از نظراتون يه دنيا ممنونم خيلي بهم اعتماد به نفس داد:43::72:
نمایش نسخه قابل چاپ
از نظراتون يه دنيا ممنونم خيلي بهم اعتماد به نفس داد:43::72:
shabe baruni از صراحتت خوشم اومد كاش منم مثل تو بودم البته تصميم گرفتم كه تمرين كنم و حداقل كمي مثل تو بشم
از همه دوستاي خوبم هم تشكر مي كنم
مي رم كه نه گفتن و ياد بگيرم
اينم يه تمرينه. بعد بياين تمريناي ديگه اش با خودم.:227::46:
خواهر من علاقه ای که در مودت کوتاهی مثل سه ماه به وجود اومده مطمئنا نمیتونه چندان عمیق باشه که شما رو از نه گفتن بازداره
خوشحالم که به ازدواج با این آقا فکر نمی کنید چون سالی که نکوست ...
در مدت کوتاهی مثل سه ماه اینهمه مورد ازش دیدید مطمئنا ایشون به درد شما نمیخورن مخصوصا مورد خوابیدنشو مطرح کردید که معلوم میکنه ایشون زمینه بی مسئولیتی و تنبلی هم داره
خوب همه اینها دلیل خوبی هست که خیلی قاطعانه بهشون بگید نه، بگید به مادرم مطرح کردم موضوع را شدیدا مخالفت کرد و من نمیتونم روی حرف ایشون حرفی بزنم و تو روی خانواده م وایسم
شب سراب نیرزد به بامداد خمار
سلام مليسا
چرا از اول باهش دوست شدي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟
اين موضوع واسه تو در آينده مشكل ايجاد مي كنه.روزنامه ها را بخوان.اين جور رابطه ها كينه مي ياره.حتي ممكنه بعد ازدواجت با يكي ديگه هم به سراغت بياد و شوهرت را دق بده.از شما كه تحصيل كرده ايد بعيده.
سلام
عین روز روشنه که این آقا به درد شما نمی خوره پس در رد کردنش هیچ شکی نیست.
اما میمونه موضوع احساسات که به قول دوستان از اول نباید وارد میشدی اما حالا که شدی نباید بذاری احساسات بر عقلت غلبه کنه معلومه که پا گذاشتن رو احساسات واقعا سخت و زجر آوره ولی بهت قول می دم گذر زمان همه چیرو درست میکنه به هرحال باید تاوان این دوست داشتن نادرستو پس بدی.
موفق باشی:72: