RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
منم با شب نم موافقم.این همه عجله آدمو به شک می اندازه که نکنه دختره عیب و ایرادی داره که می خوان سریع
کارو تموم کنن.مثلن مشکلات روانی.به نظرم چند ماه نامزد بمونید بعد صحبت عقد و برنامه های جانبی بشه.
آخه چرا باید همچین کاری بکنن من که اصلا خودم مستقیم در مرود سلامتی خودم صحبت کردم و گفتم هیچ مورد خاصی ندارم اونم گفت منم همینجور.
بعدشم مادرش گفت مشکلی نداره ما هر چقد بخیام میتونیم با هم صحبت کنیم.
اگه مورد خاله زنک بازی باشه دیگه واقعا از قشر تحصیل کرده بعیده.
ضمن این که من در مورد دختر مادر رو فرستادم داشنگاهش و از استاد راهنماش و سرگروه کلاسش هم تحقیق کرد.
ضمن این که نامزد کردن بالخره باید رسمیت پیدا کنه.نمیشه که بدون ثبت یا سندی انجام بشه اونوقت باز مسئله سکه و این چیزا پیش میاد.
واقعا عجب پروسه ای داره ها این ازدواج
همون مجرد بمونیم بهتره
RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
نه نه نه نه نه اصلن نامزدی این حرفا رو نداره.خانواده ها قرار می ذارن یه مدت معین دختر و پسر در ارتباط باشن تا بتونن
تصمیم بگیرن.باید با ارتباطات متعدد متوجه عدم مشکل بشی یا از مشاور کمک بگیری.
RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
برادر عزیز،
فکر می کنی استاد راهنمای من از زندگی خصوصی من چی می دونه؟ از کجا می دونه من چند تا دوست پسر عوض کردم؟
به قول فرهنگ اگه من مشکل روحی روانی دارم و تحت نظر روانپزشکم استاد راهنمام باید بدونه؟
فکر می کنی چند نفر از کسانی که با بیماری خاص به دنیا می آن اطرافیانشون خبر دارند؟
من همکاری داشتم که صرع داشت و من سه سال باهاش توی یک اتاق کار کردم و هیچوقت نفهمیدم تا اینکه خودش گفت.
منظورم این نیست که اگر کسی بیماری یا مشکلی داره باید طرد بشه. اما این حق شماست که بدونید و بعد تصمیم بگیرید.
اگر به خاطر شرایط فامیلی و فرهنگیشون نمی خوان کسی از اقوامشون بدونه، اشکالی نداره قبول کنید. ولی بگید من مثلا 4 ماه می خوام با دخترتون تلفنی صحبت کنم. ماهی دوبار بیام خونتون باهاش صحبت کنم. مشاوره قبل از ازدواج برم و ...
انشالله حالا که شما ظاهرا پسندید و موافقید، در بقیه مسایل هم به توافق برسید. ولی سریع عقد نکن. :72:
حتی اگر مساله محرمیت مطرح شد، می تونید محضر صیغه کوتاهمدت کنید و یک سکه هم مثلا مهرشون کنید و البته شرط و شروط خانواده را هم در ارتباط با دخترشون بپذیرید. این روش برای پسر خوب است اما دخترها قبول نمی کنند. بعید می دونم قبول کنند که عقد موقت شوند.
RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
ممنون از راهنمایی دوستان.فعلا میرم ببینم چکار میشه کرد.
RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
دوستان سلام دوباره
من از طریق تلفن و یه بار هم حضوری با دختر خانم صحبت کردم اما ایشون گهگاهی به نحوه مدیریت اقتصاد در خانواده از من سوالهایی پرسی تا جایی که یه بار بی پرده گفت چرا خواستی که مهریه 300 تا باشه ایا این حرف خودت بوده یا دیگران؟ و چرا با تعداد بیشتر موافقت نکردی؟ من تو اون لحظه گفتم تصمیم خودم بوده ،اما دلیل اینکه چرا ایشون با اینکه گفته بود براش مهم نیست باز این سوال رو مطرح کرد.من این قضیه برای یه روز مسکوت گذاشتم و در نهایت دلیل این هم پیگیری بابت این قضیه رو جویا شدم که چرا سکه براش مهم شده(در حالیکه مادرش قسم زمین و آسمون رو میخورد و می گفت ما قصد گرفتنش رو نداریم و این یه نوع سنت در خانوادشونه ) و اون دختر خانوم اینجور توجیه کرد بخاطر حرف دخر عموش که بعدا کفر اونو در نیاره (چون دختر عمو هم سنشه )فقط همین بوده.من هم در جواب گفتم اگر میخوای به حرف مردم بکنی بهتر با من ازدواج نکنی و اون گفت نه اصلا اینطور نبوده و ما به خانواده شما و مخصوصا خودت مطمئنیم برای همین گفت اگه به موضوع مشکوکی یه طور دیگه عمل کن. منم گفتم خب پس اگه اینقد مطمئنی مهرت رو بکن 14 تا اونم گفت باشه. اما بعد از قطع شدن مکالمه ما مادرش زنگ زد و گفت دخترش اشتباه کرده همچین تصمیمی گرفته و اینجوری ارزش خونوادگی شون رفته زیر سوال و از این حرفا البته با توپ پر تازه تو حرفاش با یه متلک هم انداخت که تو مردی هستی که از الان رو قول خودت هم نیستی و مقصودش اینه که میخام آب رو گل الوده کنم و ماهی بگیرم(شستشوی مغزی بدم).
