گویا هیچ امیدی به بهبود نیست
هميشه اميد هست . من فكر مي كنم اگه دوستان اين نظرها رو مي دن به خاطر اينه كه مي خوان خودت بشيني واقعيت ها رو ببيني و انتظار معجزه نداشته باشي . بعد از ازدواج متاسفانه بايد بگم خيلي چيزها بدتر هم مي شه شايد الان نامزدت مراعات خيلي چيزها رو بكنه يا خيلي از عادتهاي بدش برات مشخص نشده باشه . متاسفانه بعد از ازدواج مشكلات ديگه اي هم اضافه خواهد شد .
سعي كن اگه مي توني قبل از ازدواج يا عقد تصميم درست رو بگيري و اسير احساساتت نشي .
مي دونم كه خيلي جدا شدن سخته چون خودم الان 5 ماهه كه دارم جدايي از همسرم رو تجربه مي كنم ولي باورت نمي شه آرزو مي كردم ايكاش همون موقع دوستي و نامزديمون وقتي اشتباهاتش رو و تفاوت فكريمون رو ديدم ازش جدا مي شدم اون موقع وابستگيم خيلي كمتر از الان بود . الان بعد از 5 سال دارم ذره ذره آب مي شم واسه اينكه نمي تونم جدا شم . اون موقع خيلي خيلي وابستگيم كمتر بود . به همه اينها فكر كن و بعد تصميم بگير .
يكي از دلايلي هم كه من موقع نامزدي از نامزدم جدا نشدم همين ترس از تحكم پدرم و غصه خوردن مادرم بود . ولي الان به مراتب بدترش رو تجربه كردم . حالا اونا آرزوشون اينه كه من مطلقه نشم و مامانم هم خيلي بيشتر از آيندم نگرانه و غصه مي خوره . پس بهتر بود كه همون موقع چشامو بيشتر باز مي كردم .