اگه تلاش کنی و بهش ایمان داشته باشی به هر چی بخوای میرسی.
ایشالله بعد امتحانم میام و بقیه ی تاپیک هاتو میخونم و اگه منو قابل بدونی تا جایی که بتونم راهنماییت میکنم.
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
گیتی جونم مرسی عزیزم:72:
آره خب شاید اول این نام کاربری رو می ذاشتم و بعد تغییرش می دادم به تل می اونموقع هم همین رو می گفتی گلم:46:
آفرین که تصمیمات خوبی گرفتی عزیزم و بهت تبریک می گم.... یوگا و هر ورزش دیگه ای خیلی کمک می کنه... مطمئنم تو هم خیلی قوی هستی و نه تنها به این بلکه به تمام مسائل زندگی غلبه خواهی کرد و موفق هم خواهی بود .:72:
می گی می ری کتابخونه.... راستش من هم قبلا می رفتم کتابخونه اما دیدم هر کاری می کنم نمی تونم اونجا تمرکز کنم روی درسم و اینقدر ساکته که حواسم به هر چیزی هست جز درس!!! واسه همین تو خونه می شینم درس می خونم و خیلی بازدهی م بیشتره و البته راحت تر هستم و مثل کتابخونه مجبور نیستم همش بشینم روی صندلی های مزخرفشون اکثر کتابخونه ها هم صندلی درست و حسابی ندارن.:316:
شما هم امتحان کن... یه روز خونه بمون و البته باید روخودت هم کنترل داشته باشی که وقتت رو هدر ندی و یه دفه شیطون گولت نزنه بری سراغ کامپیوتر یا تلوزیون یا آهنگ... البتهتو وقت اضافت چرا و اینکه وقت استراحتت هم زیادی زیاد نشه.:305:
موفق باشی عزیزم و مرسی که اینقدر خوبی و میخوای کمکم کنی... حتما منتظر می مونم خانمی.:72:
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
خواهش میکنم عزیزم.تو هم مرسی.:72::43:
اره خوب همین طوره ادم به هر چی عادت میکنه ترکش سخته(مثل اسم تو)
راستی من چه جوری اسممو عوض کنم؟؟؟رفتم تو سایت پیدا نکردم.
منکه معتاد نت شدم صبح که پا میشم اولین کارم اینه: میام این جا و میخوووووووونم تا 4
6-7 هم میرم کتابخونه ی بیمارستان تا اخر شب اونجام.
تو خونه باشم تا اخر شب یا پای همدردی میشینم یا پای ماهواره:311:[size=large]
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
نگران نباش... تو بحث اعتیاد به همدردی تنها نیستی عزیزم:46:
منم مثل کش ولم کنی می شینم پای همدردی:311: دیروز کلی کار داشتم با این حال کلی پست زدم... از صبح تا شب داشتم کار می کردم و مامانم تعجب کرده بود می گفت تو خسته نشدی؟ زیادی انرژی داری... غیر طبیعی شدی... نمی دونه چقدر با وجود این سایت احساس آرامش دارم.:72:
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
متین جون سلام عزیزم.[size=large]:72:امیدوارم خوب خوب باشی.
یه سوال
میشه بگی اسمتو چه جوری عوض کردی؟؟؟
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
سلام گیتی... دیر اومدم آخه هر کاری می کردم صفحه ت باز بشه نمی شد
پائین تمام صفحات نوشته ارتباط با ما... تو یه نوار آبی رنگ با size کوچیک... اون رو بزنی و دلایلت رو بگی و نام کاربری جدیدت رو هم بدی برات عوض می کنن.:72:
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
:72:سلام دوستان همدردی عزیزم:72:
بعد از گذشت 4 ماه که کلا فراموشش کرده بودم و و وبهش فکر نمیکردم امروز بهم زنگ زد
گفت زنگ زدم خبر قبولیتو تبریک بگم(ارشد)
بهم گفت چرا بهم خبر ندادی قبول شدی؟؟؟؟
خدایا چی شد یه دفعه؟؟
من که تو حال خودم بودم.و فراموشش کرده بودم
چرا باید دوباره زنگ بزنه؟؟؟
ایا به نظرتون باز هم زنگ میزنه؟
اگه اره چه برخوردی باهاش داشته باشم؟؟
:72:ممنونم از لطف همتون پیشاپیش:72:
RE: باز درگیر شدم.افتادم تو شک واسه ادامه این ارتباط.
ایا باید واسه این موضوع یه تاپیک جدید باز کنم یا همین کاری که الان انجام دادم و همین جا نوشتم خوبه؟