سلام
ممنون بابت نظرتون
سوالتون رو از کی پرسیدید؟
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
ممنون بابت نظرتون
سوالتون رو از کی پرسیدید؟
سلام.نقل قول:
ببخشید که این سوال رو اینجا مطرح میکنم ، برام دوگانگی به وجود اومده که سن مثلا ۲۰سالگی اگر مناسب ازدواج و حتی آشنایی نیست چرا به کسی که ۲۶سالش هست و میگه ۶ساله که بادختری به قصد ازدواج دوستم میگید باید خیلی زودتر اقدام به ازدواج میکرد با اینکه حتی او شاید در سن ۲۶ سالگی شرایط ازدواج رو کمتر از این آقا داشته باشه؟؟؟
حق با شماست.اين دوگانگي در نظرات وجود داشت.همه اين طور نظر ندادند.اينكه 20 سالگي براي آشنايي زود است نظر يكي از دوستان و اينكه آن 26 ساله بايد زودتر ازدواج مي كرد نظر يكي ديگر از دوستان بود
موفق باشيد
:72:
من خودم به شخصه فکر می کنم هرچه ازدواج زودتر باشه بهتره، ولی در این سن باید حمایت خانواده ها باشه
قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم: ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيطانُهُ : يا وَيلَهُ ، يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ ، فَليَتَّقِ اللّه العَبدُ فِى الثُّـلُثِ الباقى؛
نوادر راوندى ، ص 112
«هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى بر من! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يك سومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد. »
سلام دوست عزیز به نظر من که یک یا دو سال تفاوت سنی مشکلی ایجاد نمی کنه.مشکل اینه که شما شرایط ازدواج را ندارین ونامزدی طولانی هم مشکلات بسیاری دارد که کسانی که تجربه اش کرده اند میدونن.مخصوصا که سربازی هم دارین.
به نظر من شما دورادور دختر مورد علاقتون را زیر نظر داشته باشین و زمانی که شرایط ازدواج را داشتین اگر اون دختر هنوز مجرد بودن به خاستگاریشون برین به نظر من منطقی ترین راه اینه.
امیدوارم موفق باشین.
ببینید تئوری اش خیلی خوبه! ولی به نظرتون اگر مثلا من یکی دو سال دیگه شرایط ازدواج داشتم:نقل قول:
نوشته اصلی توسط goolnaz
1- از کجا پیداش کنم؟ (آخه یه شهر دیگه اس، من یه شهر دیگه)
2- اگر پیداش کردم و ازدواج کرده بود، بعدا حسرت نمیخورم که چرا گذاشتم به همین سادگی از دستم بره؟
مرسی بابت وقتی که گذاشتید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
سلام, آقا/خانم بهشت میشه لطفا بفرمایید این فرمول اختلاف سن رو از چه روش علمی و اثبات شده ای بدست آوردید؟ و دیگه اینکه اگه مشکل این نیست که صورت ایشون بهم میاد یا نه, چرا مدام به این امر که خانومها از نظر ظاهری به خاطر زایمان شکسته میشند رو مثل پتک توی سر خانومها میزنند؟ و البته 100% که بلوغ فکری و جسمی که عرض کردید مهمه ولی شما این بلوغ رو با توجه به سن ایشون در نظر گرفتین!
سلام خانم / آقای ممول،
پستی که من گذاشتم پایان نامه دانشجویی یا تحقیقاتی نبود که تاریخچه ی تحقیقات و تئوریهای پایه ای و چارچوب نظری و ... بیارم. متاسفانه چندین بار دوستان در این زمینه اشاراتی داشته اند. مثلا وقتی می گوییم بیشتر مردم ... سریع یکی پست می زندکه نمونه ی شما از کدام جامعه انتخاب شده؟ با کدام روش نمونه گیری؟ فرضیه هاتون چی بودند؟ ....
دوستان محترم،
همه ی ما کم و بیش یکی دو واحد روش تحقیق گذرانده ایم. اینجا فضای ارائه ی یافته های تحقیقات من و شما نیست.
فضای صحبت و همدردی است. مطلبی هم که من گفتم از مباحث مختلف روانشناسی و تربیتی خوانده و شنیده ام. ادعایی هم برای اثباتش ندارم.
کاملا هم مشخصه که یک خانم 40 ساله با یک آقای 40 ساله در این زمینه قابل قیاس نیست. آقای 40 ساله راحت می تونن با یک خانم 35-30 ساله ازدواج و زندگی کنند. خانم 40 ساله را یک آقای 30 ساله جای مادر خودش می بیند و اصلا به ایشون به عنوان گزینه ی ازدواج نگاه نمی کند.
تفاوت سن بلوغ دختر و پسر هم که نیاز به یادآوری ندارد.
اینجا صحبت از استثنائات نیست.
متاسفانه نوشته ام انسجام لازم را ندارد. چون بحث مفصل است و فرصت کوتاه.
سلام
من تجربه شخصی خودم رو مطرح میکنم و شما هم فقط به عنوان یک نمونه بهش نگاه کنید و نه یک قانون کلی ، من حدود یک سال از همسرم بزرگترم و موقعی که با هم آشنا شدیم خانواده هامون روی این یک سال خیلی تاکید کردن ولی ما قبول نداشتیم و فکر میکردیم که یک سال که چیزی نیست ولی من الان کاملا متوجه شدم که سن خیلی مهم هست مثلا من از همسرم انتظار دارم که منو درک کنه و یا ازم خمایت کنه دیگه ریاد حوصله شیطنتهای بچه گونه یا... رو ندارم ولی همسر من برعکس دوست داره همسرش کسی بود که مثلا با هم یه چمدون بر میداشتن و میرفتن به مسافرت دور دنیا و از این فکرای بچگونه و غیر عملی .من بیشتر به فکر آینده هستم و اون بیشتر به فکر حال. اون تو هر مشاجره ای بیان میکنه که من تو سن ازدواج نبودم و بچه بودم و ...تازه اون موقع من 28 و اون 27 سالش بود و خوب این مسائل مسائلی هست که تو دوران دوستی نمایان نمیشه.به نظر من تواناییهای خودتون رو برای تشکیل زندگی بیشتر محک بزنید که انتخاب مطمئنی داشته باشید و هیچ وقت افسوس نخورید.
در هر صورت امیدوارم که انتخاب درستی داشته باشی.
سلام دست عزيز
چون ديدم بيتا جان به عنوان نمونه شرايط خودشان را بيا كردند فكر كردم كه شايد بد نباشد من هم شرايطم را بيان كنم و شايد بتواند كمكي كند البته حتما در نظر داشته باشيد كه من هم تنها يك نمونه هستم و بسته به نوع فرهنگ و سليقه و اعتقادات افراد ممكن است اختلاف سني مشكل ساز بشود يا نشود.
من يكسال از همسرم بزرگتر هستم اما از نظر درك متقابل هيچ مشكلي با هم نداريم و حتي با اينكه همسر من از من كوچكتر است از نظر هوش و فهم خيلي وقت ها بهتر و سنجيده تر از من فكر مي كند.
من خودم به شخصه هيچوقت فكر نميكردم كه با فردي ازدواج كنم كه از من كوچكتر باشد ولي وقتي توي اين مسير افتادم به نظرم اختلاف سن مشكل ساز نيست و ما اختلاف نظرهايي كه در اول زندگي داشتيم بيشتر از نظر فرهنگي بود و نه سني و تونستيم با بحث و صحبت هاي بسيار به يك تعادلي برسيم.
البته باز هم همه ي اين ها بستگي به شما و طرفتان دارد مثلا من به شخصه بسيار علاقه مند هستم كه كمتر از سنم عمل كنم و كارهايي انجام بدهم كه نو و متفاوت و خاص باشد و همسرم به دليل روش زندگي و سختي هايي كه در زندگيش داشته مسئوليت پذيرتر از سنش است و به نظر من چند سالي بزرگتر از سنش فكر و عمل مي كند
با همه ي اين احوال من و همسرم وقتي مي خواستيم ازدواج كنيم ساعت ها در مورد اين اختلاف سن و عواقبش و حرف ها و برداشت هاي ديگران و ..و...صحبت كرديم و به توافق رسيديم
اما نظر شخصي من در مورد شما دوست عزيزم من فكر مي كنم كه الان براي ازدواج سن شما كم است و ممكن است كه از نظر مالي و مسئوليت هاي زندگي به شما فشار بيايد به نظرم اگر مدتي صبر كنيد تا شرايطتان براي ازدواج بهتر شود خيلي كمتر تحت فشار قرار خواهيد گرفت.
موفق باشيد:72: