پس شما میخواین نامزد کنین با اون آقا درسته؟
نمایش نسخه قابل چاپ
پس شما میخواین نامزد کنین با اون آقا درسته؟
با سلام و خسته نباشيد خدمت همه دوستان و كاربران فعال اين سايت.
راستش من اولين باره كه در اين سايتمطلب ارسال ميكنم ولي نميدونم مشكلي كه دارم رو تو كدوم قسمت بايد ارسال كنم.
حالا اگه این روابط صورت نگیره چی ؟؟نمیدونم بالاخره میگن نمیشه که هر بار با چادر نشست و صحبت کرد یا حتی همین صحبت هم میتونه تا این حد هم مشکل داشته باشه ،نمیدونم مادرم میگه که اشکالی نداره :316: میگید چی کار کنم؟؟یعنی باهاشون برم بیرون یا صحبت کنم و ... هیچ گناهی نداره؟؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
اگر قبول کنن درسشون ادامه بدن و خدا هم بخواد آره.البته هیچ نمی شناسمشون و میخوام تو این مدت فقط رو شناخت خود و خانوادشون باهاشون رفت و آمد داشته باشیم.نقل قول:
نوشته اصلی توسط سارابختیاری
حالا اگه این روابط صورت نگیره چی ؟؟نمیدونم بالاخره میگن نمیشه که هر بار با چادر نشست و صحبت کرد یا حتی همین صحبت هم میتونه تا این حد هم مشکل داشته باشه ،نمیدونم مادرم میگه که اشکالی نداره میگید چی کار کنم؟؟یعنی باهاشون برم بیرون یا صحبت کنم و ... هیچ گناهی نداره؟؟
عزیزم اینو باید از سایت تبیان بپرسی که گناه داره یا نه ولی تا اونحا که من می دونم اگر ارتباطات در حد شناخت باشه و به دلبری و دل بردن و این چیزها کشیده نشه گناه نداره. چه اشکالی داره هر دفعه با چادر بشینید. اینکه می خواهید اشنا بشید حتما این احتمال هم دادید که ممکنه این وصلت صورت نگیره. پس هر چی صمیمیت کمتری ایجاد بشه بهتره.
حتما هم رفت و امد خانوادگی بکنید. وقتی میرید زیر یک سقف اونوفت می فهمید من چی می گم. پسرها و دخترها در مسائلی که در زندگی مشترکشون پیش میاد بیشترشون از تربیت خانوادگیشون تبعیت می کنند.
لازم نیست حتمن چادر سرت کنی.با بلوز شلوارم بشینی مشکلی پیش نمیاد فوقشم یه شال می کنی سرت.
نه؟مانتو بپوش مانتوهای الآنم که از لباس خونه راحت ترن.درضمن پسر باید بتونه فیزیک بدنی دخترو ببینه تا بتونه بر اون
اساسم تصمیم بگیره.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
بله چشم deljoo_deltang حتما به حرفاتون گوش میدم با اینکه دختر احساساتی هستم حتما مراقبم دوست عزیز .نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
منظورتون از جملاتی که نقل قول کردم هم نفهمیدم:exclamation:
دوستای عزیز از همگی ممنونم به خاطر صحبت هاتون،اما من هنوز نفهمیدم با اینکه دخترای فامیلمون مذهبی هم هستن چرا صیغه محرمیت می خونن همون اول !!! البته با استدلالهای شما به این نتیجه رسیدم که نیازی نیست :)
سلام به همگی،من چند تایی سوال دارم ممنون میشم کمکم کنید:
1-میخواستم بدونم تا چه حد باید و یا اینکه میشه با خانواده همسر صمیمی شد ،منظورم اینه که من همیشه دوست داشتم مثل خانواده خودم باهاشون رابطه داشته باشم،حالا دوست دارم نظر شماها هم بدونم ،میشه تا همین اندازه باهاشون برخورد داشت یا خیر؟!
کلا چه چیزایی خوبه همیشه مدنظر داشته باشم؟
رابطه هام تا چه حد باشه؟تا چه حد میشه اعتماد داشت؟
2-هنوز بهشون جواب اولیه ای ندادم که بخوان برای خواستگاری رسمی منزل ما بیان راستش رو بخواید بار اول مادر و خواهرهاشون اومدن که خوب از دارایی ها و شغل پسرشون و اعتقاداتشون گفتن اینکه آدم مذهبی هستن در صورتی که ظاهر خواهرهاشون این رو نشون نمیداد چه طور میشه؟؟
(،با ادامه تحصیل من هیچ مشکلی نداشتن و کلی هم استقبال کردن و گفتن پسرشون هم قصد داره ادامه تحصل بده ).
