RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
تاپیک جالبیه لازم نیست برای یه سوال کوچولو یه تاپیک جدید باز کرد
و اما سوالم :
وقتی یه خانم که مثلا 7 8 سال از شما کوچیکتره توی یه محیط کاری یا سر کلاس (توی جمعی که همه دخترن و شما تنها پسر هستین ) به شما میگه که
مدل مو جدید مبارک ! یا مثلا چقدر پیرهنتون بهتون میاد !یا حتی مدل جدید ریش !!!!!! یا هر چیزی شبیه به من
یا در یه پوزیشن دیگه بدون فاصله با شما میشینه
یا مثلا سر کوچکترین چیزی یه دفعه اون جمع منفجر میشه از خنده
شما باید چیکار کنین ؟
اینم بگم که قطعا اون شخص منظور خاصی نداره و رفتارش برای خودش تعریف شده است
اما صورت خوشی نداره به خصوص اگه کسی خارج از اون جمع شاهد سرو صدای بچه ها باشه
وچون ممکنه کلاس شش هفت ساعت طول بکشه ، این خنده ها و شوخی ها تا حدی لازمه اما چطوری میشه کنترلشون کرد ؟
بدون اینکه خودت مستقیما چیزی بگی
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
نقل قول:
وقتی یه خانم که مثلا 7 8 سال از شما کوچیکتره توی یه محیط کاری یا سر کلاس (توی جمعی که همه دخترن و شما تنها پسر هستین ) به شما میگه که
مدل مو جدید مبارک ! یا مثلا چقدر پیرهنتون بهتون میاد !یا حتی مدل جدید ریش !!!!!! یا هر چیزی شبیه به من
بنظرم خیلی جدی فقط یک کلام بگید ممنون و بعد نگاهتون رو به جمع برگردونید و ادامه صحبتتون رو بدید یا شروع به صحبت جدی کنید (مثلا درس رو شروع کنید).
نقل قول:
یا در یه پوزیشن دیگه بدون فاصله با شما میشینه
بدون حرفی یک فاصله بینتون ایجاد کنید و یا بلند شید و بایستید. اون موقعیت رو نگه ندارید و تغییرش بدید.
نقل قول:
یا مثلا سر کوچکترین چیزی یه دفعه اون جمع منفجر میشه از خنده
البته من هرگز در موقعیت یک معلم یا استاد نبوده ام ولی فکر می کنم تا اندازه یک تنفس کوتاه و تغییر فضا اجازه مزاح رو بدهید و بعد تذکر دهید که خستگی کلاس بدر شد و کلاس رو دعوت کنید به ادامه درس.
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
سلام آویژه عزیز ممنون از اینکه این تاپیک جالب رو راه انداختی مدیریت مهرت های ارتباطی خصوصا تو زندگی زناشویی خیلی مهمه و چیزی است که دغدغه من هم هست در خصوص مطلب اخیرتون باید بگم که همیشه سعی کنید استقلال مالی داشته باشید و اختیار پولتون رو به کسی ندید در این مورد هم صراحت داشته باشید و از خانواده شوهرتون در مورد پول سوال کنید
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
بلو اسکای عزیزم، سوال آقای خارپشت به غیبت صغری رفته رو:311:، به روشنی پاسخ گفتن. نظر منم تقریبا همین هاست.
@ghalam63 :
خواهش می کنم نازنین. اما ای کاش زود قضاوت نمی کردی. فرض کن در بدترین حالت(!!!!) اون پول رو پدر همسرم برداشته بود. آیا این به معنی عدم استقلال مالی ما بود؟ هزار تا شاید و اما می تونست وجود داشته باشه. شاید بین همسرم و پدرش یه حساب کتاب قبلی بوده...
تازه من که هنوز مطمئن نبودم اون پول کجاست و پیش کیه، چطور برم یقه خانواده همسرم رو بگیرم که پول ما رو بدید؟ اون هم خانواده ای که این همه به من و همسرم تا حالا احترام گذاشتن و ذره ای کم لطفی نکردن؟
( اینها رو واسه بعدن خودمم می گم. آویژه! صبور باش!...)
خوشبختانه اون موضوع برام حل شد. یک روز همسرم گفت یادم بیار خونه بابا اینا رفتیم سکه هامونو برداریم. منم پرسیدم:" اِ! من فکر می کردم سکه ها و پولا رو یه جا بابا گذاشتن تو بانک." که همسرم واسم توضیح داد فقط پولا تو حساب خودش توی بانک بوده که مقداریش رو هم زمان خرید خونه برداشت کردیم.
تجربه خوبی بود واسه من ...
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
همه نشستیم دور هم ، میوه شیرینی فلان
خانم محترم (عمه خاله دختر خاله مادرت هرکی فرقی نمیکنه ) پوست میوه رو ورمیداره میماله به صورتش
پوست خیار یه تیکه هلو یه قاچ خربزه هر فصلی که باشه بالاخره یه چیزی هست که برای شادابی !!:160: پوست خوب باشه
در عین حال ازت انتظار داره درحالیکه که داره پوستش رو طراوت بخشی میکنه باهات حرف بزنه و تو هم بهش نگاه کنی !
حالم بهم میخوره ، دیگه نمیتونم چیزی بخورم ! به کی بگم ؟!
خب این پوست میوه هارو وردار تو توالت تو اشپزخونه یه جای دیگه این کارار رو بکن !:324:
چطوری به خانم محترم (عمه خاله دختر خاله مادر خودم ) بگم که حالم بد میشه از این کارت ؟
غیر مستقیم با شوخی بعضی وقتا جدی گفتم ولی انگار نه انگار
اگه با طرف رودرواسی داشته باشی چطوری باید بهش بگی که ناراحت نشه ؟
اگه بلا به دور همسر اینده من هم همین عادت رو داشته باشه چیکار باید کنم ؟:302:
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
به نظر من دقیقا بستگی داره که اون خانمی که این کارو میکنه چه نسبتی با شما داره.مثلا شما به مادر یا خواهر خودتون میتونید مستقیما بگید از این کارتون خوشم نمیاد(البته با لحن خوب و احترام) اما برای خاله یا عمه زیاد صحیح نیست که اعتراضتونو مستقیم بگید.
در مورد همسرتونم ان شا الله تا اون موقع!
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
خارپشت به نظر من اگر یه خانمی هست که باهاش رو درواسی ندارید به شوخی و خنده می تونی مطرح کنی
مثلا مامان ادم باشه با خنده بگو حالا ما خواستیم یه میوه بخوریم شما ماسک گذاشتنت گرفته!!!:311:
داریم میوه می خوریم الان ؛فرصت واسه این کارا زیاد هست بعد هم میشه ماسک میوه بزارید روصورتتون با لحن خنده
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
من که اگه بودم تحمل می کردم!
دلیلی نداره چون من خوشم نمی یاد، به طرفم بگم که نباید این کار رو انجام بده! یا بره تو آشپزخونه انجام بده!
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
ممنون از جواب هاتون
راستش من همونطور که قبلا گفتم بصورت مستقیم و غیر مستقیم ، شوخی ، جدی ، حتی با التماس ! هم گفتم اما متاسفانه اثری نداره
در مورد نسبت هم واقعیتش اینه که اصولا بین خانم های خونواده مادرم بصورت اپیدمی وجود داره
(فرقی نمیکنه 15 ساله باشی یا 75 ساله ، در هر صورت سلامت پوست بسیار حائز اهمیته :160:)
جالب اینجاست که هیچکس هم با این قضیه مشکلی نداره
خب خیلی درست نیست من یه حرف رو هزار بار تکرار کنم
انگار چاره ای نیست بقول جناب ایوب ، باید تحمل کنم
ولی روز خواستگاری حتما این قضیه رو مطرح میکنم!
در مورد مادرم
خوشبختانه وقتی پدرم نیست باهاش مشکلی ندارم
اما وقتی پدرم هست ، میشینن کنار هم ، پدر میوه ها رو می خوره ، مادر پوستاشو جمع میکنه میزنه به صورتش:302:
وای خدا حالم بهم می خوره
اصلا انگار پدرم خوشش میاد
من نمیدونم به کی رفتم :316:
======================================
یه مسئله دیگه برام پیش اومده
دو ساعت پیش رفتم سراغ یخچال
دو تا موز نسبتا گندیده رو برداشتم به اضافه یه لیوان شیر
اما چیزی که خوردم شیرموز نبود ، یه طعم خاصی می داد ،
نمی خواستم بقیه اشو بخورمو ، ولی گفتم اسراف نشه
پاکت شیر رو هم همونموقع بدون اینکه تاریخشو نگاه کنم انداختم ،
دلم یه جوری شده ، یه حس بدی دارم ، حس مسموم شدن !
البته استرس فردا رو هم دارم ، یه سری کارا رو باید انجام میدادم که مطمئن نیستم بتونم تا فردا تمومش کنم
ممکنه دلشوره ام به خاطر همین موضوع باشه و ربطی به شیرموزه نداشته باشه
دعا کنین اتفاقی برام نیفته تازه سرماخوردگیم خوب شده بود:(
اگه شیرش فاسد شده باشه ، چند ساعت دیگه کاملا متوجه میشم که مسموم شدم ؟
الان باید کار خاصی بکنم ؟
من تو خونه تنهام ، نمیرم یه وقت ؟!:302:
RE: چنان موقعیت، چنین رفتار ( پرسش و پاسخ عمومی برای بالا بردن مهارت های ارتباطی)
خارپشت عزيز اگر ميخواين همسرتون از اين عادتاي پوست ميوه اي نداشته باشه به نظر من توي دوره اشنايي اين قضيه رو با شوخي براش تعريف كن كه ما تا ميشينيم ميوه ميخوريم بعضيا اينكارو ميكنن بعد هم بگو من كه حالم بد ميشه خوشم نمياد و با خنده به دخترخانم بگو شما اگر خواستين اينكارو انجام بدين لطفا يه وقتي باشه كه من نبينم چون جدا دوست ندارم........:311:به همين راحتي
اميدوارم مسموم نشده باشي:72::72: