RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
به نظر من مشکلات این خانوم عزیز صد در صد یه قسمتش به مهارت ها بر میگرده مثل همه زن و شوهر های دیگه
ولی خوب یه قسمتش هم جدی هست مثل وسواس، من اگه جای شما بودم و اگر ایشون قبول نمی کرد بیاد دکتر خودم می رفتم و یه شرح کامل از بیماریش میدادم و به تشخیص پزشک جتی اگر شده پنهانی دارو رو توی غذا به خوردش می دادم
ضمنا عزیزم منم شوهرمو دوست دارم و قبلا بیشتر، اگر تاپیک اول منو بخونی آشفتگی و پریشونی و وابستگی درش موج می زنه، ولی سعی کردم منطقم جلوتر از احساسم عمل کنه که تا اندازه ای موفق شدم
عزیزم مشکلات شما کمرنگ تر از مشکلات من هست ولی خوب نه زیاد!! حداقل شما می دونی و مطمئنی که دوستت داره، من توی این دو سال به ندرت این احساسو داشتم که شوهرم دوستم داره و چه بسا اگر این احساسو بهم میداد حتی فکر طلاق به مغزم خطور نمی کرد
به گفته مشاورم یکی از علت های دوری ایشون از رابطه جنسی وسواس هست که اصولا ایشون بدشون میاد از موارد طبیعی که در رابطه میتونه وجود داشته باشه و چندشش میشه، تازه وسواس خودش میتونه منجر به افسردگی باشه، وسواس یک بیماریه و با مهارت و ...حل نمیشه و نیاز به کمک تخصصی هست در این باره
ضمنا با وصف همه چیزهایی که گفتید من میگم زوده به طلاق فکر کنید
فعلا روی وسواس ایشون کار کنید تا ببینید چه نتیجه ای میگیرید
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
دوست عزیز شغل همسرتون چیه؟ایا قبل از ازدواج هم مبتلا به وسواس بودند یا خیر؟در مورد اینکه باید برای درمان وسواس ایشون به متخصص مراجعه کنید با سابینا موافقم این مساله رو به صورت جدی پیگیری کن و به نظرم برای اینکه زودتر به جواب برسی با یک مشاور حضوری نیز در ارتباط باش موفق باشی :72:
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
به گفته مشاورم یکی از علت های دوری ایشون از رابطه جنسی وسواس هست که اصولا ایشون بدشون میاد از موارد طبیعی که در رابطه میتونه وجود داشته باشه و چندشش میشه، تازه وسواس خودش میتونه منجر به افسردگی باشه، وسواس یک بیماریه و با مهارت و ...حل نمیشه و نیاز به کمک تخصصی هست در این باره
ضمنا با وصف همه چیزهایی که گفتید من میگم زوده به طلاق فکر کنید
فعلا روی وسواس ایشون کار کنید تا ببینید چه نتیجه ای میگیرید
[/quote]
سابینای عزیزم ممنون که اومدی اینجا و نظر دادی راستش شوهر منم بخاطر وسواسش هزار بهونه میاره که سراغم نیاد یعنی ۶ ماه یکبارم که میاد بعدش تا چند هفته حالش بده که نکنه من مریض شم نکنه بچه دار شم. یه چیز خنده دار هست که شاید بهش عادت کردم اما اگه مثلا بعد از دو سه ماه که اصلا بهم دست نزنه یهدفعه مدت زمان عادت ماهانه ام طولانی تر بشه هول برش میداره که نکنه حامله ای!!! حالا با صد و یک روش پیش گیری سه ماه قبل! از اون گذشته اونقدر به کثیفی و تمیزی گیر میده که هر دفعه باید ملحفه های تخت رو عوض کنم! درمان هم نمیدونم چطور کنم چون دکترها میگن خدشون باید مریضو ببینن و..
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سبزه
دوست عزیز شغل همسرتون چیه؟ایا قبل از ازدواج هم مبتلا به وسواس بودند یا خیر؟در مورد اینکه باید برای درمان وسواس ایشون به متخصص مراجعه کنید با سابینا موافقم این مساله رو به صورت جدی پیگیری کن و به نظرم برای اینکه زودتر به جواب برسی با یک مشاور حضوری نیز در ارتباط باش موفق باشی :72:
البته این وسواس یک جورایی خانوادگی هست یعنی خانواده شوهرم کلا اینطورین و روی یک چیزهای خیلی عجیب و غریب وسواس دارند که گاهی اوقات به شدت منو عصبی میکنه. حتی این وسواس نه تنها از جنبه فیزیکی به معنوی هم کشیده میشه. خلاصه من که خودم همیشه آدم تمیزی بودم از هر چیز کثیفی بدم میومد با دیدن این خونواده کلا خودمو فراموش کردم. فرضشو بکنین که هر وقت شوهرتون بغلتون کنه بعدش کلی مجبورتون کنه که سر و صورتتونو بشورین و لباستونو هم عوض کنین! که نکنه مریض بشین یا اینکه بچه دار!:311:
چند بار مشاور رفتم که همشون معتقدند که جدا بشم و میگن داری جوونیتو تلف میکنید. دکترها هم که باید خود مریضو ببینن. برای مریضی هایی هم که فکر میکرد داره خودش چند تا دکتر رفت همشون گفته بودند بره دکتر اعصاب که نرفت. شغلش هم طوریه که توی خونه کار میکنه.
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
ببین عزیزم
همت کن و با هر زبونی شده اینو بکش دکتر اعصاب
اصلا بگو خودم مریضم و بیا همراه من بعد اونجا یه کلکی سوار کن این از مشکلش حرف بزنه
قبلشم خودت برو پیش همون دکتر و آمادگی بهش بده که بدونه رفتن تو بهونه س و هدف اصلی شوهرته
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
سلام دوستان و ممنون سابینا جان راستش ایده دکتر رفتن که اولین ایده ای هست که به ذهن هر کسی میرسه . اما وقتی اومدم اینجا به این خاطر بود که دیدم نمیتونم راضیش کنم بیاد دکتر. حالا از اون وضعیتی که قرار بود همین امروز و فردا بریم برای طلاق موکولش کردیم به دو هفته دیگه. اگر توی این دو هفته با همین تمرین کلامی بتونم چیزی رو عوض کنم که اونوقت ازش میخوام که دکتر هم بره یعنی بتونیم با هم حرف بزنیم. به هر حال اگر کسی بدون استفاده دارو راه حلی برای وسواس داره به من بگه. من فقط کاری کردم که روی وسواسش حساس نشه. یعنی هر چیزیرو میگه بشور میشورم تا خیالش راحت بشه. یا اگر در مورد چیز خاصی وسواس داره که حتما انجام بشه به حرفش گوش میکنم. خقیقتش کلا ذهن ریز بینی داره که به همین دلیل در کارش درجه یک است. یعنی به علت ریز بینی کوچکترین اشکالی نمیگذاره که در کارش بوجود بیاد یا یه جور میشه گفت وسواس کمالگرایی داره که خوشبختانه در کارش خیلی خوبه که من نمیدونم میشه وسواسش رو در جهاتی خوب کرد و در جهاتی مثل کارش گذاشت همونطوری بمونه . من خودم خیلی تحت فشار هستم مغزم مرتب دو دوتا چهارتا میکنه. که حواسم باشه خیلی وقتی ندارم اما از جانبی جذابیتهای شخصیتیش جوریه که گاهی آدم یادش میره که به هیچ وجه رابطه من و اون رابطه زن و شوهری نیست. توی این مدت من فقط ازش کار یاد گرفتم و از همین هم راضیم. حالا هم فقط دارم بالا و پایین میکنم ببینم میتونم تغییری کنم که اونو هم تغییر بدم. در ضمن در مورد اون مطلب که گفتم بهش من اگر جای تو بودم برای خانواده خرج میکردم. باید بگم نمیدون چقدر تاثیر داشته چون دیروز میگفت دیگه میترسم باهات بیام بیرون در حالیکه این اولین باری بود که من به این موضوع اشاره کردم و واقعا نمیدونم چه نتیجه ای میده یعنی ازم فاصله میگیره؟ ممنون از توحهتون.
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
والله چی بگم عزیزم من فکر می کنم وسواس ایشون بسیار شدیده و نمیدونم آیا با روش های شناختی و بدون دارو قابل درمان هست یا خیر. یه سری به دنیای اینترنت بزن ببین شاید روششو پیدا کنی. ولی تا اونجایی که من می دونم روش های شناختی جایی موثرند که بیمار مشکلشو قبول کنه وهمت کنه برای رفعش. ولی نمیدونم شما که درمورد وسواس به حرفهاش گوش میدید و هر چیزی رو مثلا دو بار یا سه بار میشورید بهش کمک می کنید یا به بیماریش دامن می زنید. من فکر می کنم مشکل شما متاسفانه بالاتر از حد توان این تالار هست
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
از اینکه بفکر افتادید تا کاری برای جمع و جور کردن زندگیتون کنید بهتون تبریک میگم
خدای من- میبینم شما مطالبی را عنوان کردید که بین من و همسرم نیز بود
خودت رو دست کم نگیر یک نابغه باید بتونه روابط بهتری برقرار کنه اینکه مثلا در رشته خودشون از نبوغ خاصی برخوردارند درست ولی درس زندگی چی؟ بایدایشون هم اینو یاد بگیره حمایتهای بیمورد اجازه نمیده طرف فکر کنه!
برای چنین مشکلی وقت و ضرب العجل دو سه هفته ای تعیین نکنید اینکار با مراقبت روزانه انجام میشه
مشکل ایشان 90 درصد عدم اطمینان به محبت شماست از حاضر جوابی بپرهیزید و به ایشان بگویید که حرفهایتان مغرضانه نیست
اگر نسبت به افرادی حساسیت نشان میدهد با ایشان به صحبت بنشینید اجازه بدید حرفش را تمام کند مدتی شنونده خوبی باش
شما میتوانید آرامش را به قلب و رمح ایشون برگردونید (اگر واقعا بخواهید)
من باز هم در خدمت خواهم بود
امیدوارم همینجا مطالبی از بهبود وضعیت ببینم
شاد باشید
از اینکه بفکر افتادید تا کاری برای جمع و جور کردن زندگیتون کنید بهتون تبریک میگم
خدای من- میبینم شما مطالبی را عنوان کردید که بین من و همسرم نیز بود
خودت رو دست کم نگیر یک نابغه باید بتونه روابط بهتری برقرار کنه اینکه مثلا در رشته خودشون از نبوغ خاصی برخوردارند درست ولی درس زندگی چی؟ بایدایشون هم اینو یاد بگیره حمایتهای بیمورد اجازه نمیده طرف فکر کنه!
برای چنین مشکلی وقت و ضرب العجل دو سه هفته ای تعیین نکنید اینکار با مراقبت روزانه انجام میشه
مشکل ایشان 90 درصد عدم اطمینان به محبت شماست از حاضر جوابی بپرهیزید و به ایشان بگویید که حرفهایتان مغرضانه نیست
اگر نسبت به افرادی حساسیت نشان میدهد با ایشان به صحبت بنشینید اجازه بدید حرفش را تمام کند مدتی شنونده خوبی باش
شما میتوانید آرامش را به قلب و روح ایشون برگردونید (اگر واقعا بخواهید)
من باز هم در خدمت خواهم بود
امیدوارم همینجا مطالبی از بهبود وضعیت ببینم
شاد باشید
در ضمن اضافه کنم وقتی شما سردرد دارید و مسکن استفاده میکنید و آروم میگیرید معنیش این نیست که درد از بین رفته بلکه درد سر جاشه فقط شما احساسش نمیکنید
پیشنهاد دکتر و دارو حال ایشون رو بدتر میکنه و اگر هم قبول کنه متاسفانه جواب مشکل ایشون رو نمیده
اگر بتونید وابستگیتون رو به ایشون کمتر و به پیوستگی تبدیل منید مشکل تا حد زیادی برطرف میشه در مورد روابط نزدیکتر هم سعی کنید علائقش رو تشخیص داده انجام دهید (مثل نوع لباس یا عطرو نوع آرایش و...) بصورت غیر مستقیم کارساز است
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
آقای فرشاد لطفا مراجعه کننده رواز درمان تخصصی دلسرد نکنید
بیماری های روحی حاد مثل افسردگی و وسواس با درمان تخصصی به زور کنترل می شن چه رسد با درمان تجربی مبتنی بر آزمون و خطا
لطفا اطلاعاتتون را درباره این بیماری ها بالا ببرید::303:
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سابینا
آقای فرشاد لطفا مراجعه کننده رواز درمان تخصصی دلسرد نکنید
بیماری های روحی حاد مثل افسردگی و وسواس با درمان تخصصی به زور کنترل می شن چه رسد با درمان تجربی مبتنی بر آزمون و خطا
لطفا اطلاعاتتون را درباره این بیماری ها بالا ببرید::303:
بیاد داشته باشید این تاپیک برای پاسخگویی (مشاوره یا همدردی... )در مورد مشکل ایشون هست نه نصیحت من
پس بهتره راهی که فقط بنظرتون بهتر بیاد رو ارجح ندونید و به دیگران حق انتخاب بدید
بابت توجهتون تشکر میکنم
اعضاء محترمی که قصد راهنمایی دیگران را دارند حتماً تاپیک آفت های احتمالی در کار مشاوره را مطالعه فرمایند
RE: با هم اختلاف نظر داریم یا یکی از ما مشکل داره؟ طلاق آره؟
ممنونم farshad8800 و سابینا ی عزیز. یکی از موضوعاتی که عجله درآن موثر است گذشت زمان است مخصوصا برای خانمها که اگر از یک سنی بگذرند خیلی مشکلات بیشتری خواهند داشت. البته این موضوع عجله ای نیست و بعلت اینکه این موضوع ۶ سال همچنان ادامه دارد و بارها موضوع طلاق مطرح شده است و اینکه دو هفته زمان دادم بخاطر این بود که ببینم آیا غییرات من تغییری در وضعیت ایجاد میکند یا نه؟ اگر ایجاد کرد مسلما زمان بیشتری خواهم داد اما اگر به فکر خودم هم نباشم با توجه به سنم ممکن است شانس خیلی چیزها حتی کار و زندکی را هم از خود بگیرم که یک جور ظلم به نفس محسوب میشود و زمانی به این امر بیشتر فکر کردم که از خستگی به قرآن پناه بردم تا کتاب را باز کردم آیه ای بود در مورد کسانی که میمیرند در حالیکه به خود ظلم میکرده اند و... که مرا به این فکر انداخت که چرا باید ظلم و درد را تا حد مرگ تحمل کنم ولی خود را رها نسازم و از رهایی بترسم. به هر حال امیدوارم که بتوانم با یاری شما گام موثری را در بهبود وضعیتم بر دارم. توکل به خدا:323: