مشکل در تصمیم گیری

من بودم هرچه سرسعتر طلاقش می دادم.ایشان بیمار روانی است و مایه آبروریزی.

سلام دوست عزیز
به نظر من زنی که اگر بخواد شوهرش را تنبیه کنه هیچ وقت نمیاد مسائل خصوصی زندگیشو در بین همه عنوان کنه که بعدا دیگه نتونه با اون مرد زندگی کنه شاید هم این کارا بهانه باشه برای اینکه بخواد دنبال بهانه برای طلاق باشه .

اقای مکس مطمین باشید مشکل شما ناشی از یکی از این 2 مساله است اینو میگم چون خودم دقیقاهمین مشکلو با شوهرم دارم اگه مطمینی ناتوان جنسی نیستی چون این تشخیص دکتره حتما نیاز جنسی خانمت بالاست و تو نمیتونی براورده کنی یا تو ارتباطت حرفه ا ای نیستی یا قبل ازرابطه جنسیت نیازای عاطفیشو براورده نمیکنی چون این مقدمه اونه ولی مردا نمیدونن و دوم اینکه شاید واقعا دوست نداره و اینا همه بهانست اینا رو میتونی از رفتاراش بفهمی فقط سعی کن خودتو گول نزنی اگه مشکل دومیه خودتو علاف نکن بمیر برا کسی که برات تب کنه موفق باشی.

سلام. اقای مکس یک ضرب المثل قدیمی می گه : سگ از نون چرب فرار نمی کنه .
ببخشید این طور واضح این مثال رو زدم ولی کمی به معنی اش فکر کنید. یاتون باشه هیچ مرد و زنی ( در90% موارد) الکی و از روی دلخوشی زیاد زندگیشون رو بهم نمی زنن. اون روی سکه رو هم ببینید. شاید همسر شما با شما مشکلاتی داشته که به مرور زمان جمع شده. مشکلاتی هر چند کوچک که از نظر اون مهمه و حالا یکهو بعد 5 سال همه با هم جمع شدند و به این شکل خودشو نشون داده. مطمئن باشید اگه مشکل جنسی ندارید حتما همسرتون داره بهانه گیری می کنه. ولی ببینید چرا؟ علتشو فاش کنید. حتما در زندگی شما دو نفر مثل همه زندگی ها در خیلی موارد سرکوب شدن احساسات، آرزو ها، درخواستها و ... هر دو شما به وسیله دیگری اتفاق افتاده و به مرور زمان این ناملایمات که مطمئنا حل نشده روی هم جمع شده و حالا سر باز کرده . درسته که یک همچین ابروریزی راه افتاده ولی باز هم می تونید زندگی تون رو نجات بدهید. توی این مشکل شما هم یک طرف قضیه هستید. پیدا کنید که چه مشکلات ریز و درشتی کم کم جمع شده که همسر شما به این شکل مشکلات رو بروز دادند. رفتار ایشان صحیح نبوده ولی شما هم بی تقصیر نبودین.
برای نجات زندگیتون به یک مشاور مراجه کنید و یادتون باشه شما 5 سال از زندگیتون رو در کنار هم ساختید. بنایی که شما دو نفر تا به الان ساختید خیلی ارزشمند است. برای نجاتش کوشا باشید.