RE: ازدواج مردان دورازخانه
اول به خاطر وقفه طولانی عذر میخوام اینم به خاطر شرایط کاریه. اما این مدت به فکر بودم زندگی همکاران رو توجه کردم.
تجربه نشون میده کیفیت زندگی در پایداری ازدواج تو این منطقه خیلی مهمه . منظور اینه که پاره وقت بودن همسران و با درکنار هم بودن اونها پاراماتر مهمی در پایداری زندگی نیست . چه بسا همسرانی که در کنار هم زندگی میکنند ولی باهم مشکلات عدیده ای دارند و ممکته به طلاق برسند. همینطور همسرانی با شرایط من و مدت زیادی دور از هم وجود دارند که بعد از مدت طولانی ازدواج هنوز عاشقند و در طول 2 هفته کار برای یک هفته پیش هم بودن لحظه شماری میکنند.
خوب این بعضی نطرات قبلی رو نقض میکنه . نظرتون چیه؟
RE: ازدواج مردان دورازخانه
دوست عزیز با نظرتون موافقم به شرط اینکه شخصی که انتخاب می کنید
بالغ و پخته ویا به عبارتی سرد وگرم چشیده باشه
نه دختر کم سن و سالی که تو رویا زندگی می کنه و با کوچکترین
مشکل در دوری از شما بهانه بگیری کنه و قدرت حل و فصل مشکلات به تنهایی نداشته باشه
به نظر من با شخصی ازدواج کن که شاغل و در عین حال سن پایین نباشه تا هم خودش سرگرم کار باشه وزیاد نبودتون و احساس نکنه و هم اهل بچه بازی نباشه :300:
موفق باشی.
RE: ازدواج مردان دورازخانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سنجاب
دوست عزیز با نظرتون موافقم به شرط اینکه شخصی که انتخاب می کنید
بالغ و پخته ویا به عبارتی سرد وگرم چشیده باشه
نه دختر کم سن و سالی که تو رویا زندگی می کنه و با کوچکترین
مشکل در دوری از شما بهانه بگیری کنه و قدرت حل و فصل مشکلات به تنهایی نداشته باشه
به نظر من با شخصی ازدواج کن که شاغل و در عین حال سن پایین نباشه تا هم خودش سرگرم کار باشه وزیاد نبودتون و احساس نکنه و هم اهل بچه بازی نباشه
:305: دقیقا همه ی ویژگی هایی که اگه من اول ازدواجمون داشتم با دوری همسرم راحتتر کنار میومدم و اجازه نمیدادم اطرافیان رابطه مون رو دستکاری کنند. موقع ازدواجمون راحت شغل همسرم رو پذیرفتم ولی بی مهارتیم باعث شد دوریمون ضربه های بدی به زندگیمون بزنه و در عمل هرگز نتوستم با دوریش کنار بیام. بخاطر دوریمون زمانی که با هم بودیم از هیچ محبتی برای همدیگه دریغ نمیکردیم و زمانی که از هم دور بودیم با کوچکترین برخورد به علاقه ی همدیگه شک میکردیم و از همدیگه میرنجیدیم. حتی مرور اون دوران انقدر برام زجر آوره که توصیه میکنم هرگز از همسرتون دور نباشین دلتنگی ها به حدی آرامشم رو گرفته بود که نه تنها آرامشی به همسرم نمیدادم بلکه ناخواسته با رفتارام اذیتش میکردم، طی روز دائم بهش تلفن میزدم و به شدت افسرده شده بودم.. تا جائیکه فراریش دادم.
RE: ازدواج مردان دورازخانه
sahar خانم ميشه از تجربياتت بيشتر بگي، آيا فقط همون چيزهايي كه سنجاب گفت كفايت ميكنه يا موارد ديگه اي هم هست كه بتونه كمك كنه ؟ آيا تو مدت دوريتون از هم فرزند هم داشتين؟ و اگه داشتين در خصوص مشكلات فرزند در حالت دوري همسران از هم بگين.
RE: ازدواج مردان دورازخانه
من فکر می کنم اگر به گزینه ازدواج با کسی که شرایط شما رو داره فکر کنید بهتر باشه. فقط کسی می تونه شرایط شما رو درک کنه که خودش هم این شرایطو داشته باشه. مثلا یک همکار از محل کارتون. البته بعد از اومدن بجه شرایط زندگی فرق می کنه. شاید اونموقع همسرتون کمتر کار کردند. به هر حال شما همیشه پیششون خواهی بود. دوری و دست تنها بودن برای بچه داری سخته. مثل اینکه یک مادر طلاق گرفته باشی.
نمی خوام ذهنتون رو خراب کنم اما زنها به عاطفه زیاد نیاز دارند. اگر شما از همسرتون دور باشید مجبورید وقتی پیشش هستید بیشتر از مردهای دیگه براشون سنگ تموم بذارید.
مثلا من زندگی یک پزشک که شبها همیشه کشیک بود و دیدم. زن و شوهر بعد از یک مدتی به این نتیجه رسیدند که اگر اون آقا با یک همکار مثل خودش ازدواج می کرد موفق تر بود . چون شرایطشو درک می کرد.
RE: ازدواج مردان دورازخانه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
من فکر می کنم اگر به گزینه ازدواج با کسی که شرایط شما رو داره فکر کنید بهتر باشه. فقط کسی می تونه شرایط شما رو درک کنه که خودش هم این شرایطو داشته باشه. مثلا یک همکار از محل کارتون. البته بعد از اومدن بجه شرایط زندگی فرق می کنه. شاید اونموقع همسرتون کمتر کار کردند. به هر حال شما همیشه پیششون خواهی بود. دوری و دست تنها بودن برای بچه داری سخته. مثل اینکه یک مادر طلاق گرفته باشی.
نمی خوام ذهنتون رو خراب کنم اما زنها به عاطفه زیاد نیاز دارند. اگر شما از همسرتون دور باشید مجبورید وقتی پیشش هستید بیشتر از مردهای دیگه براشون سنگ تموم بذارید.
مثلا من زندگی یک پزشک که شبها همیشه کشیک بود و دیدم. زن و شوهر بعد از یک مدتی به این نتیجه رسیدند که اگر اون آقا با یک همکار مثل خودش ازدواج می کرد موفق تر بود . چون شرایطشو درک می کرد.
من كلا با ازدواج تومحل كار مخالفم ، چون باعث ميشه روابط كاري زن يا مرد با ديگران رو هم تحت تاثير قرار بده و آرامش كاريش و ازش بگيره شايد هر يك از همسران رو مجبور كنه برخلاف اصولي كه بهشون معتقده كاري انجام بده .اونوقته كه ميايي به آرامش برسي تازه آرامش سر كارت هم ازت گرفته ميشه .
چند وقته مقاله ها و مشكلات مختلف رو مطالعه ميكنم و دارم به همون نتيجه قبلي ميرسم ، واقعا كيفيت زندگي تو دوام ازدواج خيلي نقش داره حالا شرايط مرد يا زن هرچي باشه .
دوستان بيشتر تاكيد ميكنن رو درك متقابل همسران تو همچين شرايط سخت و انتخاب كسي كه داراي درك بالا باشه ، ولي فكر ميكنم وجود درك متقابل بين همسران تو هر شرايطي نتيجه يه سري عوامل يا انجام كارهاي ديگه هستش يعني اين درك بايد بوجود اورده بشه نه اينكه از اولش خودش در وجود طرفين باشه .
هميشه كسايي توزندگي شكست ميخورن كه فكر ميكنن همه چيز رو ميدونن و درك بالايي از همه چيز دارن و دقيقا از همون ناحيه كه فكر ميكنن نقطه قوتشون هست شكست ميخورن.
ممنونم از دوستان كه به اين پست جواب دادن. همچنان مشتاق طرح مشكلات همسراني كه داراي تجربه زندگي دور از هم هستن و ارائه راهكارهايي كه انجام دادن تا مشكلشون رفع شده هستم.