با سلام
بسیاری از مسائل زندگی وقتی روی خط تعادل باشیم بهتر حل می شود.
افراط و تفریط موجب سقوط می شود.
در مورد مسئله ای که شما مطرح کردید هم همین قاعده حاکم هست.
همین طور که بی تفاوت بودن به همسر و مسائل اون می تواند آسیب زا باشد، همانطور هم می تواند حساسیت های زیادی، ترسهای افراطی و موهوم و سخت گیری های بی دلیل می تواند به فراری دادن همسرتان بینجامد.
در اینگونه مسائل قاعده باید بر جذب جنسی و عاطفی همسر باشد.
خلاقیت در عشوه گری و نقش های زنانه، چه سخت افزاری (نوع آرایش، استفاده از لباسهای محرک برای همسر، نوازش و و تحرکات متنوع جنسی) و چه نرم افزاری(ارضاء نیاز به تائید، ارضاء نیاز به احترام، عدم مقایسه، و توجه به مسائلی که همسر علاقمند هست) می تواند همسر منجر به جذب همسر شما شود.
اگر از همسرتان خطایی رفت و نگاهش جایی چرخید، این مسئله را یک خطا یا لغزش ببینید و دلسوزانه و بدون نگرانی دستش را بگیرید تا نیفتد.
معمولا عدم خونسردی خانمها در این گونه موارد منجر می شود که زمینه لغزش و فروافتادن همسر بیشتر شود.
خلاصه بگویم که آقایان اکثرا در این گونه مسائل آسیب پذیر بوده و ممکن است خطا داشته باشند. اما لزوما به معنی بحران، خیانت و یا دلزدگی از همسرشان نیست. اگر همسران در مورد ضعفهای آقایان در مورد مسائل جنسی آگاهی بیشتری داشته باشند. به جای نگرانی نقش حمایتی داشته و این نقش را در اوج اعتماد به همسرشان ایفا می کنند.
یک مثال کاربردی از تاثیرات غیر مستقیم خانمها روی آقایانشان می زنم:
خانمی برای شوهرش تعریف می کند که مثلا فلان دوستش در فلان مهمانی آنقدر لباس کوتاه و ...پوشیده بود که اندامش بهمان بود، یا فلانی موهایش را به این رنگ کرده بود، یا آرایشش اینطور بود ، یا فلان فامیلمان در عروسی اینطور می رفصید یا لباسش این طور بود....
این مسائل یعنی اینکه شما شخصا در حال مشتعل کردن آتشی در همسرتان هستید که خودش هم ممکن است به سادگی نتواند خاموشش کند. (با این مثال میزان تخریب فیلمهای مبتذل یا مستهجن را خودتان محاسبه کنید).
صحبت کردن در مورد میزان رعایت هر کدام از زوجین در امر پوشیدگی و حیا یکی از مواردی هست که باید مرتب آپدیت شود. مرزها باید برجسته شود. یک خانم باید ابتدا از خود شروع کند و میزان تحریک کنندگی بیرونی خود را کاهش دهد تا غیر مستقیم به شوهرش هم بگوید باید کمتر مورد تحریک دیگران قرار بگیرد.