-
RE: Sos
دوست عزیز سلام
من کوچکتر از اون هستم که بخوام توصیه یا نصیحتی کنم ولی فکر می کنم شما بیشتر دچار وابستگی شدید تا عاشقی
وقتی که آدمها وابستۀ چیزی بشند دیگه خیلی از حقایقو نمی بینند و فقط فقط تو رویای خودشون سیر می کنند و وقتی هم به مقصود خودشون برسند تازه می فهمند اون چیزی نبوده که فکرشو می کردند.
من این حرفا رو همین جوری نمی زنم بلکه از روی تجربه ای هست که خودم داشتم .
و همیشه به یاد داشته باشید که همۀ والدین آرزوی خوشبختی و موفقیت فرزندانشون رو دارند اگه هم جایی مخالفتی می کنند حتما صلاح و حکمتی در کارشون هست. نا سلامتی چند تا پیرهن بیشتر از ما پاره کردن و با سردی و گرمی روزگار بیشتر از ما آشنا هستند.
از حرفهای آقا عرفان و آرزو هم ناراحت نشید مطمئن باشید اونا مثل خواهر و برادر پزرگ شما هستند و دوست ندارند شما دجار مشکل بشید.
-
RE: Sos
سلام alizadeh
ضمن تشکر از همه دوستان که واقعا جوانب این انتخاب را بررسی کردند.
در واقع ازدواج شرایط و معیارهایی را لازم دارد که اتفاقا بسیاری از آنها حتی در موقع انتخاب هم نیاز است.
اگر شما نتوانید یک ارتباط تعاملی و سازنده را با مادرتان که از او هستید، برقرار کنید و مجابش کنید، پس این توان را نیز نخواهید داشت که ارتباط صحیحی با همسر آینده اتان نیز برقرار کنید.
اینکه خجالتی هستم، اینکه نمی توانم نظر مادرم را عوض کنم، نشانه ضعف است و اتفاقا این ضعفها در زندگی زناشویی گران تمام می شود.
مخصوصا اینکه این خانم از شما بزرگتر هستند و به مرور متوجه می شوی که نقش ضعیفی را در زندگی دارید.
البته با گرفتاری احساسی که داری گمان نمی کنم که از این تصمیمت منصرف شوی یا به تاخیر بیندازی، ما حداقل آگاهی های خودت را در تعامل با اطرافیان به خصوص مادرت افزایش بده ، تا بتوانی ایشون را مجاب کنی.