بالهای صداقت من هم خیلی وقتا بین مادرم و همسرم گیر می کنم.نظر قلبیمون هر چی باشه نباید بذاریم اونا متوجه بشن.باید یه جور سیاست داشته باشیم تا صداقت.مادر منکه اگه بفهمه می خوام از شوهرم طرفداری کنم دلخور میشه.همسرم حساسیت زیادی نداره
نمایش نسخه قابل چاپ
بالهای صداقت من هم خیلی وقتا بین مادرم و همسرم گیر می کنم.نظر قلبیمون هر چی باشه نباید بذاریم اونا متوجه بشن.باید یه جور سیاست داشته باشیم تا صداقت.مادر منکه اگه بفهمه می خوام از شوهرم طرفداری کنم دلخور میشه.همسرم حساسیت زیادی نداره
سلام بالهای صداقت عزیز
خیلی دیر اینجا سر زدم و امیدوارم تو این مدت مشکلت برطرف شده باشه و دغدغه هات تموم شده باشه
نمیدونی این سه هفته مشکلات مرگ بار من چقدر قصه زندگی و شما پیش چشم من بود....نمیدونی چقدر به حرفات فکر کردم...هرجا اسمت رو ببینم میرم حرفهات رو میخونم نازنینم
شب عید مبعث که داشتم نماز مخصوص عید رو میخوندم اخرش که میخواستم دعا کنم یادت بود....وقتی از خدا خواستم اگر همسرم مال منه بهم برش گردونه و اگر نه بهم ارامش بده ...فقط به شما فکر میکردم تو اون لحظه دعا کردم هیچ کسی هیچ غمی نداشته باشه مگر کوتاه و کوچیک و قابل درمان
برام دعا کن نازنینم که خیلی محتاجم
در مورد این مشکلت من چون یه شخصی رو دارم تو بستگانم که دقیقا همین مورد مشکل شما رو داره و حال بنا به لج بازی طرفینش(که بیشتر از طرف مادرش بوده)هم اینکه راهکارهای خوبی رو در پیش نگرفتن برای حل مسئله ، میتونم مشکلت رو درک کنم....اما الان حرفم اینه نمیشه بقول قدیمی ها از یه گیس سفید یا ریش سفیدی که عاقل و فهیم باشه و با درایت بتونه مدیریت کنه استفاده کنی تا اون از زبون خودش حرفهای شما رو به مادرتون برسونه....کسی که برای مادرتون عزیز باشه تا حرفش هم خریدار داشته باشه.....و البته راز دار هم باشه؟کسی که بعنوان فرد ثالثی بیاد و داوری کنه بین تون...
شاید اینطوری مشکل حل بشه
امیدوارم مشکلاتت حل بشه و به ارامش برسین عزیزم
سلام
همه اينا باصبوري حل ميشه
صبور باش دوست گلم
بالهای صداقت عزیزم؛ امیدوارم با درایت همیشگیت تونسته باشی این دفعه هم راه حل مناسب رو پیدا کرده باشی!
و به آرامش همیشگیت برسی!:43: