RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
نگار جان
یک چیزی یواشکی بگم، آقایون نشنوند،:163: باور کن اگه اینجا می پرسیدی که شستن کفش در ظرفشویی چه مشکلی داره، نصف آقایون اصلا نمی فهمیدند که منظورت چیه :311:
نمی گم همسرتون کار درستی می کنه، اما می خوام بگم هشتاد - نود درصد آقایون مشکلات بهداشتی نظافتی دارند ( هر کدوم به یه شکلی )
پاورقی :
به هیچ کدوم از دوستانی که این پست را می خوانند نمی گم که جامعه و نمونه ام را از کجا انتخاب کردم و روش محاسبه و نرم افزار مورد استفاده ام برای اون درصدی که گفتم چی بوده !
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
به قول آقای ماهی صفت خانومها انواع شامپوی مخصوص موی نرمال، خشک، رنگ کرده، صاف، ویز ویزی، حجم دهنده...و کاندیشنر، لوسیون ، کریستال مو، و....تا برسیم به صابون مخصوص پوست چرب، مخصوص پوست خشک، مختلط ...و شامپو بدن... و خیلی چیزهای دیگه رو باید تو حموم داشته باشن.
در حالیکه آقایون وقتی حموم میرن یه دونه از اون صابون سبزها بر میدارن، میمالن به سرشون بعد از کف درست شده رو سرشون میمالن رو به پایین تا شصت پاشون. بعد هم آبکشی و ...
تازه بعدش وقتی حمومو ترک میکنن، منظره حمام دیدنیه:302: توی روشویی پر از ضایعات حاصل از ریش و سبیل زدن!:160: کف حموم (اییییییییییییییییییییی نگم بهتره)
البته خدا رو هزار مرتبه شکر ما تو خونمون از این گندکاریا نداریم، چون آقامونو یه کاریش کردیم که با دل و جون در و دیوار حموم رو هم میشوره!علتش هم اینه که: روزهای اول ازدواج اونقدر از مردهای دیگه ( به در گفتیم دیوار شنید) که خونه رو به گند میکشن بد گفتم و اونقدر گفتم که من خیلی خوشحالم که شما اینجوری نیستی که راس راسی باورش شد که از این عادتهای زشت نداره. و الان واقعا رعایت میکنه. و یک جاهایی که میخواد از زیرش در بره، یا سمبل کاری میکنه یا به روی خودم نمیارم یا بهش میگم: فکر کنم یادت رفته بوده این کار رو انجام بدی و ... فورا میپذیره و عذر خواهی میکنه.
خلاصه آقایون هم مثل ما خانومها قلق دارند. با سیاست اگر برخورد کنی و سعی کنی کم کم روی ایشون کار کنی حتما این عادت غلط بهداشتی رو در ایشون میتونی از بین ببری یا تعدیل کنی.
در ضمن شما از معدود خانومهایی هستی که ولنتاین و... کادو میگیری. و همین باعث شده توقعت زیادی بره بالا.
(نمیدونم چرا من اینقدر با کلمه ولنتاین مشکل دارم!)
و اما در مورد کم حرف زدن آقایون هم توی سایت زیاد بهش پرداخته شده. یکی از راهکارها برای تشویق ایشون به صحبت کردن اینه که اولا وقتی ایشون سرش به یک کار یا تلویزیون یا فوتبال یا... گرمه بهش گیر ندی که حتما باهات حرف بزنه. اما در مواقع دیگه میشه با طرح صحبتهایی که مورد علاقه ایشون هست وارد بحث شد بعد کم کم بحث را هدایت کرد به موضوعات دیگه.
sir Ken Robinson میگه ما آقایون وقتی میخوایم یه نیمرو درست کنیم همه رو ساکت میکنیم و با احدی هم حرف نمیزنیم که تمرکزمون به هم نریزه تخم مرغ خراب شه، اما خانومها وقتیکه آشپزی میکنن همزمان بچه رو هم شیر میدن، با تلفن هم صحبت میکنن، تلویزیون هم نگاه میکنن، تابلوی نقاشی هم میکشن، عمل قلب باز هم انجام میدن و...:311: (ویدیو های سخنرانیهای این آقا توی یو تیوب هست خیلی جالبه نگاه کنید اکثرا در مورد خلاقیت صحبت میکنه ایشون)
به هر حال بعضی از عادتهای آقایون در اکثر اونها مشترکه و شما وقتی مطالعه میکنی و به این واقعیت پی می بری پذیرشش خیلی راحت تر میشه.