3-و مرتب از معیارهای من می پرسیدن نمیدونم گیج شدم من ایده هام و معیارهام رو باید با خانواده یا خود اون آقا در میون بذارم؟؟!
4-دوستای عزیز،گفتن که من باید به شهری که پسرشون اونجا کار میکنه و البته خودشون هم سکونت دارن برم 4 ساعتی تا شهر ما فاصله داره من هم به خانواده ام وابستگی دارم به نظرتون این مساله بعد ها چه مشکلی میتونه برام به وجود بیاره؟؟
با تشکر فراوان از توجهتون:72::72:
اینو هم یادم رفت بگم در حینی که از برادرشون تعریف میکردن گفتن که مدتیه دختر خانمی پا پیچ برادرشون شده که ازشون خواستگاری هم کردن (بر عکس دختره از پسره) که گویا جواب رد دادن برادرشون ،حالا موندم چه دلیلی برای گفتن این صحبتها داشت و اینکه چه طور همچین اتفاقی ممکنه رخ بده؟؟:325:
دوستای عزیز کسی نظری نداره؟؟
پیشاپیش ممنونم.
بستگی به طرفتون داره. ولی تا زمانی که شناخت کامل از تک تک اعضای خانواده همسر به دست نیاورده اید، از نوع روابط بین اون ها آگاه نشده اید، قدرت هر یک را در پیش برد موتور خانواده محک نزده اید، بهتره با حفظ احترام، به اونها نزدیک بشید، ولی فاصله مطمئن رو هم حفظ کنید و اعتماد بی دلیل هم نکنید.:163:نقل قول:
-میخواستم بدونم تا چه حد باید و یا اینکه میشه با خانواده همسر صمیمی شد ،منظورم اینه که من همیشه دوست داشتم مثل خانواده خودم باهاشون رابطه داشته باشم،حالا دوست دارم نظر شماها هم بدونم ،میشه تا همین اندازه باهاشون برخورد داشت یا خیر؟!
کلا چه چیزایی خوبه همیشه مدنظر داشته باشم؟
رابطه هام تا چه حد باشه؟تا چه حد میشه اعتماد داشت؟
این نشون میده اون ها شما رو پسندیده اند. از شما هم در مورد نوع پوشش توقعی در حد خودشون دارند. مذهبی بودن یک معیار کمی نیست. هرکس مذهبی بودن رو یک جور تعریف می کنه که ممکنه با تعریف نفر دیگری فرق داشته باشه :104:نقل قول:
هنوز بهشون جواب اولیه ای ندادم که بخوان برای خواستگاری رسمی منزل ما بیان راستش رو بخواید بار اول مادر و خواهرهاشون اومدن که خوب از دارایی ها و شغل پسرشون و اعتقاداتشون گفتن اینکه آدم مذهبی هستن در صورتی که ظاهر خواهرهاشون این رو نشون نمیداد چه طور میشه؟؟
(،با ادامه تحصیل من هیچ مشکلی نداشتن و کلی هم استقبال کردن و گفتن پسرشون هم قصد داره ادامه تحصل بده ).
معیارهای شما زیاد برای اون ها مهم نیست. با طرح این سوال می خواهند هوش، توقعات، سر و زبان و چیزهای دیگر را در مورد شما بسنجند. این سوال بیش از آنکه نشان دهنده علاقه آنان به تمایلات شما باشه، نشان دهنده علاقه آنان به شناخت شماستنقل قول:
و مرتب از معیارهای من می پرسیدن نمیدونم گیج شدم من ایده هام و معیارهام رو باید با خانواده یا خود اون آقا در میون بذارم؟؟!
هیچ مشکلی. شما باید زندگی جدید و خانواده جدید خود را داشته باشید. پس از ازدواج خانواده فعلی شما به نوعی فامیل درجه دو محسوب می شوند و خانواده اصلی شما، شامل شما، همسرتان و فرزندان احتمالی در آینده خواهد بودنقل قول:
من باید به شهری که پسرشون اونجا کار میکنه و البته خودشون هم سکونت دارن برم 4 ساعتی تا شهر ما فاصله داره من هم به خانواده ام وابستگی دارم به نظرتون این مساله بعد ها چه مشکلی میتونه برام به وجود بیاره؟؟
در مجموع از سوالات شما بر میاد که شما هم پسندیده اید. مبارک باشه :72: