سمانه ومهربونی عزیز
خیلی خوشحالم ازاینکه اینقدر دلسوزانه بادوستمون همدردی می کنید.
ولی اینجوری که شماپیش میرید ودارید خودتون رومثال می زنیدفکر کنم که دیگه دوستای مذکر ما
نتونند به هیچ دختری اطمینان کنند!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
سمانه ومهربونی عزیز
خیلی خوشحالم ازاینکه اینقدر دلسوزانه بادوستمون همدردی می کنید.
ولی اینجوری که شماپیش میرید ودارید خودتون رومثال می زنیدفکر کنم که دیگه دوستای مذکر ما
نتونند به هیچ دختری اطمینان کنند!!!
آریانای عزیز چی پیش خودت فکر کردی؟
هیچ سعی کردی خودتو برای یه لحظه جای ما بذاری؟ یا اینکه باعث ننگ و عار شماست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شما جای ما؟؟؟؟؟؟
من نوشتم به خاطر اینکه با آغازگر این تاپیک ، همدرد بودم. به خاطر اینکه میخاستم بهش بگم میفهممش. حتی بیشتر از خودش دردشو حس کردم.
تو میدونی کابوس یعنی چی؟ تو میدونی درد و ناراحتی و ازدواج نکردن واسه یه دختر یعنی چی؟ هیچ میدونی مثل یه آدامس جویده شده، بیرون انداخته شدن، یعنی چی؟ تو می دونی هرشب از خواب پریدن و تو خودت گریه کردن ، یعنی چی؟
آغازگر این تاپیک اونقدر دلش پر بوده و اونقدر رنج کشیده که حاضر شده بیاد اینجا و اسرارشو به ما بگه تا شاید کمکی بکنیم. حتی اگه کمکی هم نکردیم لااقل همدردی کنیم.
خواستم از تجربه خودم بهش بگم که بتونه باهاش کنار بیاد.
برای اون نوشتم به شمام میگم.
پای رابطه ای که داشتم، ایستادم. مسئولیتشو قبول کردم. من عاشق اون مرد بودم. مردی که برای اثبات عشقم، حاضر شدم ...........
مذکر هایی که حرف از اعتماد میزنن.
مذکرهایی که ( نه همگی - با عذرخواهی از مردان محترم تالار) به خودشون اجازه میدن تو مجردی شون یا حتی متاهلی شون با هزارنفر بخوابن. چون جسمشون قرار نیست آسیب ببینه، و از یه دختر معصوم که می دونن عاشقشونه، بخوان که برای اثبات عشقش، سکس کنه. آره ماها بدیم خیلی بد. معصومیتمون دیگه از دست رفته.
بدیم چون پر از احساس بودیم. موافق خوابیدن با اون مرد بودم، چون میدیدم، لذت میبره. لذت بردنشو دوست داشتم. من هیچ جای اون رابطه لعنتی نبودم.
حالام چوب احساسمو خوردم. از مذکرهامنتفرم.
مهربونی این آخرین جمله ت بین اینهمه امید چی بود؟
لعنت به من؟!
فقط توبه... باور کنید خدا خیلی بخشنده ست اگه خدا بخشیده شما چرا خودتون رو نبخشید؟:72:
تو اینجور مواقع آدم نمی دونه مقصر کیه, اون پسره, دختره یا شرایطه اما مقصر هر کی که هست اتفاقیه که شده و باید به دست فراموشی گذاشته بشه:305:
می گن خودکرده را تدبیر نیست
پس نباید بهش فکر کرد:72:
فقط به این فکر کنید که امروز یه روز جدیده و من انتخاب می کنم که بخاطر اتفاقی که دیروز (گذشته) افتاده خودم رو محکوم به باختن کنم یا یه روز جدید و بدنبالش یه زندگی جدید رو شروع کنم:310:
می دونم وقتی یه اتفاق تلخ می افته ذهن آدم درگیر می شه و شرایط سخت اما بعد مدتی آرامش برمیگرده... یکی از دوستهام همچین مشکلی پیدا کرده بود با این تفاوت که دوست پسرش تو نوشیدنی ش بیهوش کننده ریخته بود و بهش تجاوز کرده بود
بعد یک هفته فهمید بارداره و هر چی به پسره زنگ زد گفت به من چه و اگه دوباره زنگ بزنی میام دم خونتون و آبروت رو می برم, با هزار بدبختی پول جور کرد و سقط کرد اون موقع میخواست خودکشی کنه و خیلی باهاش صحبت کردم و گفتم تو بخاطر خانوادتم شده باید زندگی ت رو از نو شروع کنی و گفت بخاطر شرایط مادرم اینکار رو نمی کنم اما به محض اینکه عمل کنه...
حالا دیگه نه به خودکشی فکر میکنهو نه هیچ چیز بد دیگه ای, می خواد دانشگاه شرکت کنه و کلی نقشه واسه آیندش ریخته, خودش تصمیم گرفته به کسی که ازدواج کنه همه چیز رو بگه (بخاطر سقط که اگه بچه دار شه به مشکل نخوره)
فراموش کنید همین:305:
آدم خطا می کنه
اگه واقعا پشیمونی ای وجود داره پس دیگه بهش فکر نکنید و خودتون رو ببخشید:82:.
:72:
:72:
:72:
عزیزان مهربون آریانا جون و مهربونی نازنین. بهتره کمی آرامش خودتون رو حفظ کنید.
اریانای عزیزم من فکر نکنم که مهربونی منظورش این باشه که تبلیغ کنه.
مذکرهای عزیز هم مشکل خودشون هست که اعتماد کنند یا نه. مگه ما زنها با
این همه خیانتهایی که در روز میبینیم باز هم به مردها اعتماد نمیکنیم؟
خوب اگر مذکرها هم اعتماد نکنند خودشون تنها میمونند.
در ضمن این مشکلی که برای یک خانم پیش اومده برای خیلی ها
افتاده و باید راه و چاره را آدم پیدا کنه.
من کسی رو میشناختم که فقط بخاطر اینکه نمیتونست به کسی بگه
به راههای بدی کشیده شد.
شما فرض کنید ایشون دارن میرن پیش مشاور بعد مشاور بهشون بگه شما
خیلی کار وحشتناکی کردی و هیچ کس نمیتونه بهت اعتماد کنه و هزار بد و بیراه
بعد نتیجه اش این میشه که عزت نفس ایشون به طور کامل از بین میره.
آره عزیزم خیلی از کسانی که حاضرن زن دوم کسی بشن همین مشکل رو دارن
پس به جای سرزنش کمک کنید که ایشون به خودباوری برسن.
اونوقت میدونن که دیگه اینکار رو نباید تکرار کنند. چون ارزش خودشون خیلی
بالاتر از این حرفهاست.
مهربونی عزیز. من درکت میکنم اما لطفا از این کلمات نسبت به خودت استفاده نکن
شما خیلی هم ارزشمندید.
توی قرآن هست که خدا توبه کاران را دوست دارد. پس یعنی شما اول از همه باید خودتون
رو دوست داشته باشید. یادتون باشه اگر یک بار اشتباه کردید قرار نیست که دوباره
اشتباه کنید. لازم نیست جواب کسی رو با توهین به خودتون بدید.
و بدونید که خدا بهترین چیزها رو در برابر شما قرار خواهد داد. فقط اگر به او توکل کنید
و نه به هیچ کس دیگر.:43:
سلام به تمام عزیزانم در این تاپیک،از میعادگاه عزیزم گرفته تا مهربونی نازنین و آریانای گل:72:
دوستان من کمی آروم تر...
ما اینجا دور هم جمع شدیم تا از دردهامون بگیم...از غصه ها و گرفتاری ها...مهربونی عزیزم آروم باش خانومی...آروم باش.کسی این نگاه رو به شما نداره!کسی راجع به شما قضاوت نکرده!
فکر نمیکنید با این بحث ها الان معیادگاه که دلش غصه داره و اومده اینجا تا بهش کمک بشه،بیشتر از همه گیج میشه؟!!
میعاد گاه جان،صبر کن...بذار حال دلت بهتر شه،بهش زمان بده،بذار خودش رو پیدا کنه...زمان خیلی بهت کمک میکنه.تو زندگی ما آدمها خیلی اتفاقات میتونه بیفته که ما توشون نقش داریم یا نداریم ولی فکر کن اگر ما نخواییم از این اتفاقات بگذریم چی میشه!!!تمام حال ما قربانی اتفاقات گذشته میشه!
بگذار و بگذر...از گذشته درس هایی که لازمه رو بگیر و اون رو پشت سرت بذار...
وقتی از گذشته گذشتی و به فردای پیش روت لبخند زدی،به ازدواجی نیکو و موفق فکر کن و در موردش تصمیم بگیر.در کنارش بیا اینجا تا در کنار هم راجع به ازدواج و زندگی مشترک بیشتر یاد بگیریم:)صمیمانه آرزوی خوشبختی ات رو دارم:72:
تو پاکی...فطرتت بی همتاست.مثل یه تیکه الماسی که به دست یه بچه میرسه که ارزششو نمیدونه و اون بچه،بعد از اینکه از بازی با الماس خسته شد، الماس رو میندازه تو خاک و میره...ولی اون الماس هنوز،الماسه...درسته خاکی شده...درسته رها شده ولی هنوز ارزشمنده...تو اون الماسی که خدا هنوز عاشقانه دوستت داره و میخواد که بری پیشش،تو آغوشش رها شی و "رها شی"از هر چه درد و ناراحتیه که الان داری...
(سمیه و مهربونی عزیزم،اینها حرف دلم به شما عزیزان هم بود)
مهربونی،مهربون جان،خودت از قضاوت مردم خسته ای،اما دقت کردی که راجع به تمام مردها قضاوت کردی عزیزم و همه رو به یک چشم نگاه کردی؟دقت کردی که برای چند لحظه تو عصبانیت چقدر به وجود نازنین ات بی مهری کردی؟:46:
چون تاپیک میعادگاهه بیشتر از این با شما صحبت نمیکنم.اگر دوست داشتی تاپیکی جدا باز کن و اونجا با هم صحبت کنیم.
مهربونی عزیزم من 1 تاپیک ایجاد کردم ، و موضوع مشکلم و تا حدی توضیح دادم
خواهش میکنم کمکم کنید
من با این بدبختی تو این جامعه که این چیزا واسشون مهمه چیکار کنم
سلام
الان آرومم. خیلی بهترم.
اومدم فقط یه چیزی بگم:
میعادگاه عزیز متاسفم. معذرت می خوام که تو تاپیکت ، مشکل ایجاد کردم. می خواستم کمک کنم. اما انگار نشد. باید منو ببخشی.
شیدا حاتمی جووون. به خدا منظورم قضاوت در مورد همه مردها نیود. حتی نوشتم با عذرخواهی از مردان تالار - من قصد بی ادبی نداشتم.با این حال اگر به مردان محترم توهین شده ، از اونام عذر میخوام.
همتونو دوست دارم.
100 ماه عزیز ممنون. آرومم کردی.
امام علی(ع)به مالک اشتر می فرمایند:ای مالک اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی فردا به آن چشم نگاهش مکن شایدسحر توبه کرده باشد و تو ندانی.
سمانه خانوم به نظر من این حرف شما کاملا قبوله،اما من فکر نمیکنم کسی بگه هرکسی که سراغ این جور کارا رفت تا آخر عمرش ادم خوبی نیست و یا مثلا قابل احترام نیست و یا هیچ راه چاره ای دیگه نداره نه اصلا، اما دیدن و شنیدن زیاد این موارد، صد در صد، بی اعتمادی رو نه تنها در آقایون بلکه درهمه اذهان به وجود میاره.
و یک چیز کاملا طبیعیه.
چطور شده مثلا وقتی ما در مورد یه ماشین حتی(که یه شیء و در مقابل شان یه آدم هیچی محسوب نمیشه هیچی)تجارب بدی رو میشنویم دیگه سراغ اون ماشین نمیریم. در مورد یه محله که دو تا دزدی پشت سرهم میشنویم نمیریم خونه بگیریم.حالا وقتی میخوایم ازدواج کنیم،شنیدن این موضوعات باعث میشه خیلی راحت اعتماد نکنیم ،طرف مقابلمونو کامل بشناسیم و بدونیم که اگه توبه کرده توبش یه توبه واقعی بوده.این حق هرکسی نیست؟
سلام n_miadgah عزیز
به تالار خوش آمدید:328:
قبل از هرچیز از اینکه تاپیک شما کمی منحرف گردید از شما عذر خواهی می کنم.فروم محل نظردهی همگانی است و در تاپیک های اعتقادی وقوع چنین بحث هایی اجتناب ناپذیر است
در حال حاضر شما بسیار به موقع به مشاور مراجعه فرموده اید ، چراکه اگر اجازه می دادید زمان بگذرد این ناراحتی در ذهن شما نهادینه و حل آن مشکل تر می گردید.با توجه به اهمیت موضوع و تاثیر شگرف آن بر روی زندگی آتی شما ، توصیه ی من به شما این است که : در صورت امکان به یک مشاوره ی حضوری که روانشناس نیز باشند مراجعه فرمایید.
ولی اگر امکان چنین امری برایتان فراهم نیست ، در همین جا اعلام حضور کنید تا انشاالله بر این مشکل فایق آییم
:72: