منفي گرا

دوست خوبم اینکه شما وقتی همسرتون میاد با آغوش گرم از ایشون استقبال می کنید خیلی خوبه ، ولی بعضی کارها به عنوان همسر به عهده شما نیست مثلا جوراب شستن ایشون ، اینطور که به نظر میاد شما خیلی آدم احساساتی هستید و علاقه دارید نقش مادری را برای همه بازی کنید شما باید برای همسرتون همسر باشید نه مادر شما باید اجازه بدهید همسرتون یک سری از کاره را خودشون انجام بدهن و در ابتدا هم اینکار براتون خیلی سخت ولی برای اینکه از این احساس ها رها بشید باید اینکارها را انجام بدهید در مورد پدرتون هم باید با فکر کردن به مسائل خوب به پدرتون روحیه و انرژی بدهید تا زودتر سلامتی شون را بدست بیارن نه اینکه با دادن انرژی منفی ایشون را هم ناراحت کنبد ، فکر کردن به مردن خیلی خوبه ولی نه آنقدر که ما را از زندگی روزانمون بندازه بلکه باید باعث شه کارامون را بهتر انجام بدهیم با این توصیفی که کردید بهتره کمتر شما به مرگ فکر کنید و تا جایی که ممکنه از خواندن مطالب ناراحت کننده پرهیز کنید و بیشتر در مراسم شادی شرکت کنید و فیلم های کمدی ببینید اینطوری باعث میشه کمتر ذهنتون به سراغ افکار منفی بره

ليلا جان مشكل من اونقدرا هم حاد نيست اما زود دلواپس ميشم همينطور كه مثال زدم وقتي شوهرم دير مياد خونه يا يكي مريض ميشه و.. قبل از هر چيز افكار منفي سراغم مياد
و اينكه نميدونم چرا ولي هميشه احساس ميكنم يه روزي ماشينمون اتيش ميگيره و همگي ميميريم واسه همين هر موقع استارت ميزنه دلم شور ميزنه
از همتون متشكرم لطفا بازم راهنمايي ام كنيد