RE: از اینکه گریه می کنم خجالت می کشم
مرسی دوستای خوبم که به تاپیکم سر میزنید.درسته دوست خوبم جاودان در اون لحظه شدیدن همه رو ظالم میبینم و خودم رو مظلوم:)دقیقا همه بهم میگن تو همش اشکت لب مشکته:(
دوستای خوبم سعی می کنم تمام این کارا تون رو تو اون موقعیت انجام بدم و امیدوارم یادم بمونن همه اشون.کاش یکی از این موقعیتها پیش بیاد دوباره و بتونم بهش غلبه کنم تا یکم از خودم راضی بشم و ببینم که منم می تونم.واسم دعا کنید بتونم موفق بشم:316:
RE: از اینکه گریه می کنم خجالت می کشم
الان مشكل شما براي من كاملا روشن شد:
:305: استرس در شما فوق العاده بالاست. من براي شما تعريف واقعي استرس رو توضيح ميدم:
انواع استرس عبارتند از:
خوشايند و ناخوشايد.
خوشايند: شخص در موقعيت خيلي هيجان زده ميشه. مثل خبر قبولي، مثل در پيش داشتن مراسم خواستگاري، مثل رفتن به مراسم عروسي و....
ناخوشايند: شخص در موقعيت خيلي متاثر ميشه: مثل دير رسيدن سر جلسه ي امتحان، مثل شنيدن خبر تصادف و....
هر دو اينها استرسند و براي سلامتي روحي و جسمي ما مضر هستند. هر كسي در موقعيت استرس زا از يك يا چند تا از موارد زير استفاده ميكنه:
1. سرسختي: يعني: "سر حرفم ايستادم و براي آنچه ميخواستم جنگيدم"
2. در نظر نگرفتن: يعني: "طوري رفتار كردم كه انگار اتفاقي نيوفتاده است"
3. خويشتن داري: يعني: "سعي كردم احساساتم را توي خودم بريزم"
4. استمداد از ديگران: يعني: "با كسي كه ميتوانست در رفع مشكل كمك كد، مشورت كردم"
5. مسؤليت پذيري: يعني: "خودم را ملامت يا سرزنش كردم"
6. گريز و پرهيز: يعني: "آرزو كردم ورق برگردد و مشكل به نحوي فيصله يابد"
7. برنامه ريزي براي حل مشكل : يعني: "ميدانستم بايد چكار كنم، بنابراين به تلاش خود افزودم تا چاره اي بيابم"
8. بازنگري مثبت: يعني: "به گونه اي مطلوب تغيير يافتم"
حالا شما بررسي كنيد كه در مواقع استرس زا كدام يا كدامين واكنش رو نشون ميدين. و چگونه با خودتون صحبت ميكنيد؟ مثلا اگر ديرتون شده باشه، آيا ميگيد كاش پياده شم؟ يا اگر در اتوبوس گرمتون شده باشه، ميگيد كاش نيومده بودم؟ در مواقع استرس زا معمولا چه سخناني با خودتون رد و بدل ميكنيد و فكر كنيد كدوم يك از موارد فوق ميتونه باشه، عدد يا عدد هارو بفرستيد تا من در موردش براتون توضيح بدم. قول ميدم ريشه ي ضعفتون همينجاست.
RE: از اینکه گریه می کنم خجالت می کشم
سلام شب بارونی عزیز مرسی که اینقدر خالصانه به کمکم اومدی:72:
من بیشتر موارد 5و6 توی این مواقع توی ذهنمه.در مورد اتوبوس هم که گفتید عین جملاتیه که من با خودم تکرارشون می کنم.در مواقع استرس خیلی شدید(مثلا کنفرانس داخل کلاس هر موقعیت استرس زا از این قبیل) برای اینکه خودم رو تا یک حد کم آروم کنم میگم (کاملیا عشق الهی در وجود تو هم اکنون به بهترین شکل عمل خواهد کرد،و کمکت میکنه تا بهترین باشی و بهترین نتیجه رو بگیری) با این جمله تا حد خیلی کمی استرس رو می تونم کنترل کنم و از حالت خیلی غیر طبیعی بیام بیرون.در ضمن من همیشه در دوره تحصیلم شاگرد ممتاز بودم و همیشه موفق بودم که تازه همچین حسهایی میاد سراغم اگه نبودم چی می خواستم باشم:Dالبته خیلی واسه شاگرد ممتاز بودن هم تلاش می کردم و می کنم
:72::72::72:
RE: از اینکه گریه می کنم خجالت می کشم
عزيزم بهتره بدونيد كه مورد 1 و 2 كم اثر ترين شيوه هاي مقابله و مورد 7 و 8 مؤثر ترين اونها محسوب ميشن. ساير موارد هم الگوي مشخصي نداشتند و چندان مؤثر به نظر نمياد.
خيلي خوب اشاره كردين به مورد 5 و 6 چون پياده شدن از اتوبوس نشان دهنده ي گريز و پرهيزه و كاش گفتن، نشان دهنده مسؤليت پذيري و خود مقصر دانيه.
مقابله كندگان موفق كساني هستند كه در مواقع استرس زا و در كل، مشكلات زندگي رو فرست مناسبي براي رشد و تعالي خود ميدونند و با اميدواري، شكيبايي و شوخ طبعي به اون نگاه ميكنند.
از اين رو بهترين روش مقابله، برنامه ريزي براي حل مشكله. مثل شخصي كه در اتوبوس ديرش شده، به فكر اينه كه: يادم باشه دفعه ي بعد ساعتي بيام تا به ترافيك برخورد نكنم. يا شخص امتحانش رو خراب كرده، ميگه : يادم باشه دور بعد با برنامه ي بهتري درس بخونم و اگر هوا گرمه، ميگه: يادم باشه، دفعه ي بعد با خودم يك بطري آب به همراه داشته باشم. و.....
اما برخي موقعيت ها هست كه جايي براي جبران نميذاره. مثل جلسه ي كنفرانس شما. اينجا روش مقابله بازنگري مثبته. مثل همان روشي كه شما به كار ميبريد و اعتراف ميكنيد آرام تر ميشيد. يعني يادآوري حضور خداوند، ياحكمت او يا ... مثلا افرادي كه در اتوبوس در ترافيك گرفتار ميشن، شروع ميكنند به صحبت كردن با بغل دستي و..... تا استرس محيط رو به نفع خودشون تغيير بدن كه باز هم همان بازنگري مثبته.
تا اونجايي كه فهميديم روش مقابله ي شما، چندان مؤثر نيست. پس بايد اونها رو به روش هاي 7 و 8 تغيير بدين كه البته نياز به تمرين داره.
:305: گفتين: "البته خيلي براي بچه ممتاز بودن تلاش ميكردم و ميكنم." .... اين خودش يكي از موراد استرس زاست. و البته ميتونم بگم: نشانه هايي از كمال گرايي. توصيه ميكنم نشانه هاي كمال گرايي مدير عزيز همدردي رو بخونيد و با خودتون مقايسه كنيد. شايد كمال گرا باشيد كه استر هاي شما هم از اونجا ناشي ميشه. البته شايد.
:305: به خاطر داشته باشين كه شما در مركزيت عالم نيستيد. و همه ي حواس ها متوجه شما نيست. پس از ديد ديگران در مورد خودتون قضاوت نكنيد. مثلا اگر كسي دل شما رو شكست، فكر نكنيد قصدش دل شما رو شكستن بوده. اون حرف خودشو زده. بدون نقشه ي قبلي . بدون ديده ي تحقير. همه مردم، اگر خوش اخلاق يا بد اخلاق، رك يا كمرو و....، همه زندگي خودشون رو دارند و در واكنششون تدافعانه و نسبي عمل ميكنند و هيچ كس به فكر اين نيست كه شما رو برنجونه.
:305: خود بيانگر باشين.
با ديگران داد و ستد كنيد. اگر به كسي محبت ميكنيد، متقابلا محبت رو بخواين. حرف دلتون رو به زبان بياريد. حتي اگر چيزي رو تغيير نداده باشيد، از اينكه حرف خودتون رو زدين، احساس بهتري خواهيد داشت. همچنين به راحتي "نه "بگيد و احساس احترام به خود و ديگران داشته باشيد.
RE: از اینکه گریه می کنم خجالت می کشم
مرسی شب بارونی عزیز درسته این خواستن من برای بهترین بودن خیلی توقعم رو از خودم می بره بالا و باعث استرس درونم می شه. همون باری که گفتم جلوی استادم اشکم در اومد و آبروم رفت سر این بود که استادم به ناحق اسم من رو از لیست کسایی که باید استاد راهنمای پایان نامه ارشدشون می بود حذف کرد و دفاع من رو گذاشت برای ترم بعد در حالیکه من تمام سعی ام رو کردم که بتونم این ترم دفاع کنم و حق خودم نمی دیدم چون با رتبه 1 وارد ارشد شدم و معدلم هم بالا بود و از این ناحق کردن حقم بغضم گرفت و من رو از تمام برنامه هام عقب انداخت و من رو هم جلوی استادام به گریه انداخت و آبرومو برد. سعی می کنم نسبت این مسائل بیخیال باشم تا ببینم وضعیت استرسم چطور میشه و سعی میکنم موارد 7و8 رو در خودم تقویت کنم.حتما از پیشرفتم مطلعتون میکنم.دعا کنید برام خیلی دوس دارم بتونم قوی باشم.ممنون از همه ی کمکاتون:72: