-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
عهد عزيز
سلام به نظر من اين سايت را به همسرتون معرفي كنيد تا با خوندن مشكلات ديگران كه همسرانشون چه اخلاق و رفتارهاي پستي دارند به خودشون بياند و قدر شما را بدونند
والا نميدونم بعضي از اين خانمها چي ميخواند وقتي همه امكانات خوبه و مرفه بايد دور همسرشون بگردند كه اين همه زحمت واسه خونوادش ميكشه مخصوصا اگه اقاهه مثل شما پاك باشه
موفق باشي
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
آقای عهد عزیز
براساس تجربه ای مشابه شما.
اگر زندگی مشترکتون رو دوست دارید و نمی خواهید به جدائی برسه ، و می خواهید در آرامش زندگی کنید:
هرچه سریعتر از منزل پدری تون نقل مکان کرده ، و کاری به حرفهای دور و اطرافیانتون نداشته باشید. (حرفهائی مثل ای بی عرضه ! بالاخره تسلیم خانمت شدی ! تو که نمی خواستی جابجا بشی! و.....)
بالعکس در پاسخ بگید " تصمیم گرفتیم در آپارتمانی جدا زندگی کنیم ، دیدیم صلاح زندگیمون در اینه"
بیشتر هم توضیح ندید ، حتی به پدرتون.
زندگی شما در معرض خطر از سوی اطرافیان هست.
کلا با رفتار و گفتارتون نباید اجازه دخالت در حریم زندگی تون رو به بستگان بدید. اوائل ممکنه کمی سخت بنظر بیاد ولی یک عمر از این بابت (دخالتهای سایرین) آسوده خاطر خواهید بود.
اما می تونید از بزرگترها گه گاه مشورت بگیرید.
در این صورت نه متهم به خود محوری و اینکه عهد هرکاری که میخواد میکنه میشید و نه خانواده تون (پدر ومادر و...) از شما رنجیده میشن و نه به خودشون اجازه میدن در تصمیماتتون دخالت کنن.
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
دوست خوبم baby
لابد دقيقا" به صحبتهاي اوليه من توجه نفرموديد كه شرايط روحي پدر و مادرم اصلا" مساعد نيست بنابراين به هيچ وجه امكان نقل مكان برايم وجود ندارد.
خواهشمندم دقيق تر راهنمائي بفرمائيد.
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
عهد عزیز
اتفاقا خوندم و با علم به این مطلب خدمتتون عرض کردم . خود من هم خیلی برای رسیدگی به مادرم (که البته مسن هم هست ) مشغولیت فکری دارم ،و اینکه بتونم براشون کاری بکنم رو یکی از بزرگترین توفیقات از جانب خدا می دونم وهمیشه هم از این کار در زندگیم خیر دیدم . و الان هم خدا راشکر همسرم بسیار با من همراهی می کنه.
مورد شما در حال حاضر الاهم فی الاهم هست. رسیدگی به پدر ومادر در حال حاضر برای شما مهم هست اما از دید من محافظت از همسر و آینده فرزندتون مهمتر.
سعی کنید با همسرتون همراهی کنید و دوستی . اینقدر رو در روی هم قرار نگیرید.
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
دوست گرامی
مشخصه که خیلی خیلی از دست رفتارهای همسرت ناراحتی و نمی دونی با این وضعیت چه کار کنی!
ولی یه سوال شما واقعا می خوای مشکل رو رفع کنید یا نه؟
نکته ای که به نظر من می رسه اینه که شما و همسرتون خواسته های همدیگه رو درک نکردید و نشناختید، به همین دلیل نمی تونید ارتباط موثر برقرار کنید! سعی کنید زبان عشق همسرتان رو کشف کنید، امیدوارم این سایت بتونه به شما کمک کنه:
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=17257&threadid=211987
اگه واقعا می خواهید مشکل رو رفع کنید چندنکته رو به عنوان یک خانم به شما متذکر می شوم:
1- برخی خانمها دوست دارند که هدایایی که از شوهر دریافت می کنند رو به همه اعلام کنند و این رو نوعی پز دادن می دونند، البته این عمل اصلا شایسته نیست و میزان دوست داشتن همسرشان را با میزان ارزش هدیه می سنجند، شما یک راه دارید اونهم اینکه برای تولد یا روز زن یا سالگرد ازدواج هدیه ای با نظر خود ایشان تهیه کنید، درخصوص هدیه با ایشان مشورت کنید.
2- جاشدن در دل خانواده همسر هم راههایی داره که باید یاد بگیرید، توجه به مادروپدر همسرتان که در مورد شما خاله و شوهرخاله تون هم هستند و احترام به آنها و وقت گذراندن با آنها.
3- به نظر می رسه که همسر شما به شدت نیاز داره فشارها و افکار ناراحت کننده خودش رو بیان کنه و احساس کنه که شما درکش می کنید ولی راهش رو نمیدونه، بهش فرصت بدید که احساساتش رو بگه حتی با داد و صدای بلند، کمی صبور باشید و فقط گوش کنید، فقط گوش کنید.
4- من از شما خواهش می کنم امروز پست قبلی من رو اجرا کنید و ببینید چه اتفاقی می افته، امروز که مناسبت خاصی ندارید، پس همسرتون هم انتظار چنین برخوردی نداره، با این کار بهش می گید که به فکرش هستید و اون و زندگیتون رو دوست دارید. (البته اگه همینطور باشه!)
اگه بتونید بین همسرتون و خانوادتون تعادل برقرار کنید، همه چیز حل می شه.
من به شدت اعتقاد دارم که اگه شما به همسرتون در برابر خانواده تون احترام بگذارید، خانواده شما هم به اون احترام می گذاره و دقیقا همونطوری باهاش رفتار می کنند، رفتار اونها از رفتار شما شکل می گیره. این قضیه در مورد داماد و خانواده همسرش هم صادقه.
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
دوست خوبم سعي ميكنم نصايحتو به ديده منت بكار گيرم
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
دوست خوبم
-من كه توي تمام لحظه ها با همسرم هسترم شريك اونم ،نميذارم تنها بمونه واقعا" مستحق چنين برخوردهاي نادرستي از طرف اون هستم؟
- به نظر من همسرم هنوز باور نكرده تنها كسي كه براش حاضر همه كار كنه منم نه برادر يا خواهرش اون نبايد چوب غيرت اونها رو علم كنه!
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
دوست گرامی چه اتفاقی افتاده؟؟ بیشتر توضیح می دید؟؟
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
من احساس می کنم بیشترین اختلافی که باعث شده که شما و همسرتون نسبت به هم جبهه بگیرید؛ دعوای شما بر سر خانواده هاست! نمی دونم کی شروع کرده و چه اتفاقی افتاده!
اینکه شما دوست دارید که دائما سطوح پایین زندگی خانواده ی همسرتون رو به رخ ایشون بکشونید؟ اینکه همسرتون با تعریف های نابجاش باعث شده که حس حسادت و غیرت شما تحریک بشه ؟ اینکه شما کلا دوست دارید در مسائل خانوادگی همسرتون دخالت کنید؟ یا اینکه همسرتون هنوز مفهوم اولویت دادن نسبت به اشخاص های مهم زندگی شون رو یاد نگرفتند که همسرشون در اولویت بالاتری نسبت به خانواده شون قرار دارند؟
به هر حال به هر کدوم از دلایل بالا هم که باشه؛ مهم ترین و اورژانسی ترین کار اینه که شما و ایشون تا مدتی اصلا و ابدا حرفی از خانواده ی همسرتون نزنید و اجازه بدید که شکاف عاطفی که بین تون هست برطرف بشه!
یعنی تا اون جایی که می تونید با رفت و آمدهای محدودتری و همین طور صحه سدر از جانب شما در برخورد با خانواده ی همسرتون سعی کنید تا مدتی از این چالش خانواده ی تو؛ خانواده ی من بیایید بیرون و همه ی انرژِی تون رو برای نزدیک شدن نسبت به زندگی تون بگذارید.
بعد هم از این به بعد به همدیگه قول بدید که تا اون جایی که می تونید به خانواده ی های همدیگه کمک کنید اما این نباید به صورت یه توقع یا وظیفه بشه و همین طور نباید سعی کنید در مسائل خانوادگی همدیگه دخالت کنید!
در ضمن آقا احد عزیز؛ لطفا خط قرمزها رو در زندگی حفظ کنید؛ شما می تونید برای لحظاتی از خونه خارج بشید یا به اتاقی دیگه ای برید به حای اینکه دست روی همسرتون بلند کنید که این بدترین آفت توی زندگی هست! و بجای اون احترام رو جایگزین کنید که بهترین نتیجه رو بگیرید!:72:
-
RE: تفاهم-همزيستي يا ...
دل عزيز
فكر ميكنم مطالب رو به دقت نخوندي من كي گفتم كه اصلا" در مورد خانواده همسرم صحبتي كرده ام . من يه چيزي رو باور دارم كه اگه هم خونواده همسرم تو سطح پايين فكري هستن اصلا" ربطي به من نداره و من تابحال يكبار هم به روي همسرم نياوردم من اصلا" هيچ علاقه اي ندارم حتي در مورد خوبي خونواده همسرم صحبت كنم چه برسه به بديهاشون؟؟
متاسفانه بايد يه واقعيتي رو بهتون بگم عروسهاي خانواده همسرم هميشه نسبت به پدر و مادر همسرم بي احترامي ميكنند اون بنده خداها هر موقع به خونه پسراشون ميرن با برخورد نابجاي عروسهاشون روبرو ميشوند ولي به قول همسرم حرفي نميزنند
ولي خانواده من تفاوتي رو كه با اونا دارند توي اينه كه به هيچ عنوان بي احترامي عروس نسبت به خودشون رو تحمل نمي كنند