RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
یه سوال! یعنی وقتی فرضا همسر دوستانم کسی را به من معرفی می کنند با طرف مقابل هم در این مورد صحبت کرده اند ؟ و یعنی طرف مقابل واقعا منتظر این است که قدم پیش گذاشته شود؟
حالا فرض کنید من برای موردی قدم جلو گذاشتم و تا اتمام مساله و روشن شدن جواب منفی چند ماه طول کشید و بعد سراغ مورد بعدی رفتم واقعا اون بنده خدا توی این مدت به این مساله فکر کرده است؟
بعد این همه خانم که هر کدوم خواهر زاده و برادرزاده و ... خود را به مادرم معرفی کرده اند واقعا با طرف مقابل هم صحبت کرده اند؟
این جوری که خیلی مسخره است!
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
فرانک 1389 عزیز
معمولا اینجور ادمها که به این شکل ازدواج می کنن هر هفته می رن خانه ی یکی چون کیسهای زیادی بهشون معرفی می کنن
ایراد اصلیه بعضی ازدواجهای سنتی همینه ،میشه گفت متاسفانه به چشم کالا به دختر نگاه میشه
معرف هم مقصر نیست اون فقط از روی دوستی میخواد دو نفر رو بهم برسونه
شما جرا ذهن خودت رو باید مشغوله کسی بکنی که هنوز ندیدی؟
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tamas
فرانک 1389 عزیز
معمولا اینجور ادمها که به این شکل ازدواج می کنن هر هفته می رن خانه ی یکی چون کیسهای زیادی بهشون معرفی می کنن
ایراد اصلیه ازدواجهای سنتی همینه ،میشه گفت متاسفانه به چشم کالا به دختر نگاه میشه
معرف هم مقصر نیست اون فقط از روی دوستی میخواد دو نفر رو بهم برسونه
شما جرا ذهن خودت رو باید مشغوله کسی بکنی که هنوز ندیدی؟
خواستگاری رفتن به این شکل به هیچ وجه به معنای نگاه کردن به دختر به منزله ی کالا نیست بلکه برعکس با بردن شان و منزلت دختر به حد اعلای خود است چون حرف نهایی و پاسخ نهایی را دختر خانم می دهد یعنی این جوری نیست که دختر نشسته باشد پشت ویترین بیایند پسندش کنند برعکس دختر نشسته است در خانه ی خود و همه ی خواستگارهایی را که پس از چند خان به این مرحله رسیده اند را گزینش می کند.
در سیستم غیر سنتی دختر همیشه در اضطراب مورد پسند واقع شدن است و هیچ گاه خودش نیست در حالی که در سیستم سنتی این دختر است که انتخاب نهایی را می کند
در این سیستم عقل معیارها را می سنجد و بررسی می کند و سپس احساس و به دل نشستن مورد نظر قرار می گیرد و در نهایت تصمیم گیری می شود و این سیستم کاملا دو طرفه است.
تنها مشکلی که در شهرهای بزرگ و با کمرنگ شدن ارتباطات انسانی در کلان شهرها در رابطه با ازدواج سنتی به وجود می آید این است که شناخت ها رنگ می بازد مسائلی مانند شناخت خانوادگی نقشش کمرنگ می شود و شبکه های اجتماعی خانوادگی که پایه ی انتخاب ها در شهرستان ها می باشند نقش خود را از دست می دهند. در این سیستم انتخاب ها مبنای عقلی خود را از دست می دهند و تا قبل از جلسه خواستگاری هیچ شناختی وجود ندارد. برای حل این مشکل برخی به دنبال راه حل هایی همچون ارتباط های قبل از ازدواج می روند و برخی نیز از راه حل "واسطه ها" استفاده می کنند. راه حل دوم اگر چه آفت کمتری دارد می تواند به جایی که خانم فرانک اشاره کردند منتهی شود
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ashnayedirooz
یه سوال! یعنی وقتی فرضا همسر دوستانم کسی را به من معرفی می کنند با طرف مقابل هم در این مورد صحبت کرده اند ؟ و یعنی طرف مقابل واقعا منتظر این است که قدم پیش گذاشته شود؟
حالا فرض کنید من برای موردی قدم جلو گذاشتم و تا اتمام مساله و روشن شدن جواب منفی چند ماه طول کشید و بعد سراغ مورد بعدی رفتم واقعا اون بنده خدا توی این مدت به این مساله فکر کرده است؟
بعد این همه خانم که هر کدوم خواهر زاده و برادرزاده و ... خود را به مادرم معرفی کرده اند واقعا با طرف مقابل هم صحبت کرده اند؟
این جوری که خیلی مسخره است!
