-
RE: خدای من!
خدایا تو چنانی که من دوست دارم، پس مرا
چنان کن که تو دوست داری.
اِلهی کَفی بی عِزّاً اَن اَکونَ لَکَ عَبداً وَ کَفی بی
فَخراً اَن تَکُونَ لی رَبّاً، اَنتَ کَما اُحِبُّ فَاجعَلنی
کَما تُحِبُّ
1- خدایا! ارجمندی برای من همین بس، که من
بنده ی تو باشم.
2- همین افتخار برایم بس که تو خدای منی.
3- خدایا تو چنانی که من دوست دارم، پس مرا
چنان کن که تو دوست داری.
میزان الحکمه، ج6، ص2651
-
RE: خدای من!
http://www.hamdardi.net/imgup/28353/...f2882280a2.jpg
اینروزها صبح وقتی که چشمم را باز می کنم
قبل از هر چیزی یادم می افتد که هنوز زنده ام
یعنی ممکن است یک روز دیگر وقت داشته باشم که زندگی کنم ؛
که جبران کنم؟
ومن معتقدم این قشنگ ترین هدیه ای است که
خدا هر صبح اول وقت ، به همه ما می دهد ؛
من اما گاهی یادم می رود که به خاطر زنده بودنم از خدا تشکر کنم ؛
البته این روند درزندگی فرزندان آدم همیشه همینطور بوده است ،
همیشه یادم می رود به خاطر چشمهایم ، به خاطر راه رفتن هایم ،
به خاطر بودنم ، به خاطر اینکه می توانم به یک برگ دست بزنم و روی خاک دراز بکشم ،
به خاطر آسمان بالای سرم ، به خاطر زمین زیر پایم ، به خاطر همه ی
چیزهایی که هست و من یادم نیست ، به خاطر همه چیز از خدا تشکر کنم ...
خدا همیشه بی دلیل و بی دریغ می بخشد ، خدا بی حساب و کتاب می بخشد ،
مدتهاست که حسابش از دستمان در رفته است؛ هدیه های خدا کجا شروع می شود ؟
هدیه های خدا کی تمام می شود ؟ نه ، هدیه های خدا اول و آخر ندارد ، تمام شدنی نیست ،
از اول اول بوده است ، تا آخر آخر هم هست ، رسم خدا همیشه همین بوده
وحال خدا میخواهد فقط بابتشان تشکر کنیم.خدابه تشکرهای ما نیاز ندارد
، فقط یک بهانه است ، بهانه ای برای اینکه عزیزتر شویم ،
برای اینکه نزدیکتر شویم , این توقع زیادی نیست ،
توقعی که خدا از ما دارد ...
منبع
-
RE: خدای من!
خداي من
تو را زماني خوب يافتم تمام فكر و ذكرم تو بودي
چرا گمت كردم چرا فراموشت كردم چرا ديگر تمام ذهنم را مشغول نميكني؟
خداي من تو كه توانايي پس دوباره مرا به آن روز هاي معنوي برگردان خدايا تنهايم نگذار