رابطه

نمیدونم چرا نمیتونم یه چندماهی هم باهاش کات کرده بودم ولی بازم 2باره به سمت اون برگشتم.
همینکه میدونم اون تنها پسریه که باهاش بودم فکر میکنم بدون اون نمیتونم مخصوصاکه اون همشهریمه وهرجاکه میرم احساس میکنم که الان میبینمش و اینکه انگار عاشقش شدم..
خیلی حالم بده خیلی...:exclamation:

فرناز خانم ، نظر من هم نظر دوستان قبلی هست.
اگر اینده برات مهمه تسلیم احساسات نشو... مخصوصا در این مورد که اسیب بسیار جدی و جبران ناپذیری می تونه به شما وارد بشه
یا علی:72:

میشه بپرسم چرا مدیرسایت همدردی که خودشون هم 1مشاورن توی نظرات هیچ نظری نمیدن؟!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farnaz1

میشه بپرسم چرا مدیرسایت همدردی که خودشون هم 1مشاورن توی نظرات هیچ نظری نمیدن؟!

---

فکر می کنم به اندازه کافی به شما پاسخ داده شده.
چیزی که این آقا پسر از شما می خواهد یعنی در دام انداختن شما.

من نمی گویم که او آدم بدی هست، چون نمی توانم چنین قضاوتی راجع به او بکنم.

ولی این کار باعث پشیمانی هر دوی شما خواهد شد.
به خصوص شما که دختر هستی بیشتر ضربه خواهی خورد.

همه دوستان به شما گفتند که این مسیر اشتباه است.
شما هنوز امید داری که مثلاً یکی از کارشناسان بیاید بگوید اشکال ندارد با او رابطه داشته باشی؟!

دوست من، ما اینجا شاهد تاپیک های زیادی بودیم که خیلی ها از همین روابط اشتباه ضربه های بدی خوردند.
پسری که می خواهد با شما خارج از چهارچوب ازدواج چنین رابطه ای داشته باشد یا قصد سوء استفاده دارد، یا خودش هم نمی داند که چه کار اشتباهی انجام می دهد.

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟

در ضمن در رابطه با موضوع رابطه جنسی قبل از ازدواج کارشناسان سایت تا به حال در تاپیک های دیگر نظرشان را گفته اند.
من یکی از آنها را برای شما در این پست می گذارم:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

(26/1/1386)

رابطه ی جنسی قبل از ازدواج

همانطور که برای رفتن به بام از نردبان استفاده کرده و پله پله به بام می رسیم. و اگر مستقیما بتوان روی بام رفت ، پس هیچ نیازی به نردبان نیست! ازدواج هم برای خود نردبانی دارد و پله های آن همان معیارهای ازدواج و تمام مسائلی است که شما باید قبل از ازدواج بپیمائید.
اگر شما در همان ابتدا چنین ارتباطی و در ادامه ازدواجی را داشته باشید و به تمام کامروایی های ازدواج دست پیدا کنید ، هیچ نیاز به بررسی و شناخت و تفکر نیست.
لازم نیست همه چیز را خودمان تجربه کنیم.مثلا مواد مخدر، خودکشی و ... . چون راه برگشت یا نیست یا بسیار بسیار مشکل است.
اگر شما نیز دست به چنین تجربه و آزمایشی بزنید،
باید قید یک ازدواج موفق را بزنید و بر سیاه بختی که خود مسبب آن بوده اید گریه کنی.
شما می توانید از آن شخص بخواهید برای ازدواج به صورت رسمی اقدام نمایید، شما هم تمام مراحل شناخت همسر و معیارهای ازدواج را بررسی کنید و اختصاصا و حتما در این مورد به مشاور خانواده مراجعه فرمائید تا ازتهدیدی که برای خودتون تدارک دیده اید ، بیشتر آگاه شوید.

---

هنوز هیچی نشده معاشقه و از اینجور کارا!
بابا به خودت بیا خواهر عزیز.
من نمیگم قصد اون پسره بده. شاید هم قصدش واقعا ازدواج باشه.
ولی مطمئن باش که این راه درستش نیست.
امتحانش کن
یه مدت طبق توصیه دوستان عمل کن
اگر واقعا تو رو بخواد کوتاه نمیاد... که متاسفانه باید بگم احتمال اینکه باهات بمونه خیلی کمه چون میگه وقتی به این راحتی با من رابطه برقرار کرد لابد فردا... اصلا این دختره بدرد نمیخوره...
اینو از دوستام ززیاد شنیدم. نزار واسه تو هم تجربه بشه

و جمله قشنگی که نمیدونم کجا دیدم رو بهت میگم:
مردی یک مرد به مردانگی بودن اوست
و زنی یک زن به دست نایافتنی بودن اوست

روح و جسمو احساست رو براحتی در اختیار کسی نگذار...

بهش اس ام اسی گفتم توکه میدونی چقد دوست دارم پس توهم اگه منو1ذره دوس داری بزار واسه بعد ازدواج.
اون گفت منم دوست دارم عزیزم ولی نمیتونم شرمنده.بعدامتحانام میریم خونه...
منم بهش گفتم که من دختری نبودم که حتی دست نامحرم بهم بخوره ولی بخاطر توبوده که تا اینحدهم پیش رفتم.بزار برای7 ماهه دیگه لذتشم همونموقست.
ولی اون دیگه هیچی نگفته
:303:

خيلي كار خوبي كردي دوست خوبم :104: نه گفتن به پيشنهاد اون به معناي اين نيست كه دوستش نداري و ... ايشون هم اگر شعور و قدرت درك اين قضيه رو داشته باشه درك ميكنه و ديگه چنين پيشنهادي بهت نميده

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط farnaz1

منم بهش گفتم که من دختری نبودم که حتی دست نامحرم بهم بخوره ولی بخاطر توبوده که تا اینحدهم پیش رفتم.

---

فقط حد و حدودش رو براي خودت تعريف كن و هرگز از اون حد تجاوز نكن! اين حدو حدود رابطه با اون آقا رو اعتقادات خودت و فرهنگ جامعه رقم ميزنه نه ميزان علاقه ات به اون آقا!
مطمئن باش اگر شما رو بخواد براي ازدواج قدم برميداره و اگر نخواد همون بهتر كه زودتر بره ...

احسنت بر شما. بهترین کار رو انجام دادی
بزار اون همیشه دنبال شما باشه نه شما دنبال اون.
و یک نکته اساسی رو که خانم یاسا مطرح کردند و واقعا باید عمل کرد اینه که از همین حالا باید یک سری خط قرمزها و حد و مرزهایی واسه خودت مشخص کنی و سعی کنی به اونا پایبند باشی تا گرفتار مشکلات این چنینی نشی

درضمن از ابراز علاقه قبل از قطعی شدن ازذواج "اکیدا و مواکدا و تاکیدا و... بپرهیز! بخدا به جرات میتونم بگم که هیچ مردی "باطنا" دوست نداره همسرش قبل از ازدواج اینقدر عشقولانه بازی در بیاره و خودش رو بخاطر آقا بیاره پایین. در واقع همون صحبتی که خودتون کردید رو منم میگم که : لذتش رو بزاریم واسه بعد ازدواج که مطمئنا خیلی بهتر و سالم تر هست.

در تصمیمتون شک نکنید. رابطتون رو کمتر و در حد Over Cut کنید و بزارید اگر واقعا شما رو میخواد با تلاش به شما برسه.

عزیزم خیلی خیلی کار خوبی کردی. همینطور محکم باش. به خدا توکل کن حتما کمکت میکنه.
ببین ما دوستتیم توی این همه سال تا بحال یک خواستگار نداشتم که بهم این پیشنهاد رو بده . کسانی که این پیشنهاد رو دارند غیرقابل اطمینان هستن و آدم زندگی نیستند. شخصیت با ثباتی ندارند. پس خیلی مواظب باش که اگر دوباره التماست کرد احساساتی نشی. وگرنه چند مدت بعد میای اینجا گریه و زاری کنان که به دادت برسیم. میدونم خیلی خیلی سخته اما باورکن میارزه و خوشبختیت در گرو این کار توست.:323:

شما این مطلب را هم بخوان:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بالهای صداقت

(12/2/1386)

آیا واقعا من را برای ازدواج دوست دارد؟

این بدیهی است که هر دختر یا پسری که قصد ارتباط با جنس مخالف خود را دارد از یک سری شگردها استفاده می کند.
مثلا تو خیلی قشنگی، خیلی با وقاری، خیلی فهمیده ای، خیلی باهوشی، خیلی احساساتت پاکه، هیچکه مثل تو نمیشه، تو با همه فرق داری، من توی دنیا فقط به تو فکر می کنم، من بی تو می میرم. و هزاران شگرد و ترفند دیگه...،
اگر یه سری از روی تحقیق در اینترنت به بعضی سایتها بزنی ، شاید هزاران یا میلیون ها از این شگردها وجود دارد، اصلا عنوان مطالب اینست :« هزار راه مخ زنی دختران» ، یا « چطوری یه دختر رو تور کنیم» و .....

شما بیا یه تحقیقی روی متن ترانه ها بکن، ببین از چه ادبیات قشنگ و ظریفی استفاده می کنند. همه اینها را گفتم که یک دفعه زندگی را علیرغم زرنگی مثل فیلم هندی نبینیم، که اولش پسر را عقب هل می دهیم، بعد اون هر دفعه یه طوری جلوی ما را می گیره و در نهایت ، آره ما هر دو عاشق هم می شیم. و ما هم همانطور فکر می کنیم که اون فکر می کرد.
این بند که در بالا گفتم ، به نظرم شاه بیت راهنمائی من به شماست،( اگر گرفته باشی).

حالا شما واقع گرایانه با قضیه برخورد کن ( نه مثل فیلم هندی) ، مشاهده می کنی که چقدر این دل نگرانی ها حل می شود. می پرسی چگونه؟

http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...fead9216ff.gif

شما در آستانه سن ازدواج هستی، منطقی هستی و اسیر احساسات و هیجانات افراطی نیستی. شخصی به شما ابراز علاقه می کنه، و شما او را آزمایش می کنی ، متوجه می شوی او به شما دروغ می گوید و او همزمان طالب ارتباط با افراد دیگری هم هست، ولی وقتی دستش رو می شود، شروع به دفاع از خود می کنه و در نهایت، با یک معذرت خواهی سروتهش را هم می آورد. ( خب تا اینجا درست).

اما بعدش: او اصرار به ارتباط با شما دارد. شما مردد می شوید که آیا راست می گوید یا نه ؟! اینجا باید شما بیشتر او را بشناسید، که آیا فرد متعهد و مسئولی هست. و شما هم که دنبال لذت و تفنن نیستید، شما به زندگی می اندیشید و به ازدواج ، پس باید زمینه آزمایش واقعی را فراهم کنید، یعنی با خانواده در میان بگذارید، و از او بخواهید که از طریق خواستگاری رسمی رابطه ادامه یابد( محک جدی بودن را به او بزنید)، که اگر با هزار و یک بهانه قبول نکرد، پس دروغهایش را پایانی نیست و اگر خواستگاری رسمی با حضور والدین صورت پذیرفت، فرصت بسیار عالی هست که شما و خانواده تان از نزدیک با او آشنا شوید.( در غیر این صورت این موش و گربه بازی ها برای چیست؟)

بعضی وقتها یک نفر یک ماشین قراضه داره، می خواهد بندازه به یک نفر، مثل بعضی بنگاه دارها، شروع می کنه به اینکه : آقا رنگش متالیکه ، فرمونش هیدرولیکه، موتورش تازه نفسه، بدنه اش فابریکه و ...، هزارتا دروغ یا تحریف واقعیت ، چون می خواهد بفروشد و خلاص شود، چون دیگه کاری با این ماشین و این خریدار نداره، فقط یک لحظه برنده بشه و تمام. لذا حرفهای دو پهلو می زنه ، بعضی چیزا را نمی گه، بعضی چیزا را یه قسمتش رو میگه و یه قسمتش رو نمیگه، و آخرش که خریدار و خامش می کنه، لبخند رضایت و پیروزی می زنه.
اما یه وقتی شما یه ماشینی داری می خواهی باش بری سفر، می بری مکانیکی ، میگویی آقا ، مثل اینکه موتورش یه صدایی می ده ، بررسی کن، حتی اون آقا اگر بگه من چیزی نمی شنوم ، شما اصرار می کنی که بیشتر دقت کنه، لاستیک ماشین رو عوض می کنی ، و خلاصه دنبال عیب و نقصهای اون می گردیی که قبل از سفر بر طرف کنی ، تا توی سفر نگذارتت، توی جاده نمونی تا نه راه پیش داشته باشی ، نه راه پس. لذا وسواس به خرج می دهی که حتما با ماشین سالم مسافرت کنی.
حالا در ازدواج ، دختر و پسرها دو جور نگاه به ازدواج دارند. یکی نگاه بنگاه داری و خرید و فروش ، و یکی نگاه همسفری.
اگر ما می خواهیم هم آغوش فردی بشیم و یه عمر همسفر بشیم، حق داریم که از هر لحاظ از اول بدون احساسات افراطی، دقیق موضوع را بررسی کنیم. هم نقاط ضعف خود را بگوئیم و هم از همسفرمان بخواهیم نقاط ضعف خود را بگوید. نه اینکه نگران پیدا شدن نقص ها باشیم.

http://www.hamdardi.net/imgup/19427/...fead9216ff.gif

خلاصه:
- موضوع ارتباطتون را با خانواده طرح کنید و به رابطه خود رسمیت ببخشید و به او بگوئیدکه حاضر به تفنن و لذت بی هدف نیستید و اگر او هم طالب هست باید قرار خواستگاری بگذارید( تا بیشتر همدیگر را بشناسید و بررسی کنید که آیا با هم تفاهم دارید یا نه؟)

- اگر ایشان هر بهانه ای بیاورد که این مسئله را به تعویق بیندازد یا از زیر آن شانه خالی کند ( حتی اگر دلایل کامل منطقی داشت) باز هم ادامه به این ارتباط به صلاح شما نیست.

- اگر او نیز به ارتباطتون رسمیت داد و با خانواده در میان گذاشت و خواستگاری صورت گرفت، اینجا اول آشنایی است نه آخرش، پس هل نشو، و معیارهای ازدواج را با مشورت خانواده دقیقا بررسی کن.

- هیچ نگران نباش. چون اگر این شخص به همان فهمیدگی باشه که شما تصور می کنی، وجود تو را طالب هست، و نمی تواند به بهانه جزئی شما را ترک کند و اگر شما اشتباه می کردید و او اینگونه خود را نشان داده ، ولی آدم ظاهر بین و لذت طلبی هست، پس چه بهتر قبل از ازدواج این را متوجه شوی

- مجدد یاددآوری می کنم ، شناخت یک آقا و یک خانم فقط از طریق صحبت و چت و تلفن و به صورت تک به تک ، احتمال خطا را بسیار بسیار بالا می بره ، پس بهتره قبل از هرگونه قضاوت سطحی در مورد یکدیگر، ارتباطتون را با رسمیت بخشیدن و ارتباط بر قرار کردن با خانواده های یکدیگر عمق ببخشید

---