RE: با شوهرم نمی تونم حرف بزنم.
با سلام
جسارتا عرض ميكنم
چرا هميشه از وي ميخواهيد كه كاري را كه شما ميخواهيد انجام بدهد(نظر در مورد چيزي دادن و...)
شايد بهتر باشد وي را در دو راهي انتخاب خوب و بهتر قرار دهيد:
مثلا فلاني امروز ساعت 4 بريم خونه مادريت اينا يا ساعت 6؟
ابتدا سعي كنيد وي را به مرحله نظر دادن برسانيد سپس از وي در امور زندگيتان چاره جوئي كنيد.
RE: با شوهرم نمی تونم حرف بزنم.
سلام خانمي
بهتره زندگيت رو مديريت كني
اجازه بده شوهرت تو رو امين خودش بدونه يه دوست واقعي كه هميشه باهاش هستي اگه با شناختي كه از شوهرت داري به تاييد احتياج داره حتما اين كار رو بكن دنبال بهانه اي براي تشويق و تاييدش بگرد
يه مدت از سوالها و در خواست هايي كه ممكنه باعث بحث و ناراحتي بشه دوري كن ولي نه اينكه خودت از شوهرت دور باشي
لزومي نداره همش حرف بزنيم آروم كنارش بشين و مثلا تلويزيون ببينين و در مورد برنامه ها خيلي معمولي حرف بزن
يا در رابطه با چيزهايي كه مي دوني براي شوهرت جالبه صحبت كن حتي اگه با يه موضوعي كه مي گه مخالفي حداقل اگه تاييد نمي كني مخالفت علني نكن
اجازه بده بفهمه كه قبولش داري و براش احترام قائلي حتي اگه همه دنيا باهاش مخالفن ولي تو همراهش هستي
بعد از يه مدت مياد با تو درد دل مي كنه به شرط اين كه بدونه باهاش همدلي مي كني و اونوقت بايد به خودت و تلاشت افتخار كني
همه چيز رو هم مجبور نيستي با شوهرت چك كني اگه مي دوني ناراحت نمي شه و كاري كه ضرري نداره انجام بده
فعلا قدم به قدم پيش برو اجازه بده زمان بگذره و تو با صبر و حوصله پيش رو
شايد زمان زيادي بخواد شش ماه يه سال بيشتر يا كمتر ولي نتيجه شيريني داره و پاسخ صبر و تلاشت رو خوب مي بيني
RE: با شوهرم نمی تونم حرف بزنم.
سلام مسي جان اميدوارم كه بهتر باشي
ميخواستم بگم شايد با در بيان صحبتهامون جوانب و كار در نظر نمي گيريم ممكنه كه ما منظوري نداشته باشيم ولي طرف مقابل از اون برداشتهاي مختلفي مي كنه پس چه بهتره طوري حرف بزنيم كه ديگران نقاط منفي توش پيدا نكنند شايد اگر اين جمله را به هر كس ديگه اي هم مي گفتيد ناراحت مي شد جمله ( نبايد همان گونه كه در كودكي با ما رفتار شده با فرزندمون رفتار كنيم ) درسته شما در اين جمله از كلمه جمع استفاده كرديد و خودتون هم متذكر شديد ولي ممكنه براي شوهرتان خاطره ساز رفتار خاصي باشد و به همين دليل به هم ريخته است
بهرحال اگر سعي كنيم گزيده تر سخن بگوييم بهتر است طوري كه طرف مقابل نتواند سواستفاده كند
RE: با شوهرم نمی تونم حرف بزنم.
سلام
گاهی اوقات مردها برای شانه خالی کردن از مسولیت زندگی اینکار را کرده وبطورکلی از صحنه زندگی کناره میگیرند .معمولا ما زنها چون دوست در این مورد کارها را به بهترین نحو انجام داده ولی بعضی وقتها دلمون واسه خودمون میسوزه ازاینکه چقدر تنها هستیم اگر این مرد هیچ کاری نکند وفقط فقط در مواقع لزوم صمیمانه بگوید دستت درد نکند خوبه ما زنها اوج میگیریم درسته مسی احساست را کاملا درک میکنم .
RE: با شوهرم نمی تونم حرف بزنم.
من هم مشکلی شبیه شما دارم انواع راهها رو امتحان کردم جواب نگرفتم
RE: با شوهرم نمی تونم حرف بزنم.
سلام
شوهر شما همون طور که گفتید 12 ساعت بنده خدا کار میکنه که فیل رو از پا می ندازه. شما ماشا ا... خودتون خانه دارین و نمی دونید چه فشار کاری روی شوهرتون هست. برای بعضی از کارها باید خودتون تنهایی انجامش بدین چون شوهرتون بنده خدا دیگه ظرفیت انجام کارهای خونه رو هم نداره. دقیقا مثل یک بادکنک که اگه بیشتر از حد بادش کنید می ترکه. شوهر شما همون بادکنه که وقتی می یاد خونه بیشتر از حد باد میشه و می ترکه. وقتی می یاد خونه هیچ حرفی در مورد مسائل خونه نزنید بزارین خونه براش بشه محل آرامش و راحتی. شونه هاشو ماساز بدین باهاشو بزارین توی آب گرم و ماساژ بدین. و در یک فرصت مناسب که شوهرتون آرامش داره در مورد مسائل اساسی صحبت کنید.و مهمتر از همه وقتی شوهرتون میاد از سر کار بهش خسته نباشید بگین و از بابت خستگی که داره براش دلسوزی کنید " الهی بمیرم کارت خیلی سخته " .