RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
من میخوام فردا شب یه اس ام اس برای تبریک نیمه شعبان بفرستم براش
ولی نمیدونم چرا احساس میکنم که جوابمو نمیده
حتی روز اول که با هم صحبت کردیم بهم گفت که اهل دوستی نیست و منم بهش گفتم که هدفم چیه؟میدونست ازدواجه .به خاطر همین یه بار ازم در مورد مسائل مالی و آینده سئوال کرده بود و منم شرایطمو گفته بودم
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
حمید عزیز به نظر من مستقیم بگی که برای یک سال دیگه رسما اقدام می کنی یعنی تاریخ تعیین کنی با اینکه فقط قصدت رو ازدواج بدونه خیلی فرق داره... باهاش رک و راست صحبت کن و بهش بگو و نظرش روجویا شو. :72:
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
به خدا میدونه من قصدم ازدواجه
به نظرتون 1 سال صبر کنم ولی بعد برم سراغش بهتر نیست
تو این 1 سال هم چون همکلاسیمه میتونم مراقبش باشم.دوستاشو میشناسم و میتونم از احوالش با خبر شم
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
اگه تو این یک سال با شخص دیگه ای ازدواج کرد چی؟
آقا حمید پست من رو با دقت خوندید؟
فاصله ی اینکه بدونی کسی قصدش ازدواجه تا اینکه براش تاریخ تعیین کنی زیاده
آیا می خوای با امید ازدواج باهاش یک سال دلت رو خوش کنی و بعد بشنوی ازدواج کرده یا حتی رفته به یه جای دور... مثلا پدرش محل کارش عوض شده و انتقالی گرفته یا حتی رفته شهرستان یا حتی خودش انصراف داده؟
بهترین راه همین صحبت کردنه و اینکه بدونی منتظرت می مونه یا نه
اینطوری تکلیفت با خودت و ایشون مشخص می شه.:72:
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamid_diablo
من 2 ماه پیش با یک دختر خانوم تو دانشگاه آشنا شدم
اول از همه بگم که 23 سالمه و دانشجوی رشته مهندسی نرم افزار پیام نور هستم.بعد از مدتی که من این دختر خانوم رو تو دانشگاه دیدم ازش خوشم اوئمد و پیشنهاد دوستی دادم.اما اون برام شرطهایی گذاشت که دنبال رفاقت های زود گذر و دنبال خوش گذرونی و تفریح نیست.منم گفتم که هدفم ازدواجه
رابطه ما 2 ماه ادامه داشت تا همین یک هفته پیش که بهم گفت قراره تابستون بره سر کار و من با این کارش مخالفت کردم و گفتم حق این کار رو نداره.بعد از یک هفته بهم گفت که دیگه از رابطه با من خسته شده و بهتره که از هم جدا بشیم.دلیلشم این بود که دوست داره آزاد باشه و به هیچ کس هیچ تعهدی نداشته باشه.حتی بهم گفت که تو بهترینکسی هستی که تو عمرم دیدم و از خدا همچین کسی رو میخواستم
بعد من بهش گفتم که با کار رفتنت مشکلی ندارم ولی چون محیطی که میخوای بری کار یه شرکت خصوصی هست و اینکه تعداد مردهاش زیاده من کمی حساسیت دارم.ولی بازم گفت نه و برای همیشه خداحافظی کرد
میخواستم کمکم کنید که چطور بتونم دوباره نظرشو عوض کنم
اشتباه شما مشخصه عزیزم.هنوز که هیچ تعهدی و نسبتی با هم ندارید شما براش تعیین تکلیف کردی خب ایشون هم با خودش می گیه الان که اینجوریه فردا که ازدواج کنیم حتما حتی نمیذاره از در خونه برم بیرون! کارتون اشتباه محض بوده
همیشه وقتی همچین مواقع ای پیش میاد شما اگه می تونی حتی نظر شخصیت هم نگو بجاش بگو که باید در این مورد با پدر و مادرت مشورت کنی من که نسبت خاصی با شما ندارم که بخوام در این مورد نظر بدم و بعد اگه گفت که می خوام نظر تورو بدونم اون وقت شما میگی اگه همچین موقعیتی برای من پیش میومد منم فلان کارو می کردم. باز هم به ایشون نسبتش نده.تا هم احساس آزادی کنه هم شما نظرتو گفته باشی
توی آخرین پستتون هم گفتید چون هم کلاسیمه می توم مراقبش باشم.اون قبل از اینکه شما رو ببینه هم داشته زندگیشو می کرده و شما هم هنوز هیچ تعهدی نداری پس سوتی نده
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
بله تل می جان پستتون رو چنر بار هم خوندم
درسته تو این 1 سال هزار تا اتفاق میتونه بیافته
در مورد صحبتهای مجرد هم بگم که اولین بار که این حرف رو زد ما تو پارک دانشجو نشسته بودیم که من به شدت ناراحت شدم و همون اول گفتم که نرو و اگه قراره بری بهتره که همین جا تمومش کنیم
برگشت بهم گفت که جاش مطمئنه و برادرم برام پیدا کرده.(برادر و پدر متعصب و غیرتی داره)
بعد من شب بهش زنگ زدم و همین حرفای شما رو گفتم که من که کاره ای نیستم میتونی هر جور که دوست داری تصمیم بگیری که بعد از اون اخلاقش عوض شد و هفته بعد بهم اس داد که همه چیز رو تموم کنیم
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
پس مسئله چیز دیگه ای هست.... شاید احساس کرده براش ارزش قائل نیستی
و شاید نحوه ی گفتن شما بد بوده... باید می گفتید برای من هم مهمه اما در حال حاضر بهتره با خانوادت مشورت کنی
نمی دونم والا
در هر صورت باهاش صحبت کن حتما
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
من فقط نظرمو می گم اینی که می گم فقط یک احتماله
به نظر من می خواسته عقب بکشه تا عکس العمل شما رو ببینه که اگه می خوای رسمی بری جلو چون خودشم ابتدا به شما گفته که قصدش دوستی نیست و هدفش ازدواجه
چون قطعی به شما نگفته که شما رو نمی خواد و برعکس گفته که شما بهترین مورد براش هستین یه جورایی هم عقب کشیده و هم قطعی شما رو رد نکرده
به نظر من یه جور محک زدن شماست تا بفهمه منظور اصلی شما چی بوده
با صبوری و حوصله رفتار کنین اگر با حوصله و صبر رو رفتاراش دقت کنین می فهمین منظور اصلیش اینی که من می گم هست یا نه واقعا نمی خواد یا می خواد ببینه شما می خواینش یا نه
این که گفته می خوام آزاد باشم به نظرم نمی تونه حرف اصلیش باشه
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
حمید عزیز من هم صحبت های بهاره جون رو تائید می کنم... من هم حدس می زنم چون اهل دوستی نیست ترجیح می ده رابطه تون رسمی باشه و احتمالا شما رو رد نکرده و البته حق هم داره که نوع رابطه ش رو بدونه.:72:
RE: کمک درباره ایجاد رابطه مجدد(خیلی مهم)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamid_diablo
بله تل می جان پستتون رو چنر بار هم خوندم
درسته تو این 1 سال هزار تا اتفاق میتونه بیافته
در مورد صحبتهای مجرد هم بگم که اولین بار که این حرف رو زد ما تو پارک دانشجو نشسته بودیم که من به شدت ناراحت شدم و همون اول گفتم که نرو و اگه قراره بری بهتره که همین جا تمومش کنیم
برگشت بهم گفت که جاش مطمئنه و برادرم برام پیدا کرده.(برادر و پدر متعصب و غیرتی داره)
بعد من شب بهش زنگ زدم و همین حرفای شما رو گفتم که من که کاره ای نیستم میتونی هر جور که دوست داری تصمیم بگیری که بعد از اون اخلاقش عوض شد و هفته بعد بهم اس داد که همه چیز رو تموم کنیم
از قدیم گفتن حرف خارج شده از دهان مثل تیر خارج شده از کمانه دیگه قابل برگشت و جبران نیست. شما حرفی که نباید می زدی رو زدی و با توضیح دوباره بدترش کردی چون دقیقا برعکس صحبت های قبلیتون بوده! ولی منم با بهار و تل می موافقم مثل اینکه شما رو می خواد ولی به قول معروف با دست پس می زنه و با پا پیش می کشه!