حالا بگذریم از استثنائات که وقتی شروع میکنن به حرف زدن هیچکس جلودارشون نیست!
راستی اون کمدین آمریکاییه Steve Harvey هم یه کتابی نوشته راجع به تفاوتهای زن و مرد که واقعا جالبه اسمش هست: Act Like a Lady, Think Like a Man ترجمه فارس اش هم هست. فارسیش فکر کنم این بود "مردانه فکر کن زنانه عمل کن" یک همچین چیزی
خلاصه این آقا در مورد تفاوت صحبت کردن زن و مرد مثالی میزنه که میگه خانوم x تو محل کارش میبینه که فلان خانوم همکارش پیراهنی عین پیراهن اونو پوشیده با همون رنگ، در حالیکه از این موضوع ناراحته میاد خونه و شروع میکنه به صحبت کردن. میگه به عنوان یک مرد همسرش بعد از شنیدن یه خورده از صحبتهای خانوم و دیدن ناراحتی اون فقط چند کلمه بهش میگه: "خوب دیگه این پیرهن رو نپوش" و فکر میکنه که دیگه بهترین ایده رو داده اما این خودش بد تر خانوم رو عصبانی میکنه.
حالا وقتی این خانوم با یک دوست اش که خانومه راجع به این قضیه صحبته میکنه اونها میتونن ساعتها در موردش حرف بزنن و همچنان حرف برای گفتن داشته باشن.
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
سلام:72:
ممنون از سابینا و خصوصا arix عزیز که مسئله رو کاملا برام باز کرده.
کارهایی که گفته بودید رو دنبال کردیم. خصوصا اینکه همسرم پیشنهاد داد که دیگه با هم دعوا نکنیم.
راستش منو یاد Tom & Jerry انداخت که با هم تفاهمنامه صلح امضا کردن :311:
به خودش هم گفتم شبیه Tom & Jerry شدیم. گفتم نکنه آخرش هم همونجوری تفاهمنامه رو پاره کنیم و دوباره از اول شروع کنیم. جاتون خالی کلی خندیدیم.
راستش کنترل کردن اعصابمون خیلی سخت بود. اول اش دو سه بار من از کوره در رفتم و یکهو داد زدم. مثلا پرسیدم بلوز قبلی ام رو بپوشم یا جدیده رو. اون هم یه نگاهی به بلوز قبلی ام انداخت و گفت: "از لباس مشکی خوشم نمیاد"
حالا جالب اینجاست که بلوز جدیده هم مشکیه.
منم یکهو جوش آوردم و نتونستم خودم رو کنترل کنم و با لحن عصبی گفتم: "میگم جدیده رو بپوشم یا قدیمیه"
در این حالت معمولا دعوامون می شد، ولی اون با آرامش برخورد کرد و قائله ختم شد.
آخر شب هم که از خونه خاله ام برگشتیم، طبق معمول اون شروع کرد به گیر دادن به فامیل های من که خواهرت اینجوری کرد و خاله ات اونجوری کرد و از این حرف ها. این دفعه من نذاشتم دعوا بشه، به جای اینکه قهر کنم و برم توی اتاق و گریه و زاری راه بندازم، انقدر راجع به موضوعات دیگه باهاش شوخی کردم که اصلا یادش رفت. خلاصه فعلا که خوبه...
دوستان تا اینجا که کمک هاتون خیلی عالی بود، لطفا تنهام نذارین :46:
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
خیلی خوشحال شدم که کنترل اوضاع دستتونه.:323:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط negarmadani
خصوصا اینکه همسرم پیشنهاد داد که دیگه با هم دعوا نکنیم.
به خودش هم گفتم شبیه Tom & Jerry شدیم. گفتم نکنه آخرش هم همونجوری تفاهمنامه رو پاره کنیم و دوباره از اول شروع کنیم. جاتون خالی کلی خندیدیم.
ولی اون با آرامش برخورد کرد و قائله ختم شد.
بندازم، انقدر راجع به موضوعات دیگه باهاش شوخی کردم که اصلا یادش رفت. خلاصه فعلا که خوبه...
خواستم تائیدتون کنم :104::104:و اینکه اگه بتونیم مشکل و ناراحتی رو به سخره بگیریم ، معنیش اینه که تونستیم اونو کوچیک کنیم ، شوخی کردن در این شرایط باعث رفع مشکل و بوجود اوردن فرصت (فرصتی برا خندیدن) از دل یه تهدید (کدورت ودلخوری) میشه.
دونکته دیگه :
اول اینکه میشه گفت که تقریبا غیر ممکنه دعوا نباشه ، مهم نحوه واکنش ها به رفتارهای تند طرف مقابله. مگه دعوا چیه؟؟ شما ناراحت میشی و داد میزنی ، اگه برخلاف اینی که همسرتون انجام داد و با ارامش برخورد کرد ، او هم با تندی جواب میداد ، شما هم بلند تر فریاد می زدی و او هم و همینطور:101:
دوم اینکه بهترین کار در هنگام بروز ناراحتی از یک طرف ، آرامش طرف مقابل و کنترل عواطف و احساسات و خشم از سوی طرف دیگه س. که شما و همسرتون در دو موردی که شرح دادید به خوبی از عهده اینکار براومدید:104:
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
سلام:72:
ممنون بی دل، بهشت و BABY عزیز
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
[/color]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط negarmadani
سلام:72:
ممنون از سابینا و خصوصا arix عزیز که مسئله رو کاملا برام باز کرده.
مثلا پرسیدم بلوز قبلی ام رو بپوشم یا جدیده رو. اون هم یه نگاهی به بلوز قبلی ام انداخت و گفت: "از لباس مشکی خوشم نمیاد"
حالا جالب اینجاست که بلوز جدیده هم مشکیه.
منم یکهو جوش آوردم و نتونستم خودم رو کنترل کنم و با لحن عصبی گفتم: "میگم جدیده رو بپوشم یا قدیمیه"
در این حالت معمولا دعوامون می شد، ولی اون با آرامش برخورد کرد و قائله ختم شد.
[color=#FF4500]نگار خانوم خداییش سر این موضوع ها دعواتون میشه؟ عزیزم این موضوع که چیزی نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! میدونی چیکار کن؟ بهش بگو خوب حدس بزن بلوز دیگه م چه رنگیه؟ بعد بیار و نشون بده و بگو مشکیییییی! بعد کلی بخند، بگو لاقل یه نگا بکن بعد بگو ( به شوخی ) همین! اینو نمونه دادم که بدونی که این مسئله نباید هم باعث تشنج بشه، اونموقع که سنگ رو سنگ بند نمیشه گلم، شما باید خیلی خیلی حساسیتتو بیاری پایین!
آخر شب هم که از خونه خاله ام برگشتیم، طبق معمول اون شروع کرد به گیر دادن به فامیل های من که خواهرت اینجوری کرد و خاله ات اونجوری کرد و از این حرف ها.
اینجور مواقع بهش بگو بابا به ما چه ولش کن، ما رفتیم و اومدیم ، و در مقابل حرفهاش سکوت کن، اونقدر این کارو بکن تا کلا انتقاد کردن یادش میره، یادت باشه باید محکم باشی و دفاع نکنی، حرفو عوض کن، بگو شام بکشم؟ یعنی عکس العمل نشون نده و اینطوری بهش بفهمون که حیفه اصلا بحث این مسائل بشه
نگار خانومی ناراحت نشی ها، فکر میکنم خیلی حساسی و حساسیت نشون میدی به چیزهای بی اهمیت، تاپیک های تالارو بخون و ببین دوستان با چه مسائلی دست و پنجه نرم می کنن، تمرین کن خونسرد و خوشبین باشی
زندگی شما با یه ریزه کم شدن حساسیت در کوتاه مدت خیلی میتونه بهتر بشه
حیفه
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
ممنون سابینای عزیز
آره، حق با شماست. کم کم دارم یاد می گیرم. ولی ای کاش زندگی اینجوری نبود و می تونستیم همونطوری که با بقیه صحبت می کنیم با همسرمون هم صحبت کنیم و مجبور نبودیم همونطور که خودت گفتی به خاطر یه چیز به این کوچیکی این همه فکر کنیم.
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
نگار عزیز
من خودم مدت ها با این مسئله در ذهنم درگیر بودم که چرا ما نمیتونیم با همسرمون برخوردی داشته باشیم که با دوستمون داریم
نگار همون نگار هست
پس چرا با دوستان صمیمیش هیچ مشکلی نداره و با همسرش مشکل داره
درصورتی که برخورد همون برخورد هست
چرا باید ما با همسرمون باسیاست برخورد کنیم؟
چرا با باید همیشه مواظب رفتارهامون باشیم؟
دلایل زیادی داره عزیزم
یکیش اینه که ما با دوست خودمون زندگی نمی کنیم، ازش انتظار نداریم، ازمون انتظار نداره، یعنی رابطه ما به اندازه رابطه با همسر نزدیک و صمیمی نیست و احساستمون تا این حد توش دخالت ندارن
دومیش این میتونه باشه که دو جنس مخالف هستیم و دنیای دو جنس مخالف با هم فرق می کنه بنابراین تو رفتارهامون باید این مد نظر قرار گرفته بشه
سومیش اینه که در هر مورد حتی در رفتار با پدر و مادر و دوستان رفتاری که ریشه منطقی داشته باشه و روش فکر شده باشه بهتر نتیجه میده تا رفتاری که از هیجانات و احساست ما نشات میگیره
چهارمیش اینه که اصلا اینها رو ول کن، به نتیجه فکر کن، آیا رفتار تو موثر هست و نتیجه میده؟ آره؟ پس ادامه بده، نه؟ پس عوضش کن!
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
سلام:72:
طبق گفته دوستان من دارم خیلی سعی می کنم که خودم رو کنترل کنم ولی بعضی کارها منو از عصبانیت می ترکونه. البته بازم چیزی نگفتم ولی داشتم منفجر می شدم.
ما توی خونمون 2 تا اتاق خواب داریم. یکیش خیلی سرده ولی اون یکی گرمه. تخت ما توی اتاق سرده هستش. پارسال من تمام زمستون رو سرما خورده بودم. امسال خواستم جای اتاق هامون رو عوض کنم. همسرم که کمک نکرد چون مخالف بود و من دست تنها مجبور شدم تخت رو جا به جا کنم.
اما اون اینقدر غرغر کرد و بی تابی کرد که یک ماه بیشتر طاقت نیاورد و دوباره اتاق ها رو عوض کرد. 3 شب توی اون اتاق خوابیدیم و من الان حسابی سرماخوردم و تب کردم و گلو درد دارم اونم توی اوج کارهام و کلی کارهام عقب افتاده. من از نظر جسمی خیلی قوی نیستم و برای اینکه بتونم یک هفته تمام صبح سر کار برم و وقتی برمی گردم خونه غذا درست کنم باید خیلی دقیق برنامه ریزی کنم و یک ذره از انرژی ام رو هدر ندم.
بعد از سرماخوردگی من گفتم که توی اون اتاق گرمه می خوابم. حالا اون هم ول کن نیست و می خواد پیش من بخوابه و از من جدا نمی شه.
خلاصه دیشب با تب و کوفتگی خوابیدیم. صبح که بیدار شدم احساس کردم اتاق به اندازه کافی گرم نیست.
باورتون نمی شه..... شوفاژ اتاق رو بسته بود :302:
نمی گم عمدا کرده ولی بخاطر این ندونم کاریهای اون پارسال سه ماه مریض بودم امسال هم خدا به خیر کنه :302:
:302: :302: :302:
RE: همسرم ترکیبی از خیلی هاست!
سلام:72:
می خواستم همینجا از رسیدگی بسیار سریع مسئولان این وب سایت تشکر کنم. نام کاربری من به negar_a تغییر کرد. :227:
ولی راستش روم نشد در مورد تغییر عنوان و بخش این پست چیزی بپرسم :302: حالا چیکار کنم؟