RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
سلام اقای تسوکه
من و همسرم این مراحل رو یکبار پشت سر گذاشتیم و به نظر من بهترین کار اینه که ابتدا برای ازدواج اقدام کنید و بعد با همسرتون به دنبال کارهای apply باشید. مزیت هاش:
1- شما و همسرتون می تونید با هم یکجا پذیرش بگیرید.
2- شرایط زندگیتون رو می تونید برای apply کردن لحاظ کنید
3- در انتخاب همسر از نظر زمانی ازاد هستید. همچنین به خاطر این مساله برای دختر خانمی که خواستگاری میروید هم ازادی بیشتری قایل می شوید و اولتیماتم نمی دهید.
4- شما و همسرتون همزمان با هم می تونید درستون رو شروع کنید و با هم به خارج برید (یکی مجبور نمی شه ایران بمونه تا کارهای apply و خرید مدرک و ویزاشو تو ایران انجام بده در حالیکه اون یکی رفته)
5-از همه مهمتر از نظر همسرتون هم در انتخاب روش ادامه تحصیل (خارج یا داخلو کدام کشور و منطقه) می توانید استفاده کنید و با هم هماهنگ کنید.
و یه عالمه مزایای بیشتر که پیدا کردنشون رو می سپارم به خودتون. من و همسرم بعد از 6 ماه از عقد به خارج اومدیم و هر دو درسمون رو با هم شروع کردیم چون زبان خوندن و gre دادن و apply کردن هامون رو همه از بعد از ازدواج با هم شروع کردیم.
راستش به نظر من 9 ماه کمه و همچنین این رو هم در نظر بگیرید که ممکنه یک دفعه یک استادی از کار شما خوشش بیاد و به دانشجو نیاز داشته باشه و بگه همین الان بیا. یعنی حتی به 9 ماه هم نکشه (مثل مورد ما که ما برای 12 ماه بعد در نظر گرفتیم اما یک دفعه یک استادی از کار همسرم خوشش اومد و مجبور شدیم 6 ماه بعد از عقد بریم).
البته بعضی استادهام انعطاف پذیریشون بیشتره و شما می تونید بهشون بگید که من 1 یا 2 ترم دیرتر میام ( اگر می خواهید اول apply کنید و بعد زن بگیرید).
موفق باشید.
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شب نم
در مورد پیدا کردن همسر هم رشته و گرفتن پذیرش همزمان و فاند یکسان و ... به نظرم دارید خیلی سخت می گیرید. زندگی چه ربطی به رشته تحصیلی داره؟ کارتون را هم بسیار سخت می کنه.
خب به نظرم اگر فاز کاری مون هم شبیه هم باشه، خیلی هم خوب باشه. من دلم می خواد همسرم یا خانه دار باشه و یا هم اگر کار میکنه، تو یه حوزه کار کنیم. این باعث میشه که کار شبیه و پروژه های مشترک و سمینارهای مشترک و سفرهای کاری مشترک و ... داشته باشیم. به نظرم خیلی جالبه. نیست؟:325:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شب نم
من از ساده ترین چیز که خوردن یک بستنی است تا مواردی مثل رشته و کار و ... همیشه دوست دارم متفاوت باشیم.
نمی دونم شاید این به خاطر تفاوت آدما باشه. اما من دوست ندارم مثلا با یک پزشک ازدواج کنم. مثلا یه مورد دختر خانوم داروسازی می خوند و خانواده به من پیشنهاد داد، من همون اول رد کردم. فاز کاری مون خیلی متفاوته و من این تفاوت را دوست ندارم. حالا نمی دونم این طرز من مشکل درست میکنه یا این که عادیه؟:325:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط khoda khaili mehrabone
برای امسال به نظر من همش به این فکر خواهید کرد که هم دانشگاه بهتری می تونستم برم هم ازدواج بهتری داشته باشم.
حرف خیلی خوبی زدید. به این هم فکر می کنم. مرسی دوست عزیز.:316: بازم نظری داشتی، بهم بگو. :325:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
با این وضعیت 99 درصد فاند به شما تعلق نمیگیره و احتملا توی رده 2 و 3 دانشگاه های دسته بندی شده وزارت علوم هم بدون فاند و با شانس پذیرش بگیری....
من می خوام دانشگاه خوب و با فاند خوب داشته باشم. پس با این وضعیت، امسالو نمی تونم کاری بکنم. درسته؟:325:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
ببخشید یکم جدی صحبت کردم.
خیلی هم خوبه. تکلیفم را با خودم روشن کردین. مرسی. پس من امسال را بی خیال شوم و آذر سال دیگه اقدام به اپلای کنم دیگه؟:325:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
و یه عالمه مزایای بیشتر که پیدا کردنشون رو می سپارم به خودتون. من و همسرم بعد از 6 ماه از عقد به خارج اومدیم و هر دو درسمون رو با هم شروع کردیم چون زبان خوندن و gre دادن و apply کردن هامون رو همه از بعد از ازدواج با هم شروع کردیم.
اگر این جوری میشد که عالی بود.:227: اما من همچین کیسی را الان سراغ ندارم.:302: نمی دونم بتونم یکی را این جوری پیدا کنم. تو همکلاسی ها و آزمایشگاه و ... که کسی دل منو نلرزونده. اگر کیس مناسبی پیدا میشد، این کار در اولویتم بود. باز هم بیشتر به این گزینه فکر میکنم. مرسی.
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
تسکو جان میبینم شما هم مثل من بد پسندی:163:
ببین تسکو جان توی پذیرش هیچ چیز قطعی نیست:مثلا در بین دوستان من افرادی بودن با چند مقاله ISI هم نتونستن پذیرش فول فاند بگیرن(گرچه بعد از رفتن با فاند محدود ،بعد 1سال تونستن بگیرن!) و افرادی بودن با مقاله کنفرانس تونستن پذیرش خوب بگیرن...یا حتی ی مقاله..
پارامتر های زیاد هستن:اساتیدی که شما بهش میل میزنی+نمره خوب زبان+gre+شانس+دانشگاه مورد نظر+تعداد مقالات+معدل+دانشگاه محل تحصیل+....
اما میشه گفت با 1 مقاله خوب +تافل بالای 90+نمره gre +معدل خوب با احتمال بالا میتونی فاند بگیری (البته برای دکترا---ارشد سخت تر و احتمالش پایین تر هست).
شما اگه به خودت بجنبی شاید بشه کاری کرد ولی خیلی آسون نیست(در ضمن نمی دونم تا آذر تافل برگزار میشه یا نه.تاریخ های برگزاریش به خاطر ندارم)...اما حتما سعی کن خودت رو برسونی حتی اگر به بهترین حالتت نرسی،باز تجربت بیشتر شده در ضمن نمرات زبان و.. چند سال قابل قبولن...
پس یکم عجله کن و فقط روی اپلای تمرکز کن اگر شد که :227: واگر نشد مطمئنا باز هم برای سال دیگه با توان خیلی قوی تر می تونی ادامه بدی.
برای برنامه ریزی اپلایت بهتره سایت apply abroad سر بزنی،
:72:
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
خب به نظرم اگر فاز کاری مون هم شبیه هم باشه، خیلی هم خوب باشه. من دلم می خواد همسرم یا خانه دار باشه و یا هم اگر کار میکنه، تو یه حوزه کار کنیم. این باعث میشه که کار شبیه و پروژه های مشترک و سمینارهای مشترک و سفرهای کاری مشترک و ... داشته باشیم. به نظرم خیلی جالبه. نیست؟:325:
[quote=شب نم
من از ساده ترین چیز که خوردن یک بستنی است تا مواردی مثل رشته و کار و ... همیشه دوست دارم متفاوت باشیم.
نمی دونم شاید این به خاطر تفاوت آدما باشه. اما من دوست ندارم مثلا با یک پزشک ازدواج کنم. مثلا یه مورد دختر خانوم داروسازی می خوند و خانواده به من پیشنهاد داد، من همون اول رد کردم. فاز کاری مون خیلی متفاوته و من این تفاوت را دوست ندارم. حالا نمی دونم این طرز من مشکل درست میکنه یا این که عادیه؟:325:
اینطوری خیلی می رین تو دست و بال هم! اتفاقا این تفاوت و جدا شدن ها باعث می شه یک فضایی به همدیگه بدید. یه فاصله برای تجدید قوا و فکر کردن.
بذار یه سفر کاری بره، دو تا ماموریت تنها بری و ... تا یک کم از هم دور بشید و از دور به همدیگه و زندگیتون نگاه کنید. دلتون برای هم تنگ بشه. یه مروری به زندگیتون کنید. دو تا آدم متفاوت ببینید و حرفهای تازه برای هم داشته باشید. نمی دونمممممممممممممم .... فکر می کنم متفاوت بودن جذابیت های بیشتری داره.
البته خب شغل پزشکی بخاطر ساعت و برنامه کاری ممکنه برای خانمی که همسرش پزشک نباشه مشکل ایجاد کنه. یا کلا کادر درمانی یه مقدار برنامه کاریشون و هماهنگی باهاشون سخته. اما می تونه رشته های دیگه باشه.
اقدام برای دکترا خیلی وابسته به زمان و ترم دانشگاهی و اینها نیست. به نظرم اگر قصدش را داری شروع کن. یه وقت دیدی وسط یه ترم موافقت یه استاد جلب شد و به ترم بعدی رسیدی. شروع مکاتبات خیلی بهت می تونه اطلاعات بده و کمک کنه.
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
اگر نشد مطمئنا باز هم برای سال دیگه با توان خیلی قوی تر می تونی ادامه بدی.
برای برنامه ریزی اپلایت بهتره سایت apply abroad سر بزنی،
توي سايت apply abroad هم رفتم. اونجا هم همين حرفو بهم زدندو صريح تر گفتند:324: كه به امسال نمي رسي.:302: منم دارم فكر مي كنم كه بهتره امسالو بي خيال بشم.:303:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
اینطوری خیلی می رین تو دست و بال هم! اتفاقا این تفاوت و جدا شدن ها باعث می شه یک فضایی به همدیگه بدید. یه فاصله برای تجدید قوا و فکر کردن.
نمي دونم والا. شايد هم اين جوري بهتر باشه. بايد در اين مورد مشورت بيشتر كنم، فكر كنم و تصميم بگيرم. :303:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
اگر نشد مطمئنا باز هم برای سال دیگه با توان خیلی قوی تر می تونی ادامه بدی.
برای برنامه ریزی اپلایت بهتره سایت apply abroad سر بزنی،
توي سايت apply abroad هم رفتم. اونجا هم همين حرفو بهم زدندو صريح تر گفتند:324: كه به امسال نمي رسي.:302: منم دارم فكر مي كنم كه بهتره امسالو بي خيال بشم.:303:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط DR_BINGO
اینطوری خیلی می رین تو دست و بال هم! اتفاقا این تفاوت و جدا شدن ها باعث می شه یک فضایی به همدیگه بدید. یه فاصله برای تجدید قوا و فکر کردن.
نمي دونم والا. شايد هم اين جوري بهتر باشه. بايد در اين مورد مشورت بيشتر كنم، فكر كنم و تصميم بگيرم. :303:
مرسي از راهنمايي تون.:316:
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
سلام آقای تسوکه،
می تونم از شما بپرسم که اصلاً چرا قصد درس خواندن در خارج از کشور رو دارید؟
و اینکه بعد از اینکه در خارج از کشور مدرک خودتون رو گرفتید، آیا می خواهید برگردید ایران یا نه؟
و اگر برگشتید، در ایران، مدرک دکتری از یک دانشگاه اروپا چقدر با ارزش تر از مدرک دکتری از یک دانشگاه ایران هست؟
من از وضعیت دکتری در ایران بی خبر هستم.
فقط اینجا 2 نفر رو می شناسم که از ایران آمدند و دکتری می خوانند.
هر دو حدود 6 سال هست که اینجا هستند و هنوز مدرکشون رو نگرفتند.
حقوقی که می گیرند در حد یک زندگی جمع و جور دانشجویی هست.
هر دو بالای 30 سال دارند.
حدوداً روزی 10 ساعت رو پروژه شون کار می کنند.
هر دو زبان انگلیسی شون در حدی هست که بتوانند با استاد و بقیه دانشجوها بحث های علمی بکنند.
یکیشون از امیر کبیر مدرک فوق رو گرفته بوده، یکیشون از شریف.
ولی با هر دو که حرف می زنم، نسبتاً پشیمون هستند و ناله می کنند! می گویند عمرشون رو تلف کردند و اگر ایران بودند وضعشون خیلی بهتر بوده. و هم دوره ای هاشون در ایران الآن به جاهای بالاتری رسیدند. و اینکه الآن در اینجا جایگاه خاصی ندارند و چون با ایران هم رابطه شون قطع شده، برایشون خیلی سخته که برگردند و ایران کار پیدا کنند.
البته مطمئنم کسانی هم هستند که مهاجرت کردند و به اهداف و آرزوهای خودشون رسیدند و موفق هستند.
به هر حال من خودم فکر می کنم اگر درس خواندن قسمت مهمی از زندگی شماست و هدفت اینه که توی یک دانشگاه خوب در خارج از کشور درس بخوانی، و می دونی که آنقدر در کارت قوی هستی و آنقدر توانایی داری که بتوانی وارد یک دانشگاه خوب شوی و اونجا مدرکت رو بگیری، این کار رو بکن.
وگرنه روی اهداف خودت فکر کن. سبک سنگین کن، ببین توی زندگیت چه چیزی برایت مهمتره.
دانشگاهی که من هستم، جزو بهترین دانشگاه های دنیا نیست. ولی من هم بلند پرواز نیستم که بخواهم حتماً فارغ التحصیل از فلان دانشگاه معروف بشم و یا بخواهم حتماً مثلاً توی ناسا کار کنم! پس مدرک همین جا برای من کافیه.
به نظرم این ها همه به شخصیت، توانایی ها و اهداف خود آدم بستگی داره.
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.
موفق باشی.
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
سلام آقای تسوکه، می تونم از شما بپرسم که اصلاً چرا قصد درس خواندن در خارج از کشور رو دارید؟
یکی از دلایلش اینه که قبولی آی تی تو ایران سخته. فقط 15 تا میگیرند.:302: دوم این که اگر بتونم فاند خوب بگیرم می تونم دانشگاه خیلی بهتری در امریکا برم یا اگر اروپا برم، می تونم بخش زیادی از فاند را ذخیره کنم برای خودم. سوم: دکترا توی اروپا 3 ساله و توی ایران 5 سال. اونجا پول هم میدن و اینجا خیر. چهارم هم برای چس کلاس گذاشت. این دلیل چهارم را هم نمی تونم منکر بشم.:311:
در ضمن من هنوز تصمیم 100 درصدی برای رفتن نگرفتم و دارم تحقیق می کنم:303: و فعلا به خودم فرصت دادم تا همه ی جوانب کار را بسنجم:303: و بعد درست تصمیم بگیرم.
و اینکه بعد از اینکه در خارج از کشور مدرک خودتون رو گرفتید، آیا می خواهید برگردید ایران یا نه؟ آره. می خوام برگردم. من نمی تونم دور از خانواده زندگی کنم.
و اگر برگشتید، در ایران، مدرک دکتری از یک دانشگاه اروپا چقدر با ارزش تر از مدرک دکتری از یک دانشگاه ایران هست؟ دانشگاه های اروپا در حد تهران و شریفند. مگر این که دانشگاه های آمریکا برم که بهترند. اما همش بحث اعتبار نیست. من اگر ایران قبول بشم شاید نرم خارج.
من از وضعیت دکتری در ایران بی خبر هستم.
فقط اینجا 2 نفر رو می شناسم که از ایران آمدند و دکتری می خوانند.
هر دو حدود 6 سال هست که اینجا هستند و هنوز مدرکشون رو نگرفتند. وا چی کار میکنند پس. :163:
حقوقی که می گیرند در حد یک زندگی جمع و جور دانشجویی هست. هر دو بالای 30 سال دارند. حدوداً روزی 10 ساعت رو پروژه شون کار می کنند. هر دو زبان انگلیسی شون در حدی هست که بتوانند با استاد و بقیه دانشجوها بحث های علمی بکنند. یکیشون از امیر کبیر مدرک فوق رو گرفته بوده، یکیشون از شریف. پس چرا با این همه کار هنوز مدرکشون را نگرفتند؟
ولی با هر دو که حرف می زنم، نسبتاً پشیمون هستند و ناله می کنند! می گویند عمرشون رو تلف کردند و اگر ایران بودند وضعشون خیلی بهتر بوده. و هم دوره ای هاشون در ایران الآن به جاهای بالاتری رسیدند. و اینکه الآن در اینجا جایگاه خاصی ندارند و چون با ایران هم رابطه شون قطع شده، برایشون خیلی سخته که برگردند و ایران کار پیدا کنند. والا من دانشجوهای دکترا این جا هم مشورت می کنم، اونها هم میگن که اشتباه کردند که نرفتند. هر کی ایران دکترا بخونه احمقه. این جا استاد با تو مثل برده رفتار می کنه و ... . باز یکی دیگه از دانشجوهای دکترا میگه اصلا دکترا نخون و با فوق برو سر کار و زندگی ات. با استادم که مشورت می کنم میگه حتما بخون. با دوستم که مشورت میکنم میگه اصلا احمق بودیم که اومدیم دانشگاه و بهتر بود از اول می رفتیم تو بازار کار می کردیم و حالا کلی زندگی داشتیم. :311: نمی دونم چرا همه ناراضی اند.
البته مطمئنم کسانی هم هستند که مهاجرت کردند و به اهداف و آرزوهای خودشون رسیدند و موفق هستند. به هر حال من خودم فکر می کنم اگر درس خواندن قسمت مهمی از زندگی شماست و هدفت اینه که توی یک دانشگاه خوب در خارج از کشور درس بخوانی، و می دونی که آنقدر در کارت قوی هستی و آنقدر توانایی داری که بتوانی وارد یک دانشگاه خوب شوی و اونجا مدرکت رو بگیری، این کار رو بکن. وگرنه روی اهداف خودت فکر کن. سبک سنگین کن، ببین توی زندگیت چه چیزی برایت مهمتره. من بی گدارم نمی خوام به آب بزنم و کلی این ور و اون ور تحقیق میکنم.
دانشگاهی که من هستم، جزو بهترین دانشگاه های دنیا نیست. ولی من هم بلند پرواز نیستم که بخواهم حتماً فارغ التحصیل از فلان دانشگاه معروف بشم و یا بخواهم حتماً مثلاً توی ناسا کار کنم! پس مدرک همین جا برای من کافیه.
به نظرم این ها همه به شخصیت، توانایی ها و اهداف خود آدم بستگی داره.
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری.
حالا اونهایی را که پرسیدین، جواب دادم. شما نظرتون را بگین. ممنون میشم. :316:
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
به نظرم اول تکلیفتون رو با خودتون روشن کنید که ایا دنبال پول در اوردن هستید یا می خواهید ز گهواره تا گور دانش بجویید یا فقط پول در اوردن از راه research رو دوست دارید؟
اگر مثل من باشید که ز گهواره تا گور : خوب براتون فرق نمی کنه کجا درس بخونید مهم درس خوندنه و البته در کنارش چون مرد هستید باید پول هم در بیارید که تو خارج پول می دن بابت درس خوندن ولی همونقدر هم کار می کشن و البته خرجها هم بالاست و هر چی می دن تقریبا همش خرج می شه.
اگر مثل همسر من باشید که دنبال پول در اوردن از research بعد یه مدت می فهمید ای کاش یه کار دیگه غیر از درس خوندن بلد بودید تا از اون پول در می اوردید.:311::311:و البته پیدا کردن کار هم براتون خیلی سخت می شه.
ولی کلا ادمهایی که زودتر وارد محیط کار می شن زودتر به پول می رسن تا با درس خوندن.
به قول شما ادمها همیشه از داشته هاشون ناراضیند ولی ادم باید به ارامش نسبی که در هر شرایطی داره راضی باشه و تلاش کنه برای پیشرفت بقیشم هر چی بدست اورد لطفه و اگرم نه خوب قسمت نبوده.
راستی یک مساله ای: این دوستهای مجرد ما همشون پشیمونن که چرا مجرد اومدن خارج و ای کاش اول زن می گرفتن بعد اقدام می کردن برای اومدن. پس به فکر زن گرفتن هم باشید.
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
نقل قول:
پس چرا با این همه کار هنوز مدرکشون را نگرفتند؟
دقیقاً من به خاطر همین این مسئله رو به شما گفتم.
خواستم بدونید که اینهایی که اومدند، و هر دو کارشون درست بود (خودتون می دونید که تو ایران شریف درس خوندن به این راحتی ها نیست)، برای دکتری گرفتن اینجا 6 سال وقت خواستند.
اینها همه به خاطر مهاجرت و ورود به محیط جدید هست.
2-3 سال طول می کشه تا شما با محیط جدید آشنا بشید و بازدهی شما به 100% برسه.
چون خودم هم ان شا الله چند ماه دیگه دکتری رو شروع می کنم، اطلاعاتم در مورد کشوری که هستم (در اروپا) بد نیست.
اینجا 2 مدل قرارداد داریم برای دکتری.
یکی 3 ساله و یکی 5 ساله.
شما اگر خیلی با صرفه جویی زندگی کنی حداقل ماهی 800-900 یورو خرجت هست.
اون قراردادی که 3 ساله هست، حدود 1000 یورو در ماه حقوق می دهند.
قراردادی که 5 ساله هست، حقوقش 1700 یورو هست. البته مثل اینکه سن که بالاتر باشه (مثلاً 30 سال به بالا) حقوق روی 2000 یورو خواهد بود.
فقط در قرارداد 5 ساله شما باید تدریس هم بکنی و بالاخره 1-2 روز از هفته رو نمی تونی روی پروژه خودت کار کنی.
ولی مشکل اینه که خیلی خیلی سخته به عنوان یک خارجی که تازه به این کشور آمده، بتونی قرارداد 5 ساله بگیری.
برای همین اکثراً (از جمله همین بنده خدا که مثال زدم) قرارداد با حقوق پایینتر رو می گیرند.
حالا وقتی قرارداد 3 ساله به پایان می رسه و شما هنوز تمام نشدی (باز مثل همین بنده خدا)، ظاهراً یک راه هایی هست برای تمدید قرارداد که من زیاد ازش باخبر نیستم.
ببین، در مجموع به نظر من اینکه شما بیایی این طرف و دکتری بخونی، کار خوبیه.
در آخر وقتی تموم شدی، مدرکت با ارزش هست.
و یک تجربه خارج از کشور داشتی که خیلی با ارزشه.
ولی اون حرفهای بالا رو به این خاطر گفتم که بدونی این مدرک و تجربه با ارزش به راحتی به دست نمیاد.
و همینطور حداقل اینجا که من هستم و به چشم خودم دیدم، اینطوری نیست که شما الآن از ایران خارج بشی و 3 سال بعد با مدرکت و کلی پول برگردی ایران. بلکه بیشتر طول می کشه و کاری سخت در پیش داری.
و همینطور بحث ازدواج پیش اومد که فکر می کنم کارت سخت می شه. باید اول خودت بیای این طرف، ببینی حقوقت چه قدره. چه جایی می تونی اجاره کنی، اصلاً پول این رو داری که مخارج همسرت رو بدی یا نه.
و بعد به ازدواج فکر کنی.
همین آشنای من هم دوست داره ازدواج کنه، ولی نه اینجا کسی رو می شناسه، نه وقتش رو داره که بیاد از ایران زن بگیره و نه پولش رو!
من هم خیلی دوست دارم ازدواج کنم، ولی نه اینجا کسی رو می شناسم، نه وقتش رو دارم که بیام از ایران زن بگیرم و نه پولش رو! :311:
یک دوست دیگه هم دارم که اون هم خیلی دوست داره ازدواج کنه، ولی ... :311:
کلاً خیلی از پسرها اینجا این وضع رو دارند :)
من فقط در رابطه با کشوری که هستم می تونم نظر بدم. شاید در جاهای دیگه یا در آمریکا و کانادا همه چیز خیلی راحت تر باشه.
خوب تحقیق کن.
موفق باشی.
RE: مراحل ازدواج و اپلای را می تونم با هم جلو برم؟
سلام تسوكه جان
فكر كنم دوستان خيلي راهنمايي هاي خوبي كردند
من هم قبل از امدن به خارج شرايط شما را داشتم. همزمان با كارهاي بورس و دانشكاه براي ازدواج هم اقدام كردم. اما من حدودا ميدونستم كه مبلغ بورس چقدر هست و همچنین با اماری که از دوستام گرفته بودم میدونستم که برای زندگی دو نفر کافیه حالا بگذریم که من تو اون بازه زمانی نتونستم شخص مورد نظرم را پیدا کنم
بهرحال فکر کنم جدای از بحث مالی باید به چند تا نکته دیگه هم توجه کنی اول اینکه خیلی از دختر خانمها حاضر نیستند توی خارج زندگی کنند حالا یا به دلایل مذهبی و فرهنگی یا به دلیل وابستگی شدید به خانواده دوم آینکه بعضی از دخترها آرزوی خارج رفتن دارند و ممکنه شما را فقط وسیله ای برای رسیدن به ارزوشون بینند مهمتر از همه اینها من فکر میکنم شما اگه میخواهی بیای خارج باید بعضی از ویژگیهای خانمت را بیتر مد نظر قرار بدی مثلا توی ایران حتی آدمهآیی که خیلی اجتماعی نیستند میتونند یک حداقل روآبط اجتماعی رآ داشته باشند اما اینا این مساله اجتماعی بودن فرد خیلی مهم میشه چون در غیر ایتصورت کامل از جامعه ایزوله مميشه
مهاجرت به شدت آدم را شکننده میکنه به دلایل مختلف مثل مشکلات جا افتادن در یک کشور جدید بحران هویت غربت و .... از طرف دیگه ازدواج هم در چند ماه اول یا شاید سال اول هم چلشهای خاص خودش را داره ینابراین باید راجع به این هم فکر کنی که میتوانی به طور همزمان این دو چالش را بپذیری یا نه
اینکه خوبه آدم مجرد بیاد یا متاهل فکر میکنم بستگی به سبک زندگی داره اگه آدمی باشی اهل تفریح بخصوص تفریحهایی از جنس غربی مجردی خیلی خوبه چون آزادی و مشولیت نداری اما اگه اون تیپ نباشی یک همسر خوب میتونه خیلیکمک کنه
خلاصه اینکه من فکر کنم با توجه به اینکه شما به پذیرشهای امسال نمیرسی و همچنین با توجه به اینکه از مجموع حرفهات برداشتم اینه که ازدواج برات الویت داره فکر کنم بای ازدواج اقدام کن البته با در نظر گرفتن اینکه ممکنه بخواهی یری خارج و اگه مورد مناسبی پیدا شد ادواج میکنی و بعد با همدیگه تصمیم میگیید اگه هم ته که شما اگه پذیرش گرفتی میر و بد میتونی دوباره برگردی و بسی ازدواج کنی بهرحال امیدوارم هر چه برات پیش میاد خیر باشه
مهاجرت به شدت آدم را شکننده میکنه به دلایل مختلف مثل مشکلات جا افتادن در یک کشور جدید بحران هویت غربت و .... از طرف دیگه ازدواج هم در چند ماه اول یا شاید سال اول هم چلشهای خاص خودش را داره ینابراین باید راجع به این هم فکر کنی که میتوانی به طور همزمان این دو چالش را بپذیری یا نه اینکه خوبه آدم مجرد بیاد یا متاهل فکر میکنم بستگی به سبک زندگی داره اگه آدمی باشی اهل تفریح بخصوص تفریحهایی از جنس غربی مجردی خیلی خوبه چون آزادی و مشولیت نداری اما اگه اون تیپ نباشی یک همسر خوب میتونه خیلیکمک کنه خلاصه اینکه من فکر کنم با توجه به اینکه شما به پذیرشهای امسال نمیرسی و همچنین با توجه به اینکه از مجموع حرفهات برداشتم اینه که ازدواج برات الویت داره فکر کنم بای ازدواج اقدام کن البته با در نظر گرفتن اینکه ممکنه بخواهی یری خارج و اگه مورد مناسبی پیدا شد ادواج میکنی و بعد با همدیگه تصمیم میگیید اگه هم ته که شما اگه پذیرش گرفتی میر و بد میتونی دوباره برگردی و بسی ازدواج کنی بهرحال امیدوارم هر چه برات پیش میاد خیر باشه