RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام عزیزم
هیچ مشکلی یه شبه ایجاد نمیشه و یه شبه هم از بین نمیره
احتمالا جزئیاتی در رابطه شما بوده که از دید شما شاید مهم نبوده ولی از دید همسر مهم بوده و آروم آروم در دلش تلنبار شده
به شخصه فکر نمی کنم همسرتون شما رو دوست نداشته باشه برعکس فکر می کنم دچار حالت رنجش شده و حساس شده
حالا عکس العمل شما و تلافی های شما درواقع این حس رنجش رو تقویت می کنه
با توجه به عنوان تاپیکتون من فکر می کنم شما هم آدم به واقع حساسی هستید
در درجه اول باید خودتون رو کنترل کنید و یک مدت طولانی در برابر کارهاش خونسرد باشید و عکس العمل نشون ندید، شاید سحت باشه ولی اگر زندگیتونو دوست دارید باید پذیرش و انعطاف بالایی داشته باشید و فوری جبهه نگیرید.
مثال می زنم تا بیشتر روشن بشه قضیه: وقتی گوشیشو به شما داد و بعد به هر دلیل گفت پسش بده خیلی ریلکس بهش بگید باشه بیا و گوشی رو پس بدید، کار درستی نکردید که شب از ماشین پیاده شدید و در واقع بیشتر مردها در برابر این جور کارها گارد می گیرن و منت کشی نمی کنن
بعد این مدت خونسردی و عکس العمل نشون ندادن به کارهای همسرتون و وقتی اوضاع آروم شد توی یک فرصت مناسب سعی کنید سر در بیارید که چه چیزهایی براشون ایجاد حساسیت کرده و چرا این رنجش در ایشون ایجاد شده ، البته من حدس می زنم که مثل همه مردها از قهر و آشتی و و یا احتمالا غر زدن و گیردادن به هر دلیلی موجه یا غیر موجه خسته شده.
برای این که خونسرد باشید و حساسیتتون رو کم کنید هم لازمه از تمرکز روی کارهای شوهرتون دست بردارید و به جای اون به تفریحات و ورزش و کارهای مورد علاقه خودتون بپردازید تا بتونید آرامش خودتون رو به دست بیارید
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام دوستان خوب و مهربون
خیلی از حرفاتون ممنونم خیلی فکر کردم البته خیلی برام سخت بود ولی طبق حرف eghlimaعزیز کمی صبر کردم
تا آروم بشم و در مورد مشکلات خیچ حرفی نزدم و کاری نکردم و سعی کردم آروم بشم البته اول ظاهرا آروم شدم حالا دارم سعی می کنم واقعا آروم باشم و حساس نباشم و رفتارم عادی باشه و به قول سارای عزیز قبول کنم که خودم هم مقصر بودم از سابینا جان هم ممنون راست می گی زیادی حساسم شاید انتظاراتم خیلی زیاد و یک طرفه است
الان رابطمون بهتره با هم حرف می زنیم تقریبا عادی البته شوهرم هیچ حرفی در مورد مسائل نزد ؟رفتارش با من تقریبا مثله قبله
به نظرتون در مورد خودم . این اتفاقات و ناراحتی ها باهاش صحبت کنم؟بگم از چه چیزهایی ناراحتم؟اگه باهاش صحبت کنم و ناراحتی هامو بگم ممکنه بعدا سوءاستفاده کنه مثلا به عنوان نقطه ضعفه من؟اصلا چه جوری باهاش حرف بزنم؟بچه ها می خواخ قوی تر باشم چه کار کنم ؟چه کار کنم تا منم مهم باشم و اون به من و محبت من نیاز داشته باشه جوری که خود به خود وقتی نیستم جای خالی من احساس بشه الان فکر می کنم مه این طور نیست و من باید قوی تر باشم بهتر فکر کنم بهتر تصمیم بگیرم منطقی تر باشم و بتونم شرایطم رو بهتر کنترل کنم؟چه کنم؟
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام
فعلا سعی کن از نظر احساسی قوی باشی و احساس نیاز بهش نداشته باشی یه مدت فقط عادی باش اخم نکن و صبوری کن کارهای معمولیت رو انجام بده سعی کن بیشتر به فکر خودت باشی و آرامش خودت
کمتر به اون و اتفاقات گذشته فکر کن تا اوضاع از اینی که هست ارومتر شه یه کم از تشدیدی که بینتون بوده کم شه
به نظر من فعلا قضیه گذشته رو بایگانی کن . بیشتر فکر بازسازی عاطفی رابطه ات باش
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
من همین مشکل رو باهمسرم داشتم و توی تالار بیان کردم ولی تاپیکم حذف شد
الان خیلی مشکل دارم مثل شما،شما چه کار کردی که همسرت خوب شد من توشرایط نسبتا مشابهم ولی خیلی بدتر
الان من و همسرم عقد کرده ایم و جشن نگرفتیم ولی باهم زندگی میکردیم به دلایل مشمکلاتی که بینمون بود الان میونمون شکرابه شدید
من مقصر بودم و بیشتر اون و توقعات بیجاش
حالا هم جلو مادرش بهم فحش داده و گفته اکه خواستی زندگی کنی باید بیای دادگاه نوشته بدی که تا اخرعمر حرف نزنی و همش کوتاه بیای الانم یک ماهه تنهام گذاشته بهمم گفته از زندگیم برو بیرون حتی بهم تمت زده و گفته خودش باکسی رابطه داره
اگه جای من بودی بازم مشکلت حل میشد؟ چه جوری این مشکلت رو حل کردی
من تاپیکم حذف شده و نمیتونم جداگونه تاپیک بسازم orangراهنماییم کن ماهم همدیگه رو دوست داریم ولی اگه کوتاه بیام تا اخرعمر باید بسوزم وبسازم کمک...........
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام
دوست عزیر
همیشه وقتیکه زن احساسی برخورد میکنه مرد نمی تونه تمام اون احساس هاشو درک کنه منم مثل تو احساسیم
می فهممت ، تو توی رابطه 100 رو می خوای اگه ببینی اون تمام و کمالی که می خوای نیست عذاب میکشی همه خانم ها دوست دارن که از اهمیت همسرشون لذت ببرن عزیزم اما اگه فقط به همسرت بگی که من از این کارت از اون حرفت از این از اون و ..... ناراحتم به مرور واسش عادی میشه تو باید یه کاری کنی اونم اینه که حداقل ظاهرن خودتو مسلط و قوی نشون بدی نه ضعیف بذار ببینه که کارهایی مهم تر از اون و بی محلی هاش داری که انجام بدی وقتی اقایون میبینن که همسرشون ضعبفه اینو نقطه ضعف میبیننن و ازش استفاده می کنن تا اذیتش کنن اما تو باید جوری عمل کنی که بهش وابسته نیستی ولی دوسش داری
مطمئن باش به چیزی که می خواهی به مرور میرسی
موفق باشی
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام دوست عزیز خوشحالم که کمی اروم شدی من چند تا مثال از خودم برات می زنم شاید بدردت بخوره :
منم اوایل زندگیم همسرم بهم محل نمی زاشت و سر هر چیز کوچیکی دعوامون می شد مثلا هر وقت می اومد خونه جدول حل می کرد ومنو تحویل نیم گرفت انقدر اویزون بودم که چرا همش جدول حل می کنی و همش غر می زدم و دعوامون می شد تا اینکه دوستم کتاب مردان مریخی زنان ونوسی رو بهم داد البته شاید خونده باش و شاید بگی ای بابا این دیگه چیه ولی من واقعا از این کتاب معجزه گرفتم اگه دوست داشتی بخون چون خیلی کمک کننده است با عشق بخون واقعا خوبه و به من کمک کرده .
من از اون روز به بعد هر وقت جدول حل می کرد منم یه کتاب می گرفتم دستم در اتاق دیگه می خوندم و بهش گیر نمی دادم و انقدر این کارو کردم و یا مثلا خودمو با کارهای دیگه سر گرم می کردم کارهای خونه و غیره
1-گذاشتم خودش بیاد طرفم بعد از اون اون منو صدا میکرد که مثلا کجای بیا پیشم بیا اینجا
2- بهش احترام بزار خیلی احترام بزار بزار بفهمه که دوسش داری مثلا بهش اس مس بزن عزیزم دلم برات تنگ شده نترس کوچیک نمی شی ازت سو استفاده نیم کنه خواستی دو اس مسهات بهش بگو که ببخشید این چند وقته اذیتت کردم در عین حال که عشق می ورزی رسمی هم باش مثلا موقع خداحافظی بهش بگو روز خوبی داشته باشی چای بیار بگو بفرمائید عزیزیم باو ر کن با چند حرف محبت امیز زندگیت از این رو ه اون رو می شه البته باید بهش اعتقاد داشته باشی ببخشید سرتو درد اوردم من که این کارهارو کردم و نتیجه گرفتم به هر حال امتهانش مجانی
نظراتم کارشناسی نیست و شخصی میباشد موفق باشید
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام دوست عزیز
اولش باید بگم که من هم با جان سخت موافقم چون من اینجوری زندگی می کنم و همیشه هم در زندگی مشترکمان موفق بودم پس همیشه مشکلتون رو خودتون حل کنید واز کسی نخواهید تا دخالت کند در ضمن در حل مشکلات هم باید خیلی دانایی به خرج بدهی چون آرامش خانه همیشه در دست زنان است پس یادت باشه تو قدرت بیشتری نسبت به همسرت داری پس رفتار تو خیلی مهمتر است اگه می خواهی همیشه راحت زندگی کنی اول باید حساسیت هایت را کم کنی و اتفاقهایی که برایت می افتد را بزرگ نکنی بهر حال هر کسی نقاط ضعفی دارد اگر شوهرت بر فرض مثال می گوید که موبایلم را پس بده سماجت به خرج نده و خیلی ریلکس و راحت به او پس بده طوری که هیچ اتفاقی نیافتاده همانطور که گفتم از دانایی خود استفاده کن و در مورد نقاط ضعف خودت هم هر چه کمتر بداند بهتر است چون همسرت اینگونه در خانه احساس آرامش بیشتری می کند و تورا بیشتر طلب می کند
در ضمن من صحبت یک روانشناس مرد را که در تلویزیون برنامه داشت را همیشه آویزه گوشم کردم و آن هم اینکه
" هر وقت همسرتان از محل کار به خانه آمد با روی خوش از و استقبال کنید و سریعا وسایل پذیرایی را آماده کنید بدون اینکه از او در مورد اتفاقات روز سوال کنید و دوباره به مدت 15 دقیقه از جلوی چشمان او دور شو البته به کارهای شخصی نپرداز بلکه سعی کن در آشپزخانه خودت را مشغول کنی در اینصورت مرد سراغت را می گیرد واز شما می خواهد که در کنارش باشی و شما هم با روی باز و خنده این احتیاج او را برآورده کنید و لی وقتی احساس کردی که او نیاز دارد که تنها باشد حتما به او اجازه دهید تا کمی با خودش خلوت کند"
پس قدرت در دست توست بدون اینکه همسرت متوجه شود و مواطب رفتار خودت باش دوست عزیز:43:
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام.
دوستان عزیز لطفا به تاریخ ارسال ها توجه کنید.
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
سلام دوست عزیز منم دقبقا همین مشکل رو با شوهرم دارم هیچوقت قبول نمی کنه مقصره داره دیوونم میکنه منم دلم میخواد بمیرم اما ازون دنیا میترسم. همش از خدا میخوام زودتر منو ببخشه و ازین دنیا ببره. دیشب بدجوری دعوامون شد. وقتی خوبیم خلی خوبو مهربون و خوش قلبه اما وقتی حتی سر یه چیز کوچولو بحثمون میشه وحشتناک میشه حتی دیشب گوشیشو پرت کرده شیشه ویترین و شکسته از صبح رفته بیرون نمیدونم چیکار کنم فقط دلم میخواد دیگه تو این دنیا نباشم توروخدا هرکی اینو میخونه راهنماییم کنه............................................ .....................:302: :302: :302: :302:
:203::203:توروخدا کمکم کنید توروخدا دارم دیوونه میشم........:(:161::54:
RE: با شوهرم اختلاف دارم خیلی خسته ام می خوام خود کشی کنم تا زا همه چیز راحت باشم
:54: بهم کمک کنین دوستان خواهش میکنم گیج شدم
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=19284&page=last