در حالیکه من میخواستم ثبات کلام دخترشون رو بسنجم که سنجیدم و اصلا همچین قصدی نداشتم.
با این توصیافا مادرم مخالف این وصلت شده و میگه اینا مشکوک میزنن. م یا این که خیلی براشون مهمه که دیگران چی میگن و نظرش اینه که کلا بی خیال بشم.
در کل خودم احساس میکنم سیاست نعل و میخه و یا چماق و هویچ و لی هر چی که هست اینجوری به هیچ نتیجه ای نمی رسم.
تا نظر شما دوستان چی باشه
RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
سلام
مواردي كه شما مطرح كرديد به نظرم نشان ميده دختر خانم و خانواده اش هنوز به درك و شناخت مسايل ازدواج نرسيده اند. اكه اشتباه نكنم احتمالا والدين دختر خانم جوان باشند
من فكر ميكنم اكه اين رفتارشون به دليل خامي باشه بسيار محتمل هست كه در اينده هم رفتارهاي مشابهي داشته باشند كه ميتونه زندكي شما را تحت تاثير قرار بده
به نظرم بيشتر زوم كن ببين كلا ادمهاي عاقلي هستند يا نه... حالا دختر خانم به دليل سن كمش ممكنه قابل قبول باشه بعضي از حرفها و يا رفتارهاش اما خانواده اش نه
تا مطمين نشدي دليل عجله براي جي هست اصلا اقدام نكن ...
RE: عدم شناخت دقیق و مردد بودن در تصمیم نهایی بعد از خواستگاری
سلام
بنده توصیه میکنم،مشاوره حضوری حتما"بروید
اینجا هر چقدر شما رو راهنمایی کنند،شما آنقدر به نتیجه نخواهید رسید که در حضور یک مشاور هر دوی شما رو به لحاظ مسائل شخصیتی و روانی بسنجد
مورد بعدی اینکه به هیچ وجه عجله نکنید،آنطور که شما نوشته اید سوال ها وپاسخ ها کلی بوده اینگونه شناخت به دست نمی آید،سعی کنید سوال های تان ریز تر شود و همدیگر را درگیر کنید .به قولی سوال پیچ کردن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط m_shr
من دوباره با دخترشون صحبت کردم و جالب اینجاست که من تقریبا هر چی میگفتم اون با نظر من موافق بود مثلا با این که مانتویی بود قبول کرد حتی چادری هم بشه یا اینکه حاضره تو رشته ای که درس میخونه و مورد علاقش نیست بمونه و بخاطر من تغییر رشته نده و به شهرستان سفر نکنه(چون الان تو شهر خودمون درس میخونه)
نمیخوام شما رو بدبین کنم اما به این حرفها اکتفا نکنید، چه معنی میتواند داشته باشد ،وقتی که هر دوی شما غربیه هستید و فعلا" هیچ نسبتی با هم ندارید ایشان به خاطر شما چیزی را بپذیرد؟
اولا" شما باید آن خانم را هر طور که هست چه به لحاظ پوشش چه خصوصیات اخلاقی ،فرهنگ خانوادگی و سایر مسائل ،باید بپذیرید، اینکه میگوید من هر چی گفتم اون موافق بوده درست نیست،اگر هم عقیده و همسو هستید که باید در دراز مدت مشخص شود بحثش جداست اما اینکه شما مثلا" گفته اید من معتقدم باید زن محجب باشد ایشان هم گفته اند من هم قبول دارم، یعنی تمام؟! اینطور نیست،
آیا ایشان با دست دادن شما با خانمهای فامیل موافق هستند؟ یا بلعکس؟ اصولا" حجاب یعنی چه؟ یعنی همان پوشش؟ حجاب مرد چیست؟ و در رابطه با هر موضوعی باید چنین باشد