-
RE: ازدواج
رضا محترم
هيچوقت نبايد فكر كنيد كه باري هستيد بر دوش خانواده و با اين دلائل وارد رابطه جديد بشويد و يا تصميم به ازدواج مجدد بگيريد .
بله .در اين سن و سال و با توجه به نوع زندگي كه داشته ايد شما بايد مستقل از خانواده زندگي كنيد .
بله . درست مي گوييد مادر مسن شما نبايد با ان وضعيت جسمي براي شما ناها ر و شام درست كند و ....
پس گام برداشتن به سوي استقلال و زندگي مستقل و بدون وابستگي و تجربه ها ي جديد .
شما خودتان بايد بتوانيد در اين سن و سال از پس درست كردن يك شام و ناهار مجردي بر بياييد و لباسهاي خودتان را مرتب كنيد و يا حتي تميزي و پاكيزگي محيطي كه در آن زندگي مي كنيد و....
از ديدمن ،تجربه ي اين نوع زندگي ،شخصيت شما را به عنوان يك مرد مي سازد و شما را متوجه اين مسئله مي كند كه به معيار يابي درست برسيد براي انتخاب همسر .
از ديدمن يك آقاي 34 ساله نبايد در فضاي خانه ي پدري زندگي كند شما اگر در حال حاضر به خواستگاري خانمي برويد از جا و مكان زندگي شما سئوال خواهند كرد . چه پاسخي داريد براي اين سئوال ؟!
و سئوالهاي ديگر كه پيامد نوع زندگي امروز شما خواهد بود .
-
ازدواج
سلام رضا هستم 33 سال دارم ليسانس گرافيك و شركت تبليغاتي دارم . يك ازدواج ناموفق داشته ام . بچه ندارم . من كُرد هستم و ميخواهم با يك دختر فارس ازدواج كنم . زبان و فرهنگشون رو دوست دارم. ساعتها فكر كردم . البته فعلاً گزينهاي هم ندارم ولي اين ذهنيت رو هميشه دارم. ميخوام از مديريت سايت و كابران عزيز هم نظر خواهي و مشورت كرده باشم .
با تشكر
-
RE: ازدواج
سلام
به تالار خوش آمدید:328:
امیدوارم خداوند به شما صبر دهد و بتوانید شکستی را که قبلا داشته اید فراموش کنید.برای اینکه کار آسانتر شود می توانید از تکنیک های توقف فکر استفاده کنید.جستجو کنید در موردش مطلب زیاد نوشته شده است
در مورد انتخاب یک دختر فارس خب هر کس علایق و خواسته هایش را بیشتر از هر کس دیگری می شناسد و اگر این گونه تصمیم گرفته اید حتما بهتر بوده
ولی یک نکته ی ناگفته باقی می ماند.اینکه آیا شرایط یک ازدواج دوباره را دارید و یا دقیقا می دانید چه معیار هایی برای زندگی مشترکتان مهم است؟
من به شما پیشنهاد می کنم به یک مشاور مراجعه فرمایید.ایشان خیلی خوب معیار ها و خواسته هایتان را با تکنیک های علمی تشخیص خواهند داد تا انشاالله یک ازدواج موفق و یک زندگی که لایقش هستید را به دست آورید
موفق باشید
:72::72::72:
-
RE: ازدواج
مچكرم ازت آريكس عزيز الان از لحاظ روحي يه خرده بهترم . دوسال ونيم از جدايي ما ميگذرد . همسر قبليم سلطه گر و حسود بود و لجوج . گاهي فكر ازدواج مجدد رعبي به دلم مياندازد . براي خودم معيارهايي دارم اما بازهم ميترسم . و اكثر اوقات متاسفانه به خودم ميگم ول كن بابا ببين الان چقدر راحتي ؟ كسي نيست سركوفتت بزنه . كسي نيست سين جيمت كنه . كسي نيست باهات لج كنه . كسي نيست ديراومدي و زود بيا برات راه بندازه . كسي نيست مخل آرامشت باشه آخه زن ميخواي چكار . ولي ساعاتي بعد دوباره عوض ميشم ميگم آخه اينجوري هم كه نميشه تا كي مجردي دير زن گرفتنم براي خودش مكافاتي داره رضا هشيار باش . گزينه اي خوب بايست براي زندگي پيدا كني . اما راستش نميدونم چه جوري همسري عالي پيداكنم ؟
-
RE: ازدواج
سلام رضای عزیز
خواهش می کنم
این طبیعی است که هر کس به یک همدم برای ارتباط عاطفی و جسمی نیاز داشته باشد . شما هم از این امر مستثنی نیستید.این چیزی است که خداوند درون انسان قرار داده و بدون آن هیچ کس به آرامش نمی رسد.
همانطور که داشتن همسری که با آدم تفاهم ندارد کاملا می تواند زندگی را به نابودی بکشاند ، داشتن همسر مناسب و شایسته می تواند انسان را به اوج آسمان های آرامش و کمال ببرد.
پس حتما قبل از ازدواج با شخصی که انتخاب کرده اید به یک مشاور ازدواج مراجعه بفرمایید تا مشاور شما را در این زمینه راهنمایی کند.یک مشاورد خوب نکاتی را تشخیص می دهد که ممکن است شما بعد از سال ها زندگی به آن پی نبرید.اگر در درجه ی اول خود شما که در حال حاضر تجربه ی خوبی در این زمینه دارید و سپس مشاور ، ازدواج را تایید کند ، می توانید با خیال راحت به آینده امیدوار باشید
با احترام
:72::72::72:
-
RE: ازدواج
سلام
به تالار همدردی خوش آمدید
شما قبل از هرچیز باید از این دوگانگی بیرون بیایید . یعنی خوب فکرهاتون رو بکنید و از ایده آل ها فاصله بگیرید و زندگی واقعی رو ببینید .
اونوقت تصمیم بگیرید که خواهان ازدواج هستید با تمام مسئولیت ها و گاها محدودیت هایش
یا خواهان مجردی و آزادی و......
همچنین باید سعی کنید دچار خطای شناختی نشید و مشکلات زندگی قبلی خود رو به کل زندگی های مشترک تعمیم ندید . با توجه به اینکه دو سال و نیم از جدایی شما میگذرد نباید چنین دیدی داشته باشید . بنابراین حتما باید اول افکارتون رو نظم بدید و دیدگاهتون رو تغییر بدید .
باید مطمئن بشید که ازدواج قبلی براتون تمام شده هست و درگیرش نیستید .
این تاپیک رو مطالعه کنید
ترمیم و التیام شکست عاطفی
-
RE: ازدواج
سعی کنید قبل از ازدواج مجدد حتما با خودتون خلوت کنید ایرادها و اشکالات خودتونو واقع بینانه ببینید وسعی کنید از بین ببریدشون تا دیگه تکرار نشه واستون. همه ما اشکالاتی داریم که قبل از هر کسی خودمون باید بخوایم و سعی کنیم برطرفشون کنیم.
این دفعه با آگاهی بیشتری تصمیم میگیرین و انشاء الله انتخاب بهتری خواهید داشت. سعی کنید از تجاربی که پیدا کردین نهایت استفاده رو ببرین.
-
RE: ازدواج
باران عزيز ممنونم از آدرسي كه دادي . ديدم جداً خيلي عالي توضيح داده . من در يك شهر كوچك زندگي مي كنم . همسر قبليم رو گاهي در خيابان ميبينم . احساس خشم بهش دارم . نميدانم چرا شايد به خاطر اينكه اذيتم كردند در دادگاهها و الافم كردند . براي جور كردن مهريهاش خيلي بهم سخت گذشت . نميدانم چرا بازم در افكارم هست . از خدا خواستهام كه فراموشش كنم اما به محض ديدنش ناخودآگاه ضربان قلبم بيشتر ميشود . اما او يا به روي خودش نميآورد و اصلاً محلي به من نميگذارد و اين آتش خشمم رو بيشتر ميكند . شرمندهام شرمندهام ياد لحظاتي ميافتم كه در موقع خوابيدن ميگفت تو همه كس مني يكدنيا دوستت دارم درد و بلات بيايد براي من و .... اما ديدم اونطوري نبود كه اون ميگفت . در ضمن اين را هم بگم او در ظاهر بسيار آرام و ساكت است . و حتي بعضي اوقات آشنايان بهم ميگويند او كه دختر آرامي است چرا كارتان به طلاق كشيد ؟ از شنيدن اين حرف بهم ميريزم . چون اونها نميدانند كه او با همياري مادرش سعي در به زير سلطه كشاندن من داشتند و خودش فوقالعاده لجوج و يكدنده بود . و اين قضيه آرام آرام زندگي رو از هم پاشوند . معذرت ميخوام طولاني شد . آرزو دارم يه همسري داشته باشم كه باهم بيشتر از اينكه زن و شوهر باشيم با هم دوست باشيم . با سواد و عالم باشد . اي كاش ميدانستم هست اينجور همسراني ؟
-
RE: ازدواج
سلام:72:
امیدوارم با درایت و آگاهی کافی برای باقی زندگیت تصمیم بگیری.
انسان همیشه به دنبال آن چیزهایی است که ندارد. آیا شما مطمئنی با یک دختر فارس می توانی زندگی کنی؟
شما با فرهنگ مردمان کردستان بزرگ شدید و اخلاقیات و روحیات خاص خود را دارید و یک دختر فارس ممکن است اخلاقیات متفاوتی را داشته باشد. این تفاوت ها هر قدر هم به ظاهر کوچک باشند می توانند زندگی را بر شما و همسرتان سخت کنند.
بگذارید یک مثال بزنم: در یک فرهنگ ممکن است رسم باشد که آقایان اول از در داخل شوند و اگر اول خانم وارد شود آن مرد را بسیار تحقیر می کنند و در یک فرهنگ دیگر برعکس این موضوع صادق است.
حال فرض کنید یک آقا و خانم در این شرایط چگونه می خواهند با هم کنار بیایند. همین امر ممکن است هر یک از آنان را بازیچه دست آشنایان قرار دهد و زندگی را برایشان تلخ کند.
این یک مثال کوچک از تفاوت های فرهنگی و مشکلات آن است.
من خودم این اشتباه را در زندگی خود کردم. من از خانواده کم جمعیت و روشن فکر هستم در حالیکه بسیار به خانواده های پر جمعیت و سنتی علاقه مندم. اکنون که با یک فرد سنتی ازدواج کرده ام مشکلات زیادی برایم درست شده است که با تلاش های طاقت فرسای من و همسرم تا حد قابل قبولی مرتفع شده اند. ولی دقت کنید "تلاش های طاقت فرسا" نتیجه "قابل قبول"
یعنی دقت کنید تلاش ما خیلی خیلی خیلی زیاد بوده است و با این تلاش زیاد نتوانسته ایم نتیجه عالی بگیریم، بلکه نتیجه فقط "قابل قبول" است.
حالا به این نتیجه رسیده ام که من می بایست با یک فرد مثل خودم ازدواج می کردم. یعنی فردی از خانواده روشن فکر که زندگی سنتی را دوست داشت. بعد با هم یک زندگی سنتی می ساختیم.
امیدوارم تجربه من به درد شما بخورد، البته این تجربه شخصی من است و شاید نتوان آن را تعمیم داد
-
RE: ازدواج
negamadani عزيز از حسن دلسوزي و بيان تجربه ات بي نهايت سپاسگزارم . صددرصد گفتههايت را در تصميم به كار ميبندم . راست ميگي اين هم براي خودش دردسرهايي رو دارد .
من الان 34 سال سن دارم . شركت تبليغاتي دارم . از لحاظ مالي خيلي ضرر كردم تا تونستم مهريه همسر قبلي رو جور كنم و طلاقش بدهم . الان فقط يك ميليون تومان پول دارم به اضافه يه ماشين پرايد . خانوادهام گيردادن و ميگن ماشين ميخواي چكار بفروشش و با پولش ازدواج كن . خونه هم ندارم. اما نميدانم چرا رغبت قلبي ندارم شايد به اين خاطر كه گزينه و سوژهاي ندارم نميدانم ! در شهر كوچكي زندگي ميكنم . راستش حال و حوصله ندارم برم خواستگاري و بهم بگن واسه چي طلاق دادي و چي بود و چه جوري بود ؟ بايد بشيني واسه خود دختره و خانوادهاش توضيح بدي . تازه اونم شايد باورت داشته باشند يا باور نكنند ؟ البته يكبار بعداز طلاق رفتم خواستگاري يه دختره . خانوادهاش رفتند تحقيق . اون هم بگو از كجا ؟ از خانواده همسر قبلي . آقا هرچه تونسته بودند در مورد من به دروغ تحويلشان داده بودند . مثلاً معتاد است . خسيس است . دست بزن دارد . كار نميكند . منحرف است .و ... من هم با وجوديكه در نهايت صداقت اصل قضيه اختلاف با همسر قبلي رو براي دختره و خانواده اش گفته بودم اما متاسفانه حرفهاي اونها را قبول داشتند و جوابشان منفي بود . من هم گفتم آخه اين چه كاريه شما رفتيد از خانواده همسر قبلي در مورد من پرس و جو كرديد و منم انتظاري بهتر از اين رو ندارم كه اين مزخرفات رو شنيده باشيد . برويد از همسايگان . از اقوام از محل كارم . از دوستانم تحقيق كنيد .
خلاصه اينجوري ما خورد تو ذوقمون . الانم خيلي دوست دارم همسري خوب با خانوادهاي عالي پيدا كنم اما نميدانم چرا عملاً تلاشي نميكنم و فقط آرزويش را در ذهن دارم . كاش راهي را مييافتم كاش !