دوست عزیز
در جواب قسمت اول سوالتون ،گاهی اینطوره گاهی هم نه !
البته طبق همون قائده که پسر باید بره خواستگاری دختر، معرفها هم اکثرا اول دختر خانم رو به آقا پسر معذفی میکنند.اگه موافق بود بعد به دختر خانم هم اطلاع میدن که کسی با این ویژگیها هست که ما تو رو بهش معرفی کردیم و اون موافق بوده حالا نظر شما چیه؟
اگه دختر خانم هم موافق بود و کلیات همدیگرو پسندیدند بعد به آقا پسر میگن تا رسما پا پیش بذاره.
د رمورد قسمت دوم سوالتون هم همیشه نه اما تا جایی که من میدونم و در مورد خودم بگم، بله.
مثل همین مورد خودم رو که اینجا گفتم.دیگران رو نمیدونم.
اما خود من خیلی دوست دارم اگه کسی منو نپسندید زود نظرش رو به اطلاعم برسونه یا وقتی شرایطمو از کسی میشنوه اگه موافق نیست همون لحظه بگه " نه " و اگه موافقه هرچه زودتر اقدام کنه تا من بیخودی منتظر نباشم و شاید موردهای دیگه رو به خاطر اون که به ظاهر بهتر باشه از دست بدم.
خب منم از همین مسخرگیش گلایه کردم دیگه:316:
tamas عزیزم
اینطور نیست که تو فکر میکنی:46:
اتفاقا خود من خیلی دوست دارم به شکل سنتی انتخاب بشم تا اینکه کسی یک لحظه منو ببینه عاشقم بشه و یا بدون شناخت واقعی ازم بیاد خواستکاریم.
فکر میکنم اگه بخاطر خصوصیات شخصیتی و روحی و ...که دارم به کسی معرفی بشم خیلی بهتره چون نشون میده دیگران منو به اون خصوصیات میشناسند و قبول دارند.
البته گاهی هم خواست خداوند بر این تعلق میگیره که توی یک لحظه دو نگاه بهم گره میخوره و :310:
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
راستش بنظر من هم معرفی کردن اشکال نداره.اما در این جور مواقع باید احتیاط کرد . چون بعضی مواقع توی خونه و جلوی اطذ=رافیان خیلی بد میشه اگر پسر به خواستگاری نیاد.
من یه مرود اینجوری داشتم و متاسفانه خانواده پسر هر روز پیغام میدادن به معرف که این هفته میریم و نه اون یکی هفته میریم. یا پسر میگفت سرم شلوغه (از حس مسئولیت بالاش بود:311:)و خلاصه بیچاره معرف هرروز یه پیغام می آورد منم از ازدواج سنتی خوشم نمیاد.اما خوب تابع خانواده بودم.تااینکه همه خانواده برادر ها و خوهرها و داماد و عروس فهمید معرف فامیل بود ...باورتون نمیشه آخرش هم نیومدن و جالب اینه که انگار من اونارو دیده باشم و یا باهاشون در تماسم ..:302:خواهر خدوم هر روز میگفت اینا چرا نیومدن ازم میپرسید چی شد پس؟
جاتون خالی منم یه بار عصبانی شدم و همشونو کوبیدم به دیوار:161::320:که بابا من از کجا باید خبر داشته باشم نیومدن به ...حتی برادر زاده ام که 4 سالشه میپرسید عمه چرا علوسی نمیکنی خواستگالت نیومد؟:223:بخدا من به کسی چیزی نگفت:302:
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
سلام
واي امان از دست اين خواستگار جماعت كه اعصاب ادمو بهم ميريزن:302:
واي پرناز جون خوش بحالت كه تو يه موردت اينجوري شده من چندين موردم اينطوري شده و يا بعد اينكه اومدن ديگه خبري نشده و برا همين ميدونم و دركت ميكنم كه ادم چجوري جلوي خانوادش خراب ميشه .جالب اينجاست كه از نظر قيافه و قد و تيپ به گفته ديگران خوشگل و جذابم هر كي كه ميشناستم به متانتم و ادب و اخلاقم قسم ميخورن از نظر شخصيت خانوادگي وتحصيلات هم چيزي كم ندارم خلاصه تو هر مراسم كلي خواستگار رديف ميشن برام يا اگه كسي تو دوست واشنا وفاميل بخواد يه دختر خوب معرفي كنن از بين بقيه اكثرا من انتخاب ميشم
ولي جه فايده كه بعد اولين جلسه اكثرا ديگه خبري نميشه...........بعضي اوقات واقعا ميمونم كه چرا بايد اينطوري بشه؟حالا كاري به خواستگارهايي كه معرفي شدم بهشون ندارم چون بهر حال ميگم شايد از قيافم حالا به هر دليلي خوششون نيومده ولي اخه وتي كسي منو ميبينه خب يعني خوشش اومده كه مقدمات خواستگاري رو كرده ديگه يا مثلا قيافه من تو خونه عوض ميشه كه همون خواستگاري كه منو قبلا پسند كرده تو خونه نظرش عوض ميشه البته من يه چيزي كم دارم اونم اينه كه خانواده پولداري ندارم از لحاظ مالي متوسطيم حالا سوالم اينه ولي ايا خانواده پولدار داشتن برا اقايون وخانوادشون اينقد مهمه كه قيد پاكي و نجابت يه دختر رو بزن حالا (سواي بقيه خصوصيات خوبش)؟؟؟؟؟؟؟
البته موردهايي هم بوده كه خب من جواب رد دادم ولي اكثرا اوناييكه اون شرايط مد نظر منو داشتن از دسته بالايي بودن
همين دو روز قبل از عيد يه خواستگار داشتم كه البته مادر وخواهرشون منو به همراه مادرم يه جاي ديگه قبلا ديده بودن و شرايطشونو گفتن وشرايط منو هم پرسيدن وخيلي اصرار داشتن كه به پسرشون معرفي كنن برا همين قرار شد يه جلسه بيان كه تو اون يه جلسه هم فقط از نظر ظاهر همديگه رو ديديم واصلا حرف هم نزديم و مادرامون حرف ميزدن كه برا منم جاي تعجب داشت خلاصه بدون اينكه ما حرف بزنيم پا شدن رفتن منم گفتم ديگه خوششون نيومد ديگه فرداش زنگ زدن كه اگه اجازه بدين ما بعد از عيد برا صحبت كردن و اين حرفا دوباره مزاحمتون بشيم چون عيد رو مسافرتيم برا بعد از عيد باشه ولي انگار هنوز عيد اينا تموم نشده:311:و هنوز هيچ خبري نيس موندم نميدونم چيكار كنم به نظرتون بيخيالش شم ؟البته بيخيال نشم چيكار كنم ؟اخه ميگم خيلي خب از خونمون يا هر چي ديگه خوشتون نيومده خب دوباره زنگ زدنتون چي بود اخه موقع ادرس گرفتن مگه نميديدن بالا شهر نيستيم!!!!!!!اصلا هر وقت كه شرايط يكي باب ميل من ميشه طرف ميپره حالا شايد بگين خب انتظارات من خيلي زياده نه اصلا هم اين طور نيس .به نظرتون در مورد اخرين خواستگارم چيه ؟به نظرتون چرا خواستگارام اينطوري ميشن؟مگه من چي كم دارم يعني خانواده پولدار داشتن اينقد مهمه ؟مقاله اقاي سنگ تراشان رو خوندم در مورد خواستگار ديدم اكثر اون خصوصيات رو داشتم ولي چه فايده.....
ببخشيد منظورم تعريف از خودم نبود فقط دلم پر بود
از يه طرف هم حرفاي بقيه ادمو عذاب ميده
بعضي اوقات ميگم با اينكه خرافاتي نيستم بخدا شك ميكنم كه ديكه يه كاري كردن ......
ببخشيد زياد حرف زدم اخه دلم خيلي پر بود:47:
فرانك جون ببخشيد كه تو تايپيك شما نوشتم خواستم يه جوابي بدم ديدم دارم همينطور مينويسم
شاد باشيد:72:
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazli_123
جالب اينجاست كه از نظر قيافه و قد و تيپ به گفته ديگران خوشگل و جذابم هر كي كه ميشناستم به متانتم و ادب و اخلاقم قسم ميخورن از نظر شخصيت خانوادگي وتحصيلات هم چيزي كم ندارم خلاصه تو هر مراسم كلي خواستگار رديف ميشن برام يا اگه كسي تو دوست واشنا وفاميل بخواد يه دختر خوب معرفي كنن از بين بقيه اكثرا من انتخاب ميشم
سلام
متاسفانه يكي از مشكلاتي كه خواستگارياي فعلي داره همينه. آقاي آشناي ديروز كالا ديده شدن يعني همين!! يعني يه دختر همش بايد نگران تحصيلات و قد و تيپ و قيافه و خانواده و ... باشه تا از بين گزينه هاي پسرا انتخاب شه! شما اگر فرضا ده تا دختر بهت معرفي كنند كدومشونو انتخاب ميكني؟! شما كه هيچ كدومو نميشناسي. پس براساس همين ملاكهاي شناخت سطحي كه خيلي عميق نيست انتخاب ميكني درحالي كه ممكنه در درون فردي شخصيت ديگري نهفته باشه. البته من منظورم nazli خانم گل نيست :46:
اما دركل فرانك جان به نظر من نبايد وقتي خواستگاري نمياد دنبال عيب در خودت باشي و فكر كني مشكلي داري كه رفته و ديگه نيومده شايد اتفاقي عاشق كسي شده :310: يا بدون اينكه با اون بيچاره مشورت كنند شما رو معرفي كردن يا ... پس اصلا دنبال عيب و ... در درون خودت نباش كه يعني چي شد؟ منو ميخواد ؟ چرا ...؟ هر موردي رو جداگانه بررسي كن و اصلا نگو اگر اون يكي بياد خيلي بهتره پس بذار منتظر بمونم ببينم چي ميشه و ...:72:
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
ياساي عزيز من گفتم منظورم تعريف از خودم و گفتن اينها نبود بلكه فقط دلم پر بود بخاطر انتخاب شدن توسط كسي هم نه بلدم چاپلوسي كنم وخودمو يجور ديگه نشون بدم نه هم سياست اينكار ها رو داشتم سعي ميكنم هميشه همون طوري كه هستم باشم .اگه هم كسي معرفي ميكنه بيشتر بخاطر متانت و اخلاق خوبمو بخاطر دل صاف وساده اي كه دارم هست تا اينكه بخاطر ظاهرم باشه. بخاطر خوشايند كسي خودمو يجور ديگه نشون نميدم چون بلد نيستم .مثلا اگه حدوحدود روابطم رو نگه ميدارم منت سر كسي نيس يا بخاطر مثبت نشون دادن خودم نسي بلكه فقط بخاطر حفظ شخصيت خودم بوده و براي اين بوده كه مشغول الضمنه وجدان خودم نباشم.
مشكل من هم دقيقا اينجاست كه چرا بايد فقط ظواهر مهم باشه چون در طول زندگي مشترك ما با اخلاق و منش و هم زندگي ميكنن قيافه يا ظواهر هر چقد هم مهم باشه بعد يه مدت عادي ميشه برا ادم .مشكل اينجاست كه تو خواستگاريهاي ما اصلا شناخت مطرح نيست .و فقط كليات مطرح هست
اينا رو گفتم چون اقايون خيلي ميگن خانم ها انتظاراشون بالاست ولي خبر از خودشون ندارن كه چقد ماديات براشون مهمه :163:
بهر حال بيخيال اين حرفا يه روزيميرسه كه به اين حال وهواي مجرديمون غبطه ميخوريم ويادش بخير يادش بخير را ميندازيم .
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasa
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazli_123
جالب اينجاست كه از نظر قيافه و قد و تيپ به گفته ديگران خوشگل و جذابم هر كي كه ميشناستم به متانتم و ادب و اخلاقم قسم ميخورن از نظر شخصيت خانوادگي وتحصيلات هم چيزي كم ندارم خلاصه تو هر مراسم كلي خواستگار رديف ميشن برام يا اگه كسي تو دوست واشنا وفاميل بخواد يه دختر خوب معرفي كنن از بين بقيه اكثرا من انتخاب ميشم
سلام
متاسفانه يكي از مشكلاتي كه خواستگارياي فعلي داره همينه. آقاي آشناي ديروز كالا ديده شدن يعني همين!! يعني يه دختر همش بايد نگران تحصيلات و قد و تيپ و قيافه و خانواده و ... باشه تا از بين گزينه هاي پسرا انتخاب شه! شما اگر فرضا ده تا دختر بهت معرفي كنند كدومشونو انتخاب ميكني؟! شما كه هيچ كدومو نميشناسي. پس براساس همين ملاكهاي
شناخت سطحي كه خيلي عميق نيست انتخاب ميكني درحالي كه ممكنه در درون فردي شخصيت ديگري نهفته باشه. البته من منظورم nazli خانم گل نيست :46:
اما دركل فرانك جان به نظر من نبايد وقتي خواستگاري نمياد دنبال عيب در خودت باشي و فكر كني مشكلي داري كه رفته و ديگه نيومده شايد اتفاقي عاشق كسي شده :310: يا بدون اينكه با اون بيچاره مشورت كنند شما رو معرفي كردن يا ... پس اصلا دنبال عيب و ... در درون خودت نباش كه يعني چي شد؟ منو ميخواد ؟ چرا ...؟ هر موردي رو جداگانه بررسي كن و اصلا نگو اگر اون يكي بياد خيلي بهتره پس بذار منتظر بمونم ببينم چي ميشه و ...:72:
در مورد خانواده و تحصیلات فکر نمی کنم ربطی به کالا دیده شدن داشته باشه، به هر حال خانواده قسمت زیادی از شخصیت فرزند خانواده را شکل داده است، به شخصه حتی روابط خوب پدر و مادر شخص مقابل نیز برایم مهم است.
اما آیا باید برایمان مهم نباشد؟ من یک پسرم با استدلال شما برای من دیگر نباید این چیزها مهم باشد! اما من از روزی که درک کردم که ممکن است روزی ازدواج کنم شروع کردم به شناختن خود و عیب هایم و رفع این عیب ها و یا کمرنگ کردن این عیب ها و بهبود شخصیت خودم، به هر حال برای داشتن یک شرایط بهتر در آینده باید به چیزهایی اهمیت داد که شاید در زندگی فردی چندان هم پررنگ نباشند.
در مورد شخص خودم معمولا بعد از معرفی دختر خانمی به مادرم، مادرم زیر و بم خانواده ایشان را در می آورد و این که مثلا افرادی خوشنام باشند و نقطه ی سیاهی در موردشان وجود نداشته باشد و ... و وقتی از فیلتر خانواده رد شد به من معرفی می کنند(حالا توی این قسمت فیلتر خانواده بعضی وقت ها این قدر سخت گیری می شه که لج من در میاد که مثلا برادر پدر بزرگش فلان کاره بوده است و ... ) پس از معرفی شخص مقابل اولین سوال های من : سن، تحصیلات خودش و پدرش و مطمئن شدن از چادری بودن خودش است. وقتی از اولین سوال هایی که من در موردش پرسیدم جان به در برد آن وقت خودم دست به کار می شوم و تحقیقات مختصری را در مورد طرف مقابل می کنم، این تحقیقات بیشتر مربوط به جهت گیری های فکری و سیاسی است. در صورتی که شخص مقابل از این مرحله نیز گذشت به خانواده اجازه می دهم که برای خواستگاری تماس بگیرند.
در جلسه خواستگاری هم مقدار زیادی سوالات چالش برانگیز دارم که آخرین چیزی که برام مهم تیپ و قیافه طرف مقابل است.
این که می گوئید آیا در جلسه ی خواستگاری پشیمان شده است؟ به شخصه برایم پیش آمده است که در جلسه خواستگاری همان اول کار با اولین برخورد با پدر دختر نظرم منفی شد اما با پرسش و پاسخ بعدی با دختر خانم و شناختن شخصیت طرف مقابل نظرم بسیار مثبت شد.
در جلسه ی خواستگاری آن چه مورد دقت قرار می گیرد خیلی چیزهاست از کتاب های داخل کتابخانه تا تابلوهای در و دیوار تا رفتار پدر و مادر و هر چیز دیگری که کوچکترین اطلاعاتی از فرهنگ و شخصیت طرف مقابل و خانواده اش به ما بدهد.
آیا این ها یعنی کالا دیده شدن؟ شخصی که سال ها در خانه ای زندگی کرده است و در آن خانه و با آن فرهنگ بزرگ شده است را باید از روی فرهنگ حاکم بر زندگی او شناخت یا از روی قیافه و قد و قامت و ... آیا این چیزها فرعی است؟
شما به عنوان یک دختر پسری به خواستگاری تان بیاید که بگوید من حاضرم برای گذران زندگی آجر هم بالا بندازم و کار ساختمان هم بکنم! حالا این آقا پسر تا الان یک تک تومانی درآمد نداشته است و احیانا آجر هم نمی داند چیست! به حرفش اعتماد می کنید یا به آن چه از زندگیش می بینید؟
من موردی بهم معرفی شده بود که به نظر خیلی هم از نظر شخصیتی مناسب می آمد ولی وضع خانواده ایشان زیادی خوب بود و پدر ایشان گفته بود حاضر است برای دامادش خانه تهیه کند این شاید از نظر شخصی دیگر عالی باشد اما برای من چند معنا داشت:
1. دختر ایشان نمی تواند زندگی پائین تری را تحمل کند (البته من حقوق خوبی دارم اما در اول زندگی نمی توانم رفاهی مانند خانه پدر ایشان را برایش فراهم کنم)
2. استقلال مالی من از بین می رود و وابسته می شوم
3. غرور من در اداره زندگی شخصی ام از بین می رود.
ما اگر چه برای خواستگاری تماس گرفته بودیم ولیکن من با درک این موضوع خواستگاری را منتفی کردم (امیدوارم شخص مقابل هنوز منتظر نباشد! )
یا دوست من به خواستگاری خانمی رفته بود که پدرش از برج سازهای تهران بود و دامادی مومن می خواست و حاضر بود همه چیز برای دامادش فراهم کند دوست من البته مانند من با این مساله مشکل نداشت اما در صحبت با دختر خانم به این نتیجه رسیده بود که ایشان هنوز طرز فکرشان رشد نکرده است و فضای فکری روشنی ندارند. و خوب دوست من علی رغم تمایل خانواده ها موضوع را منتفی اعلام کرد.
همیشه اون چه توی جلسات خواستگاری شکل می گیره ربطی به دختر خانم نداره گاهی اوقات مسائلی دارند مساله را هدایت می کنند که شما فکرش را هم نمی کنید.
در نهایت ببینید زندگی با عقل شکل می گیرد و با عشق ادامه می یابد. " و جعل بینکم مودة و رحمة "
بنا نیست این قصه بر عکس شود که اگر شود نتیجه اش می شود بیشتر موضوعاتی که توی تالار همدردی پست شده است.
RE: * خواستگار بهم معرفی میکنن اما خبری نمیشه،چرا بعضیها اینطورین ؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط nazli_123
ياساي عزيز من گفتم منظورم تعريف از خودم و گفتن اينها نبود بلكه فقط دلم پر بود بخاطر انتخاب شدن توسط كسي هم نه بلدم چاپلوسي كنم وخودمو يجور ديگه نشون بدم نه هم سياست اينكار ها رو داشتم سعي ميكنم هميشه همون طوري كه هستم باشم ...
دوست عزيزم منم گفتم منظور خاصي در مورد شما نداشتم نگفتم؟:46::72:
من به مكالمات دروني شما اشاره كردم كه نشون ميداد يه دختر وقتي خواستگاري اونو نميپسنده براي خودش چه دلايلي ميچينه كه چرا اين آقا منو نپسنديده! متوجه منظورم شدين؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ashnayedirooz
در جلسه ی خواستگاری آن چه مورد دقت قرار می گیرد خیلی چیزهاست از کتاب های داخل کتابخانه تا تابلوهای در و دیوار تا رفتار پدر و مادر و هر چیز دیگری که کوچکترین اطلاعاتی از فرهنگ و شخصیت طرف مقابل و خانواده اش به ما بدهد.
آیا این ها یعنی کالا دیده شدن؟ شخصی که سال ها در خانه ای زندگی کرده است و در آن خانه و با آن فرهنگ بزرگ شده است را باید از روی فرهنگ حاکم بر زندگی او شناخت یا از روی قیافه و قد و قامت و ... آیا این چیزها فرعی است؟
من زياد متوجه ربط سخن شما با حرف خودم نشدم. اما به هرحال به نظر شما تابلوهاي دروديوار و ... نشان دهنده ي شخصيت فرده؟ اينا فقط مظاهر معنويه اما من كسي رو در نزديكانم ميشناسم كه يك تيكه ي كوچيك خونش از تابلوهاي معنوي خالي نيست اما با همسرش دقيقا مثل يك حيوان برخورد ميكنه و وقتي باهاشم حرف ميزني ميگي اين يار امام زمانه (عج).
درهرصورت من يادم نمياد گفته باشم كسي رو بايد از روي قيافه و قد و .. شناخت!!!
اتفاقا دقيقا برعكس براي اكثر پسرا (حداقل) دوروبر من دو چيز براي ازدواج مهمه و اصله و همه چيز ديگه فرع محسوب ميشه : 1- زيبايي 2- حجاب (حتي اگر هيچ پشتوانه ي اعتقادي پشتش نباشه)
شايد بگين نه اين طور نيست خوشحالم كه اطراف شما اين طوري نيست اما من دوتا دختر تو نزديكانم دارم كه از نظر اخلاق و تحصيلات صفرن اما هم خيلي خيلي خوشگلن هم محجبه. كوچيكشون سه سال از من كم سن تره دو تا بچه داره!!!!!! به شوهرش تو جمع فحش هم ميده شوهره بازم قربون صدقش ميره :43:
حالا منظور شما چي بود من نفهميدم!!
اصلاح:
مظاهر معنوي نه!
شعائر معنوي (ديكتش درسته؟)
آقاي آشناي ديروز تو رو خدا يه فكري به حال اين ساعت سايت بكن مدام يه ساعت عقب و جلو ميشه براي همين نتونستم ويرايش كنم!!! :302: