-
RE: درگیری با خودم
تا حس کرد داره از دستم میده ازم خواستگاری کرد اینکه حس خوبی به خواستگاریش ندارم میگم اگه خیلی دوسم داشت چرا زودتر اینکارو نکرد؟
ماهی وقتی توی آبه درک آب براش مشکله.
خب شاید اینقدر با هم بودید که داشتنت را طبیعی و عادی می دونست. اون خواستګاری و اون موضوع یهو بهش یه تلنګر زد که ...
اګه فقط مشکلت اینه، به نظرم داری اشتباه می کنی.
-
RE: درگیری با خودم
سلام
شما فرمودید که یک سری از خواسته هاتون رو ارضا نمی کرد.اگر لطف کنید و بیشتر در مورد این خواسته هاتون صحبت کنید و همچنین اینکه درجه ی اهمیت این خواسته ها از نظر شما چیست خیلی بهتر می شود به نتیجه رسید
در مورد قضیه ی طولانی شدن هم.مسلما کوتاهی از آقا بوده که اینقدر طول کشیده.به هر حال خانوم که نباید بیاید خواستگاری کند یا التماس کند آقا بیا خواستگاری!
در حال حاضر من شما را درک می کنم و به شما حق می دهم بابت اینکه عزت نفستان در این مورد نادیده گرفته شده از آقا دلگیر باشید
ولی به هر حال هر کس نقاط ضعف و قوتی دارد.شاید آن آقا در خواستگاری آمدن بی خیال باشد ولی 1000 تا حسن دیگر داشته باشند که مثل چتری این ضعف را بپوشاند.شما در همین انجمن یک چرخی بزنید به نتیجه می رسید که همین که طرفتان فردی وفادار باشد و معتاد نباشد بهترین گزینه است:دی.
آدم های خوب و با وجدان نایابند و وقتی به دستشان می آورید درست نیست که به راحتی از دستشان بدهید
شما 6 سال این آقا را می شناسید.پس اگر مشکل خاصی باهاشون نداشته باشید ، به نظر من از این خطا بگذرید و به یک زندگی ایده آل فکر کنید.آن آقا هم حتما تا حال از کارشان پشیمان شده اند و احتمالا با اینکه در نظرشان نبوده حالا به خواستگاری بیایند ، به خاطر شما قبول کردند و این کار به خودی خود ارزشمند است
یادتان باشد : در زندگی مشترک گذشت یک نعمت بزرگ است
برایتان آرزوی موفقیت می کنم
:72::72::72: