اون یکی برادر که ازدواج کرده و بالکل خواندواده و مشکلات پدر مادر براش اهمیت نداره.طوری که وقتی پدر خونواده تصادف کرده بود بعد از یک ماه نیومده بود حتی نیومده بود پدرش رو ببره حمام.نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hamed65
کلا بیخیال خانواده هستش.این یکی برادر هم که نمیتونه کمکی کنه.اگه میتونست کهه با خواهرش از خونه جدا نمیشد.ممنونم ازت:72:
نه تقریبا.فقط خواسته هاش باید برآورده بشه.کسی هم براش مهم نیستنقل قول:
یه سوال: این آقا پسر از هیچکس حرف شنوی نداره؟
اما راه حلی که گفتی خیلی عالی بود.فکر کنم این بهترینش باشه.باید باهاش صحبت کنم ببینم میتونه همچین کاری کنه و ارث اینارو تقسیم کنه.
همینجوری سرکار برو نیست.مگه اینکه سهم ایناشو جدا کنن.اما بازم معلوم نمیشه آخه.اگه سهمشو قورت داد و بازم آویزون اینا شد چی؟
ولی خیلی خیلی ممنونم به خاطر این پیشنهادت.یکم در موردش حرف بزنم باهاش ببینم چه جوری میشه.ایشالا خدا پاداشتونو بده.خیلی ممنونم از همتون:72: