RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
این مشکل خیلیها میتونه باشه
در صورتی که نیاز به حق عضویت هست لطفا راهنمایی کنید که چطور بپردازم
کنترل پانل کاربریم کار نمیکند و من میخواستم آواتار بگذارم
با تشکر:325:
نمیتونم پیغام خصوصی بدم
نمایش کنترل پنل کاربریم با مشکل مواجه شده و نشان نمیده
موضوع جدید که میخواستم در مورد کنترل پانل کاربریم و گذاشتن آواتار سوال کنم نمیتونم درست کنم
در مورد فیلم و عکس بگم شوهرم اهلش نیست و تازه متاسفانه از زنان پوشیده (با مانتو یا لباس قشنگ و صورت قشنگ بیشتر خوشش میاد)
منظورم این هستش که مسلما هر مردی از شخصیت یک زن پوشیده بیشتر خوشش میاد تا زنهایی که در اینگونه فیلمها هستند یا لباسهای باز میپوشند و....
نه اینکه خدای نکرده همسرم به زنهای پوشیده با مانتو و .. نظری داشته باشد
ولی خودم به وضوح دیده ام که در مجلسی که مختلط بوده و رفتیم و خانمی که زیبا بوده اند و مثلا لباس نسبتا پوشیده و با روسری داشتد(در مجلسی که خیلیها لباس باز داشتند)
به همسرم نگاه کرده و بهش رو داده و نگاه های پی در پی و حتا به ایشون اشاره هم کردن
کلا نظر من این هستش که درسته که یک زن ممکن هست خوشش بیاد که مورد توجه قرار بگیرد و از مرکز توجه بودن لذت ببرد به خصوص اگر ببیند مورد توجه مردی غیر از همسرش هست
ولی کسی که واقعا همسرش را دوست دارد هر لباسی هم که بپوشد و هر تیپی هم که داشته باشد به همسرش وفادار میماند
و در مقابل نگاههای ممتد یک مرد که شیفته زیبایی او شده اخم میکند و رو نمیدهد
به نظر من اینگونه زنها و دخترها که برای همسر دیگری دلبری میکنند خودشان یا مشکل شخصیتی دارند یا با همسرشان مشکل دارند و از زندگیشان راضی نیستند
یا اینکه همسرشان خیلی بهشون اعتماد به نفس داده و خیلی از زیباییشون تعریف کرده و باعث شده خودشیفته بشوند
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
به نام پروردگار
سلام
مجموعه ای از مطالبی که ارسال فرموردید و مربوط می شود به فرازهایی از زندگی مشترکتان از جوانب متعددی نداشته باشید همقابل بررسی است.هر چند قبل از این هم دراین باره مطالبی ارسال شده بود اما چون تاکید دارید که بار دیگر از دیدگاه روان شناختی پاسخ داده شود توجه تان را جلب میکنم به :
1- شما زندگی مشترک تان را فقط فقط از دریچه دید و برداشت عقلانی – احساسی و عاطفی خودتان مورد بررسی قرار داده اید .این درحالی است که بخش قابل توجهی وجود دارد که مربوط به احساس – عاطفه و تفکر همسرتان است.
2- اختلالات روان شناختی اگر رخداد باید درمان دوسویه انجام گیرد یعنی هم دارو درمانی و هم روان درمانی
3- نظر همکارانم در باره اختلالات مورد احترام است آنها سعی کرده اند اختلال را از دریچه تخصصی طبقه بندی اختلالات مرد بررسی قرار دهند یک نگاه جهانی به مسائل ، این در حالی است که ضروری است تا مسائل براساس تفکر- باور –فرهنگ مردمان کشور هاهم مورد توجه قرار گیرد ما اعتقادات و باورهای دینی و میهنی خاص خود را داریم و نباید براساس باورهای دیگران همه اندیشه ها یمان را هماهنگ کنیم.اینکه فرموده اند کاری به اختلال همسرتان نداشته باشید هم احتمالا از همین دیدگاه هست.در جامعه ما در باره این اختلال برداشت و باور دیگریوجود دارد.که بیشتر از این در حوصله این مبحث نیست و نیازمند یک کار تخصصی است.
4- برای آنکه به زندگی بهتری برسید بهتر است به مشاوره حضوری واقعا اهمیت دهید.
5- توجه داشته باشید غافل گیری کسی که خدش را کاملا معرفی می کند و نیازها و علائق خود را مشخص می سازد کار دشواری نیست.وقتی همسرتان کاملا از خودش و خواسته هایش ی گوید می توانید به راحتی به ایشان نزدیک شده و در بهبودی وضعیت زناشویی تان عمل نمایید.
6- تا آنجایی که یادم هست چندسال است شما این مشکل را دارید و دقیقا چند سال است که می خواهید تغییراتی را در خودتان انجام دهید.چند سال است که می خواهید رژیم بگیرید – ورزش کنید و به تفکر تان سامان بخشید.
7- افراد به چند دسته تقسیم می شوند مثلا عده ای هستند که می خواهند کاری را انجام دهندو آنقدر آنرا به تاخیر می اندازند تا دیر شود واز وقتش بگذرد- عده ای هم هستند که انجام داده اند –یعنی بوقت خود هر کاری را انجام می دهند.
دسته اول می خواهند به دیدار دوست بیمارشان بروند وآنقدر تاخیر می کنند تا او خوب شود. دسته دوم به عیادت بیمارشان رفته اند.
و در آخر تغییر دیگران بمراتب سخت تر و دوشوار تر از تغییر خود است بجای وقت گذاشتن مدام برای تغییر دیگران خودتان تغییر کنید مطمئن باشید با تغییر شما دیگرانی که با شما ارتباط دارندو وابسته به شما هستند تغییرات چشمگیری خواهند کرد.
ما به باورهای خود دلبسته ایم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مادر دو کودک
در مورد فیلم و عکس بگم شوهرم اهلش نیست و تازه متاسفانه از زنان پوشیده (با مانتو یا لباس قشنگ و صورت قشنگ بیشتر خوشش میاد)
منظورم این هستش که مسلما هر مردی از شخصیت یک زن پوشیده بیشتر خوشش میاد تا زنهایی که در اینگونه فیلمها هستند یا لباسهای باز میپوشند و....
نه اینکه خدای نکرده همسرم به زنهای پوشیده با مانتو و .. نظری داشته باشد
ولی خودم به وضوح دیده ام که در مجلسی که مختلط بوده و رفتیم و خانمی که زیبا بوده اند و مثلا لباس نسبتا پوشیده و با روسری داشتد(در مجلسی که خیلیها لباس باز داشتند)
به همسرم نگاه کرده و بهش رو داده و نگاه های پی در پی و حتا به ایشون اشاره هم کردن
کلا نظر من این هستش که درسته که یک زن ممکن هست خوشش بیاد که مورد توجه قرار بگیرد و از مرکز توجه بودن لذت ببرد به خصوص اگر ببیند مورد توجه مردی غیر از همسرش هست
ولی کسی که واقعا همسرش را دوست دارد هر لباسی هم که بپوشد و هر تیپی هم که داشته باشد به همسرش وفادار میماند
و در مقابل نگاههای ممتد یک مرد که شیفته زیبایی او شده اخم میکند و رو نمیدهد
به نظر من اینگونه زنها و دخترها که برای همسر دیگری دلبری میکنند خودشان یا مشکل شخصیتی دارند یا با همسرشان مشکل دارند و از زندگیشان راضی نیستند
یا اینکه همسرشان خیلی بهشون اعتماد به نفس داده و خیلی از زیباییشون تعریف کرده و باعث شده خودشیفته بشوند
زنان و مردان و نوع رفتارشان و نوع شخصیتشان تا حدی بر اساس لباس سنجیده میشود ولی کاملا به آن بستگی ندارد
عده زیادی با حجاب خود نجابت و متانت هم دارند عده ای هم ممکن است نداشته باشند و برعکس این موضوع نیز صدق میکند
همانطور که اشاره کردید چنین اشخاصی ممکن است دچار خودشیفتگی و یا مشکلات خانوادگی ویا نیاز به مرکز توجه بودنو... باشند که چنین عمل میکنند
ولی اینکه همسر شما جذب چه چیزی بشود مهم نیست
زنان و مردان جذب زیبایی میشوند
اما اینکه راجع به آن فکر کنند و یا تحریک شوند بحث جدا گانه ای است که از لحاظ روانشناختی باید بررسی قرار گیرد
قابل توجه تمام کسانی که دچار مشکل خودارضایی همسر هستند باید گفته شود:
تا زمانی که همسرتان خودش نخواهد این عادت را ترک کند شما نمیتوانید کاری انجام دهید
همسر شما باید خودش به صورت جدا گانه تحت درمان روانپزشک قرار گیرد
و اگر واقعا از مشکلش رنج میبرد و زندگی زناشویی شما و روابطتان دچار اختلال شده مطمئن باشید که خود اقدام میکند و در حل مشکل کوشا خواهد بود
ولی آنطور که شما نوشته اید گویا مشکل زندگی زناشویی ندارید و از روابط خود راضی هستید و مورد توجه همسر
و نوشته اید که خیلی به ایشان تذکر میدهید و شماتتش میکنید
بدانید که فقط نتیجه عکس خواهید گرفت
حال که شما صحبت کرده و با ایشان از آزردگی های خود درددل کرده اید
و از اینکه چه کاری دوست دارید انجام دهد و چه کاری خیر
صحبت کرده اید بهتر است او را رها کنید
و خود در پی استقلال و تلاش
برای رسیدن به اندامی بهتر و زندگی بهتر و اخلاقی خوش و سرشار از اطمینان باشید
هرکس به نحوی زندگی خودش را دستخوش تغییر میکند
شما با بدبینی و تذکر مدام همسر خود را به ورطه ای فراتر از آنچه در مجردی داشته کشانده اید
با تفکر مثبت و تلاش شما در زمینه نقص های خودتان ایشان هم تشویق خواهند شد که نقص های خود را جبران کنند
و اینکه مردی یا زنی تمام خوشبختی و فراز زندگی خود را فقط در خوب بودن و بی هیچ عیب و نقص بودنی بداند
هرگز به خوشبختی نخواهد رسید
خوشبختی را از درون خودتان جستجو کنید و به دیگران هم (به خصوص به همسرتان)با خوشبینی و لبخند و تلاش
هدیه دهید
پایدار و مستدام باشید
و اینکه مردی یا زنی تمام خوشبختی و فراز زندگی خود را فقط در خوب بودن و بی هیچ عیب و نقص بودن همسرش بداند
هرگز به خوشبختی نخواهد رسید
خوشبختی را ابتدا در خود بجویید و بعد در درجه دوم همسر و اطرافیان
(اصلاح شد)
و اینکه مردی یا زنی تمام خوشبختی و فراز زندگی خود را فقط در خوب بودن و بی هیچ عیب و نقص بودن همسرش بداند
هرگز به خوشبختی نخواهد رسید
خوشبختی را ابتدا در خود بجویید و بعد در درجه دوم همسر و اطرافیان
(اصلاح شد)
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
[quote=مادر دو کودک]
کاش من هم در حد همسرم گرم بودم؟؟؟؟؟
مدتها همسرم عادت به خودارضایی داشت اوایل که اصلا به من نگفت
بعد از مدتها به من گفت و من از سردمزاجیش و ... فهمیدم که یک چیزی هست متاسفانه آدمی نیست که به گناهش یا خطاش اعتراف کنه و کلی باهاش سر کله زدم تا از زیر زبونش کشیدم که خودارضایی میکنه
بعد از اون هم به من گفت که من فکر میکردم عادت خودارضایی من بعد از ازدواج حل میشه ولی من چون بعد از ازدواج با بدخلقی تو و اینکه به خودت نمیرسیدی و اینکه همیشه دیدت به مردها بد بود مواجه شدم
عادت خودارضایی ای که در مجردی هر آن و هر لحظه بدون ترس انجام میدادم را بعد از ازدواج با عذاب وجدان انجام دادم
و خلاصه من با بحث و اینکه خیلی بهش گفتم دوست ندارم خودارضایی کنه تا حدی تونستم درست کنم زندگیم را
و خیلی خوب و کامل نتونستم ایشان را از در ذهن ارضا شدن به سمت خوب بودن و با همسر بودن سوق بدم و به دلایلی که میدونم یه مقدارش هم به خودم بر میگرده زندگیم تا حدی اصلاح شد ولی نه خیلی
میدونید که چطور اصلاح شد؟
گاهی اوقات من پیشقدم میشدم که گاهی ایشون نمیتونستند و اصلا میل نداشتن و فقط این شخصیت من بود که زیر سوال میرفت؟؟؟؟
مدتی با پیشقدم شدن من در بعضی موارد و چند بار هم ایشون میومد زندگی خوب شد
بعد به خودم گفتم که تا کی باید نازش را بکشم
چون زندگی ایده عالی که در نظر من بود این بود که همسرم بیاد و نقش اصلی را در مهرورزی و مسائل دیگر را همسرم انجام بده
اما نشد
من خیلی دوستش داشتم و دارم و میدونستم یک عادت بدی هست که شاید اگر از مجردی بهش دست نمیزد بعد از ازدواج هم دیگر بهش مبتلا نبود
با مردی که عاشقش بودم و او هم
ازدواج کردم ولی زندگیم سراسر بحث و دعوا بود من نظرم این بود که اصلا مرد نباید بعد از ازدواج کارهای مجردیش را بکنه زن هم همینطور
همسرم به من میگوید دیگر خودارضایی نمیکند اما من هنوز هم گاها نگاههای ممتدش را به بعضی خانمها که چه بسا خیلی زیبا هم نه میبینم
به من میگوید اگر به من اطمینان کنی نتیجه ش را در زندگی میبینی تو هیچوقت به من اطمینان نداشتی
آخر چه اطمینانی وقتی هنوز سرده وقتی هنوز نگاه میکنه و وقتی هنوز خودارضایی میکنه و به دروغ میگه نه من نمیکنم
و زیر بار مشاور هم نمیره بگذریم که دو سه بار مشاور رفت اما به اونها هم دروغ گفت یا اینکه مشاور کارش را تایید کرد و یادمه یکی از مشاورهایی که رفته بود گفته بود که مشکل زیادی شده و خیلی خانواده ها به این موضوع مبتلایند و به شوهرم گفته بود که در حد نرم که از زندگی زناشوییت خارج نشی میتونی انجام بدی
من هم چند تا مشاور رفتم و همه به من گفتن به شوهرت گیر نده و ...خودش درست میشه اما من نتونستم و همش میخوام زودتر همه چیز خوب بشه
متاسفانه با این بی قراری و بی صبریم بیشتر مشکل دارم تا مشکلات شوهرم
رفتارم با بچه هام بد شده و خیلی نمیتونم با ایشان بازی کنم و وقت بگذارم
همش میخوام به خاطر کارهاش ازش انتقام بگیرم
یک روز جلوش بچه ها را دعوا میکنم
یک روز بهش بی محلی میکنم و ...
تصمیم گرفتم محبتم را بهش کم کنم حس میکنم بد عادت و تنبل شده و فکر میکنه همیشه من باید محبت کنم و من باید شروع کنم
او هم چون بی محیلی من را نمیتونه تحمل کنه خط و نشون کشیده که این راهش نیست و تو به خودت تلقین میکنی و همه چیز را انداختی رو دوش من اگر بخوای محبتت را قطع کنی من هم تو این زندگی دیگه خیلی کارهایی که کردم را نمیکنم
مثلا تو بچه داری و ....خیلی کمک میکنه
بهم محبت میکنه و لوسم میکنه و ...
من بارها اسم طلاق را آوردم چون حس میکنم زندگیمون بهتر از این نمیشه
اما او و خانواده ش خیلی از طلاق و بی آبرویی میترسن
ما هم را خیلی دوست داریم اما زندگی را به کام هم تلخ میکنیم ولی یک لحظه هم بدون هم نمیتونیم باشیم
من چیکار کنم
مثلا به من میگه لاغر کن خیلی چاقی الان پنج ساله که تو را دارم چاق میبینم
من به لباس زن خیلی اهمیت میدم سایزت را طوری کگن که هر لباسی تنت بشه
خب اینا همه زمان میبره و مدت میخواد
میدونم اگر لاغر بشم خیلی بهتر میشه زندگیم یا اگر بدخلقیام را کنار بگذارم
اما خیلی طول میکشه تا من وزنم کم بشه
خوش خلقی هم وقتی از ته قلبم بر نمیاد که به دلم بشینه نمیتونم
از ته دل وقتی نمیتونم بهش محبت کنم خودش خود به خود اصلا نمیاد
اصلا تا همین چند وقت پیش خوب بودم اما وقتی یاد این میفتم که اون با کارهاش زندگی را به کامم تلخ کرد و با وجود اینکه من را خیلی دوست داشت و ...
دیگه مهر و محبت از دلم نمیجوشه
همش میگم این که نتونست عادتش را کنار بگذاره پس من هم بهش نزدیک نشم لااقل بگم دلیل اینکه خودارضایی میکنه و تنوع طلبی میکنه اینه که من بهش محل نمیگذارم و من زن خوبی نی
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
مرسی از از کاربر امران محترم
مهران نیخ این نوشته های منه که؟؟؟؟:301:
به هر حال ممنونم از همگی
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
خیلی ممنون واسه هر چی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچوقت ازت نمیگذرم
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
سلام
-شايد از وقتي شما فهميديد و بهش گير داديد كه اين كار رو نكنه ، نه تنها اثر خوبي نداشته بلكه با توجه به اينكه:"الانسان حریص علی ما منع" بدتر هم شده باشه..!
-در ضمن جايي فرموده بودين هفته اي دو يا سه مرتبه رابطه دارين ،خب فكر ميكنين اين مقدار رابطه كم هست!؟ و تازه به شوهرتون انگ سرد بودن هم ميزنيد!؟:163: فكر نميكنيد شايد خودتون زيادي گرم باشيد!؟
-به جاي اينكه شما از سست ايماني همسرتون اثر منفي بگيرين و ايمانتون كم بشه، چرا كاري نكنين كه برعكسه اين قضيه اتفاق بيفته!! يعني انقدر ايمان خودتون رو تقويت كنين كه شوهرتون از شما تاثير مثبت بگيره و يه تلنگري بهش بخوره!شايد يه كم پايبندي به مسائل ديني بتونه ايشون رو از اين كار بازداره...
ورزش كردن و كاهش وزن همت بالايي ميخواد و افرادي كه اين همت رو ندارن ،هزارتا بهوونه واسش جور ميكنن! ببينيد،لازم نيست حتما اندامتون خيلي لاغر و خوشفرم بشه،همينكه شروع به ورزش كنيد و يه جوري بهش بفهمونيد كه به نوعي اين كار رو دارين به خاطر علاقه به ايشون و جلب رضايتش انجام ميدين،خودش ميتونه زمينه ساز تغييرات مثبت در همسرتون بشه.....به علاوه اينكه خود ورزش كردن ميتونه روحيه شما رو بهتر كنه،و راحتر و بهتر بتونيد با مشكلات برخورد كنيد و احساس شادابي بيشتري داشته باشيد....
موفق باشيد:72:
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
با تشکر ا ز شما آقای مهرداد
یعنی به نظر شما هفته ای دو بار یعنی خیلی گرم :163:
من خیلی ها را میشناسم که حتا یک روز در میون هم براشون کمه(از زوجهای اطرافم)
البته شوهرم میگه اینها دروغ میگند و از آرزوهاشون میگن و فقط میخوان به زندگی ما آسیب برسونند
البته همسرم همیشه فکر میکرد که زن نمیتونه پیشنهاد بده و اگر قرار باشه کسی بیاد جلو و بخواد مرده
که خودش از این اشتباه در اومد و اون که میگفت فقط دو بار خودش دید بیشتر هم ممکنه بشه پس طوری که تعادل برقرار بشه با سه بار موافقت شد
البته گذشت اون زمانهایی که من به همسرم حسود بودم و تو کاراش کنکاش میکردم یا واسه اینکه هفته ای چقدر باشه باهاش چونه میزدم
الان من دو هفته هست که بهش سرد شدم و خیلی دیر به اوج لذت میرسم و افکارم مغشوشه و زندگی خودم را برآورد میکنم
طوری شده که همسرمکه همش میگفت تو نسبتا گرمتر از منی
الان میگه چی شده که دو هفته گذشته و نمیخوای
همسرم را دوست دارم
ولی سرد شدم نمیدونم هم علت آن چیه
یه مدت تو بحث های متافیزیک و مسائل ماورایی کتاب میخونم و غرق شدم
و کتاب هایی زیادی راجع به زندگی بعد از مرگ میخونم
و شبها با خدا حرف میزنم
نیازی به اون مسائل در خودم نمیبینم
و خیلی با گذشته متفاوتم
اینطوری هم که دارم پیش میرم میترسم از اونور بوم بیفتم و همسرم از من سرد بشه
چون همسر من تو روابطش دوست داره من هم نیازم رفع بشه و وقتی میبینه که فقط نیاز ایشون را برآورده میکنم
و خودم نمیخوام میترسم سرد بشه
البته من گفته های شما و آقای امران را قبول دارم و دوست دارم به کار ببرم
ازتون ممنونم
اگر مسائلی مطرح شده که زیادی از حد باز شده قبلا از همه اعضا معذرت میخوام
بالاخره باید مشکلم را مطرح میکردم تا نتیجه بگیرم
البته کمی هم باید از سرد شدنم کم کنم دوست دارم متعادل باشم نه خیلی سرد و نه خیلی گرم
که هیچوقت نشده :316:
ولی باید بتونم هر چیزی حد تعادلش خوبه
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
به گفته خودتون ايشون:
-توي نگه داري بچه ها به شما كمك ميكنه
-به شما ابراز علاقه و محبت ميكنه
-به رفع كامل نيازهاي شما توي رابطه اهمييت ميده و براش مهم هستين
-از طلاق بيزاره
-به شما علاقه داره
-..........
-.......
خب فكر ميكنيد اينها نكات مثبت كمي هست!!؟ در كنار اين نكات مثبت يه نقطه ضعف و نكته منفي هم داره و اون همون كاري هست كه ميكنه....درسته كه اون كار به شدت ناپسند هست ولي همينكه هنوزم هفته اي 2،3 مرتبه تمايل به رابطه داره و دنبال خيانت به شما نيست ،كلي جاي شكرش باقيه!!
در مورد نگاه كردن به زنان ديگه،بزارين رك بگم،اين كار رو اكثر مردا انجام ميدن، چه متاهل چه غير متاهل !!!!:163: پس زياد نگران نباشين! و به جاي گير دادنهاي بيخود ، با رسيدن بيشتر به خودتون و شوهرتون سعي كنين هر چي ميخواد و اون فانتزي هاي ذهنيش توي خونه و در ارتباط با شما تامين بشه.
به نظر مياد شما يه كم زيادي حساس شدين!
درضمن من نگفتم هفته اي 2،3 بار يعني گرم! اين مقدار حد نرمال هست! ولي مطمئنا سرد نيست!!
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
عزیزم
سرد بشدن تو بخاطر اینه که از لحاظ فکری ناراحت و نگرانی و همین خیلی روی میل جنسی ات اثر میذاره
در ضمن واسه یه مرد خیلی خیلی مهمه که بتونه همسرش رو ارضا کنه در غیر اینصورت از اینکه نمیتونه زنشو ارضا کنه سرشکسته میشه پس حواستو جمع کن که همون همسر قبلی یاشی
در مورد خوارضایی همسرت ریشه اش به مجردیش برمیگرده ولی اینکه به روش بیاری بدتر میکنی .سرکوفت زدن تحقیر کردن واکنش نشون دادن همه چیزو بدتر میکنه
بین زن و شوهر از لحاظ جنسی نباید شرم و حیایی باشه خودتو بهش نزدیک کن وقتی کنارش میشینی شروع کننده تو باش وکم کم خودت این کارو واسش انجام بده
بهش بگو من میخام این کار رو واست انجام بدم چون خودمم هم دوست دارم و ...
[تا جاییکه میتونی خودتو بهش نزدیک کن ]
نذار احساس شرم و خجالت کنه و بیش از بیش توی غار تنهاییش فرو بره
یه سوال ؟
خودارضایی همسرت باعث زودانزالیش نشده ؟
بعد از ازدواج چی ؟ تا چه مدت زودانزالی داشت؟
RE: عادت شدید همسرم به تنوع و خودارضایی
با سلام و تشکر از ساینت ماری عزیز و جناب مهرداد
آقای مهرداد درست میفرمایید من همه اینها را میدونم ولی به همسرم حساس بودم که البته الان تقریبا صفر شده و آزادش گذاشتم میترسم اگر باز هم بهش شک کنم و گیر بدم از من بیزار بشود
اول تا یادم نرفته پاسخ سوال شما کاربر ساینت ماری را بدهم
خیر خدا را شکر باعث زودانزالیش نشده چون خیلی شدید و زیاد اون کار را انجام نمیده حتا اون زمانی که این عادتش بیشتر از الان بود باز هم چنین مساله ای روی نداده
قرصهایی هست که با مصرف اون زودانزالی کاهش پیدا کرده و مرد دیر به ارگاسم میرسد
یکی از نزدیکان من با همسرش چنین مشکلی داشت که با مدارا و نزد پزشک رفتن حل شد
دکتری که چنین دارویی به همسر دوستم داده آدرس و شماره تلفنش را اگر خواستید بهتون میدهم(دکتر ولی الله یمین)
دکتر اورولو هست و جراح متخصص بیمارستان پارسیان من شماره مطبش را به شما خواهم دادو البته فوق تخصص غدد هم هستند
همسر من هم برای مشکلات کلیه و نقرسش نزد ایشون میروند
در مورد خودم باید بگم نمیدونم چی شده
من خوب بودم و البته خیلی کم اینجوری میشدم خیلی وقت هم هست چون میدونم شوشو داره تلاش خودش را میکنه اصلا از بابت این عادتش ناراحت نیستم و دوستش دارم
ولی تنها حسنی که داره یک چیزه
تا وقتی من گرم بودم و خیلی بهش نیاز داشتم بی انصافی نکنم نیازم را برآورده میکرد ولی همش غر میزد
مثلا آی فردا پروستات میگیرم و ...
منم همش بهش سرکوفت میزدم که چطور به من که میرسی این همه غر میزنی
ولی از وقتی سرد شدم بیشتر نگرانه و همش میپرسه چت شده چرا اینقدر دیر به ارگاسم میرسی؟
من هم خودم نگرانم
چرا اینقدر کم میخوای؟؟....از من ناراحتی؟؟؟:316:
تو را خدا میبینی برای همینه که میگم هنوز نشناختمش و نمیفهممش
بالاخره من سرد باشم گرم باشم متعادل باشم بازم یه چیزی نثارم میکنه:302:
حقیقتش نمیدونم چرا مردها اینطورین؟؟؟
البته منم زیادی حساس و زودرنج شدم و دچار افسردگی بعد از زایمان به صورت خفیف هستم
ولی من بر مسائل زندگیم و از جمله بچه داری و همسرداری بالاخره مسلط تر خواهم شد
الان میبینم با مشورت و مشاوره و تجربه از قدیم خیلی با تجربه تر و پخته تر و با سیاست تر شدم
خدا را شکر:227: