-
RE: فریب یا دروغ زنم2
سلام:72:
خدا رو شکر که فعلا زندگی عادی دارید.
به نظرم همین که همسرتون به اون خانم گفته به من ربطی نداره و من دارم زندگیم و می کنم یعنی به زندگیش و شما علاقه داره و نمی خواد از دست بده.
تا جایی که برات مقدوره به حرف و کنایه دیگران اهمیت نده. سعی کن رفتارت طوری باشه که همسرت و هم از این حاشیه ها دور نگه داری.
اگه سعیت و بکنی و این ترس ها رو از خودت دور کنی می تونی زندگیت و نگه داری.
موفق باشی.
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
خدمت مینا خانم عرض کنم
خانم بنده حدود 6 ماه بیشتر یا کمتر با پسری دوست میشه و چون تابحال هیچ مردی تو زندگیش نبوده عاشق اون پسره میشه
و بعد این مدت اونا به مدت یکماه نامزد میشن و با هم رابطه جنسی برقرار میکنن
بعدش از اطراف و فامیل به خانواده همسرم میگن که نامزد دختر شما پسر خوبی نیست و از اون به بعد درگیریها شروع میشه
همسرم گریه میکنه... قهر میکنه... با اینکه میدونسته پسره بدیه ولی چون اولین مرد زندگیش بوده و باهاش هم رابطه جنسی برقرار کرده دلش نمیاد دل بکنه
اما بالاخره این نامزدی بهم میخوره
و همسر من هم به هیشکی حتی خانواده اش نمیگه که رابطه جنسی برقرار کرده
بعد 6ماه هم سرو کله من از هیج کجا بیخبر پیدا میشه و باقی قضایا که قبلا گفتم
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
دوست من فرهنگ 27
این حرف کساییه که پیش هردوی انها رفتن ،روانشناسها بسیار دقیقتر و درست تر راهنمایی می کنن دوست من
من پیش هر دوی اونها رفتم و اشتباه راهنمایی اونها زندگی خیلی ها رو داشته از بین میبرده که توسط روانشناس نجات پیدا کردن حداقل چند نمونه من خودم دیدم
من به وجدان در راهنماییهام اعتقاد دارم
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
به نام خدا
سلام دوست عزيز
در كل كاري به مشكلت ندارم : براي همه مشكل هست و ما هر كدام امپراطور زندگي خودمان هستيم .
خواستم بگم كه سواي از اين بحث ها ياد بگير مديريت كني زندگيت رو .
يعني چي ؟
قاعدتا بايد اين سئوال برات پيش بياد كه : يعني چي كه يه نفر از راه رسيده و براي من مينويسه كه جداي از مشكلت ياد بگير مديريت كني زندگيت رو .
براي خودت ظرف هايي بساز و هر كدوم رو اسمي بذار مثلا : 1 - ظرف افكار خوب 2- ظرف هدف ها 3 - ظرف خواسته هاي خودم 4 - ظرف خواسته هاي خانمم 5- ظرف خواسته هاي ديگران 6- ظرف حرفهاي خاله زنكي و ...
در اين شرايط از قضاوت خودداري كن . اصلا قضاوت نكن
در اين شرايط از مجوز دادن به ديگران خودداري كن يعني به ديگران مجوز نده كه در زندگي دخالت كنن يا نظر بدن .
در اين شرايط از ذهن خواني خودداري كن .
در اين شرايط آروم باش و مثل يك فرمانده برخورد كن .
گفتي خدايا چرا من ؟ ..... هر اتفاقي بيفته به نفع ماست .... حتما يه حكمتي داره سعي كن معقول و بدون خودخواهي تصميم بگيري . سعي كن به اسرار اين اتفاق فكر كني .
سعي كن بفهمي كه رابطه ات با خدا چقدر دوست داشتني هست و اگر دوست داشتني هست چرا تو انتخاب شدي ؟
كاش ميتونستم بيشتر برات بنويسم و بهتر توضيح بدم بهت .
اميدوارم در مشاوره و البته زندگيت از روش چكش استفاده نكني و فرصت بدي هم خودت هم خانمت صحبت كنيد .
باتشكر
يامولاعلي
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
ممنون آقای m25 teh
من حکایت زندگیتونو کامل خوندم ولی یه فرق اساسی بین من و توست
زن تو عاشق کسی میشه و با تو ازدواج میکنه و بعدش عشقش فروکش میکنه و به سمته شما مایل میشه
اما
خانم من عاشق میشه،بعد نامزد میکنه و بعد رابطه جنسی برقرار میکنه و بعد با من ازدواج میکنه
شما راحت میتونید گذشته همسرتونو فراموش کنید چون رابطه جنسی در کار نبوده
ولی من نمیتونم چون همش نامزد قبلی زنم میاد جلوم و رابطه های جنسیشون
و اینکه تو آینده بچه هام چی میشن؟
و اینکه الان و تو آینده 10سال 20 سال دیگه چه جوری نامزد قبلیه زنمو تحمل کنم؟
چه جور تحمل کنم که یکی بدن خانم منو دیده و لمس کرده؟
اینکه داره یکی به سادگیت میخنده و سرخوش از رابطه های گذشتش با زنمه
واقعا کابوسه بدیه و هیشکی نمیتونه منو درک کنه
فکر نکنم بعد از طلاق هم بتونم این نامردیو تحمل کنم
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
جناب آقاي زماني سلام
دوست عزيز من مشاور نيستم ولي اگه دوستان اجازه بدن ميخواستم منم چند کلمه اي صحبت کنم.
ميدونيد هيچ کسي نميتونه خودش رو جاي يکي ديگه بذاره چون هر کسي تو شرايط متفاوت بر حسب مشکلاتي که براش پيش مياد ظرفيت و عکس العمل متفاوتي ميتونه داشته باشه شايد اگه جاي هر کدوم از ما ها که مشکلاتي تو زندگي داريم بوديد خدا رو شکر ميکردي،د نگيد همسر شما که اينجور نکرده وضع شما بهتر از منه نه،من وقتي به مشکلات خودم فکر ميکنم باورتون نميشه با خودم ميگم مگه يه آدم اينقدر هم ميتونه مشکل داشته باشه هيچ کس بدبخت تر از من نيست ولي اين اشتباهه، پس خونسردي خودتون رو حفظ کنيد و بعد اينکه وضعيتي که شما داريد به نظر من طوريه که بهتره حتما با يه مشاور ذبده در ميون بذاريد. همه دوستان دلسوزانه نظر ميدن ولي خوب فکر کنم نظرات شخصي هم اعمال ميشه مگه اينکه کسي در زمينه مشاور سر رشته داشته باشه.
به نظر من سعي کنيد به خودتون مسلط باشيد و تحمل خودتون رو بالا ببريد.
حتما حتما با يه مشاور ذبده مشورت کنيد هم خودتون و هم همسرتون،و سعي کنيد درست فکر کنيد تا درست تصميم بگيريد،ميدونيد بايد بالاخره اين موضوع رو حل کنيد يعني اگه به نتيجه رسيديد که همسرتون رو دوست داريد و ميخوايد باهاش زندگي کنيد پس ديگه نبايد اينقدر با فکر به گذشته کلنجار بريد،اينکه همسرم با کسي بوده،چه اتفاقها افتاده اينها همه فکراييه که شيطون تو ذهن ايجاد ميکنه و اگه بخوايد ادامه اش بديد براتون ديوانه کننده ميشه.
با همسرتون به يه تصميم مشترک برسيد و بعد به اون عمل کنيد اگه هر دوتون تصميم به ادامه داشتيد بايد ميگم بايد و بايد گذشته فراموش بشه،نه شما فکر کنيد و چيزي به زبون بياريد و اونو تو سر همسرتون بکوبيد و نه اينکه همسرتون فکر کنه و يا به زبون بياره چون مطمئن باشيد در واقع به خودتون داريد کلک ميزند و از درون آتيش داره باز شعله ور ميشه و خدايي ناکرده دامن زندگيتون رو هم ميگيره.
پس بنا رو به ادامه زندگي بذاريد،مشاوره بشيد،بدون دعوا مسئله رو باز کنيد و براي خودتون حلاجي کنيد،با هم صحبت بکنيد و بعد وقتي نتيجه گرفتيد ديگه گذشت رو از ذهن پاک کنيد.
اين رو هم بگم ميدونم چقدر سخته در اين مورد گذشت کردن، ولي اگه فکر ميکنيد همسرتون به راه راست هدايت شده و ديگه همچين ادمي که تو گذشته بوده نيست،اگه فکر ميکنيد اونقدر بزرگواري داريد که بتونيد با همسرتون با شرايطي که داشته کنار بيايد مطمئن باشيد خدا هم کمکتون ميکنه به شرطي که نه منتي باشه و نه تلافي که در اون صورت بدتر از الانتون خواهد شد.
ببخشيد اگه نتونستم درست کمکتون کنم،براتون و همسر محترمتون دعا ميکنم که درست تصميم بگيريد و درست عمل کنيد:72:.
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
آقا رامین میشه بگین الان رفتار و نظر خانومتون در مورد شما زندگیش و گذشتش چیه؟
در مورد ادامه زندگیتون یا جدایی؟
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
خودم هم موندم
خانمم میگه از اون طرف بیزاره و متنفره و میخواد زندگیشو از صفر با من شروع کنه
یکبار میگه اگه منو طلاق بدی اون پسر میاد سراغم و من مجبورم باهاش ازدواج کنم چون نمیتونم کسی دیگه رو بدبخت کنم
به من باشه میگه میخوام 3-4 سالی به ازدواج فکرنکنم و درس بخونم
منم فکرنکنم دلم اونقدر بزرگ باشه که گذشته رو فراموش کنم...به روش نیارم
مسلما به نفع اونم هست که از من جدا شه چون من اذیتش خواهم کرد ... دست خودم نیست
میدونم جدایی سخته ولی بهتر از یه عمر عذاب دادن همدیگره
خانواده همسرم هم به شدت مخالفن و خانواده خودم راضیه
آرزو میکنم خدا منو حلال کنه
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
اگر نمیتونی ببخشیش اگر این موضوع اذیتت میکنه اگر نمیتونی مثل سابق دوستش داشته باشی اگه نمی تونی بهش اعتماد کنی طلاقش بده
اما اگر میتونی فراموش کنی ببخشش
یه چیز دیگه نکنه زنت الان داره دروغ میگه که طلاقش بدی؟
-
RE: فریب یا دروغ زنم2
سلام آقا رامین
تاپیک شما باعث شد بیام حرفی بزنم(آخه چند وقته با دوستان خداحافظی کردم)
آقا رامین!
با توجه به گفته های خودت من به یه نتیجه ای رسیدم.شایدم اشتباه باشه اما ...
شما قبل از ازدواج برای خانمت گواهی سلامت پزشکی نگرفتی تا مشخص بشه ایشون قبلا رابطه ای داشته یا خیر ؟
یا گواهی گرفتید اما نشون نداد(به دلایلی از جمله ترمیم یا کم خونی یا ...)
اینو گفتم چون
1- شما تا زمانیکه همسرت خودش قضیه رو بهت نگففته بود نمی دونستی!
2- شاید خانمت در گذشته بهت دروغ نگفته بلکه حالا داره دروغ میگه!! منظورم اینه چون به اصرار بزرگترها و نه با عشق باهات ازدواج کرده و تو زندگی باهات هنوز دچار تردید و بی میلی هست و از گذشته اش هم باهات حرف زده و ...هنوز فکرش پیش خواستگار قبلیشه و میخواد به هر بهانه ای شده حتی پیش کشیدن عفت خودش و چنین رابطه ای اون هم بدون عقد دائم یا حتی موقت (به گفته خودت) از تو جدا بشه و به اون برسه واسه همین الان داره دروغ میگه.
3- خواستگار قبلیش هم داره از خانمش جدا میشه...تصمیم این دو نفر بطور همزمان(البته همسر شما فعلا تردیدش رو بیان کرده طبق گفته خودت) و ناسازگاری اون مرد با همسرش و صحبتهای خانمش با خانم شما هم میتونه نشونه تلاش بسیار زیاد دوطرفه و مجدانه برای رسیدن به هم باشه.
4- اینم که میگه از اون طرف بیزاره و میخواد زندگیشو با تو ادامه بده باز برای اینه که تو رو بیشتر تو سردرگمی بذاره و تو هم دچار تردید بشی و خلاصه خسته بشی و رهاش کنی
این مطالبی که گفتم باعث شد فکر کنم ممکنه همسرت الان داره دروغ میگه و رابطه ای در کار نبوده و اینو فقط به خاطر اینکه شما ازش متنفر بشید و طلاقش بدی و اون هم پیش خانوادش مقصر طلاق شناخته نشه، گفته!
در ضمن گفتن همچین امر مهمی به دروغ خیلی جرات و جسارت میخواد و هرکسی همچین کاری نمیکنه مگر اینکه به رازی داری مخاطب ایمان و اطمینان 100 % داشته باشه!منظورم اینه که همسرت تو این مدت طوری تو رو شناخته که مطمئن شده اگر هم جدا بشید شما به خاطر حفظ آبروی اون این مسئله رو به کسی حتی توی دادگاه نمیگید و بهانه دیگه ای مثلا عدم تفاهم و طلاق توافقی براش پیدا میکنید!
در نهایت به این نکته مهم توجه داشته باش که :
اگه واقعا نمیتونی در صورت صحت صحبتهای همسرت رابطه قبلیش رو نادیده بگیری و ببخشی طوری که دیگه هیچوقت ازش حرف نزنی، جدایی الان خیلی بهتر از جدایی چند سال دیگه و تولد فرزنده.
تصمیم گیرنده شما هستی اما قبل از هر تصمیمی سعی کن تمام تلاشتو بکنی تا بهترین تصمیم رو بگیری نه ساده ترین تصمیم رو!
موفق باشید