RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
دوست عزيز
قبلا از هر چيز به تالار همدردي خوش اومدي
برادر عزيز شما كه اينقدر حساسيد بايد قبل ازدواج خحوب تحقيقش ميكرديد و اگه نميتونستيد با مسئله كنار بيايد به ازدواج اقدام نميكرديد حالا كه شما شرايط را قبول كرديد و پا پيش گذاشتيد اون بنده خدا چه تقصيري داره
گذشته ها گذشته حالا بايد بهش اونقدر محبت كني تا تمامي دوستي هان قبليش را فراموش كنه و شما را در اولويت قرار بده
شما چيكار به نماز خوندنش دارين شايد توبه كرده و ميخواد بيشتر به خدا نزديك شه و...
زياد سخت نگير و بچسب به زندگيت
مهم اينه كه حالا ديگه دلش با شما باشه و پي اون كارا نره
خوشبخت شين دوست من
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
برادر عزیز یکی از دوستان من زمانی نامزدی داشت که قرار بود با هم ازدواج کنند . خیلی هم رو دوست داشتند و در این نامزدی رابطه هم داشتند . به دلیل اینکه اون آقا پارانویید حاد داشت ( بیماری شکاکی و بدبینی و .... ) رابطه بهم خورد. دوست من واقعا دختر خانم و نجیبیه و اگه با اون آقا بوده فکر می کرده که با هم ازدواج می کنند.
2 سالی از این ماجرا گذشت و دوست من دیگه حتی دوست پسر هم نداشت. خیلی ها بهش گفتند بره اون قضیه رو درست کنه به راحتی !!!!! ولی دوستم می گفت تا آخر عمر مجرد بمونم بهتره تا با دروغ زندگی مشترکم رو شروع کنم.
تا اینکه او هم پسری مانند شما پاک سر راهش قرار گرفت. 2 هفته ای که از آشناییشون گذشت دوست من تمام ماجراهای زندگیشو برای خواستگارش تعریف کرد. از الف تا ی . آقای خواستگار 2 روزی فرصت فکر کردن خواست و تصمیمشو گرفت و ازدواج کردند.
قسم می خورم الان شوهرش از چشم هاش بیشتر بهش اعتماد داره . همیشه می گه زن من پاک ترین و نجیب ترین زن دنیاست چون بهم دروغ نگفت. و دوست من عاشق شوهرشه طوریکه یکبار حرف نامزد سابقش بینمون پیش اومد به من گفت : نازنین باور می کنی حتی قیافشم دیگه یادم نیست !
دیگه از اون ماجرا حرفی نمی زنند و الان واقعا زندگی شیرینی دارند.
من هم به تقلید از دوستم قبل از ازدواجم تمام دوستی های گذشته و هر چی که بوده برای همسرم تعریف کردم. گفتم این ها همه گذشته من بوده و الان من اینم. زن وفاداری ام به شوهرم و .... ما هم الان زندگی شیرینی داریم و خدا رو شکر همسر من هم کاملا بهم اعتماد داره.
به نظر من سعی کنید شوهر خوبی باشید و از روزهای شیرین زندگیتون لذت ببرید. یک روز با خانمتون بیرون برید و سنگ هاتونو وا بکنید و بعد از اون قول بدین بهم وفادار باشید و برای خوشبختی هم تلاش کنید. بهش فرصت بدین و رفتارشو ارزیابی کنید. اگر مطمئن هستید ایشون همه جوره دوستتون داره و داره برای زندگیش تلاش می کنه گذشته ها رو دور بریزید و با توکل به خدا زندگیتونو شروع کنید.:72:
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط spigel
نکته خوبی اشاره کردید
از کجا بدونم سکسی در کار نبوده!حالا همین سر پاییی یا هر چی که دیگه اسشمو گذاشت مثلا من الان میتونم تشخیص بدم خانومم دیگه با کسی نیست به احتمال خیلی زیاد ولی نمیتونم تشخیص بدم حد دوستی هاش چی بوده!در گذشته!
سکس داشته!؟
برام غیر قابل هضم می شه اساسی چون من تونستم پاک بمونم ولی حالا چرا همچین ادمی گیرم اومده؟!
این حقه این کجاش عدالته
موقعی که فکر می کنم سکس داشتن لعنت بر خودم و اعتقادم می فرستم(بهشت خانوم مشکل من با اون اقا که لینک دادید فرق داره چون ایشون رابطه داشتن در گذشته با دخترها و میتونن راحتر لمس کنن موضوع رو)
مشکل اینجاست که
خانومم نه حجابی داشته و نه اعتقاد خاصی(او نطوری که من برداشتم)
یعنی فرض می کنم حدس می زنم داشتن رابطه سکس سرپایی براش مشکلی نداشته باشه
الان فکر می کنم نماز می خونه بعضی موقع ها می شه تو دلم می گم(حس خبیثم)هر غلطی خواستی کردی حالا نماز میخونی!تو سرت بخوره چرا با همون دوست پسرای اشغالت که دست تو دستشون میدادی خودتو ولو می کردی پیششون نموندی)بعد از یه طرف به خودم می گم بی شعور اخه تو کی هستی به نماز خوندن این بدبخت گیر می دی به توچه اخه اگر عاقل بودی قبلا تصمیم خوب می گرفتی حالا هر روز نچزی
مشکل اینجاست که رفتم چند جایی تو اینترنت خوندم دیدیم واهییییییییی خدا چقدر دختر ریخته که پردشون زده شده توسط پسرا
بعد دوخت و جراحی لیزر که می گن دیگه خود پزشک قانونی هم تشخیص نمیده(وای وای)
من توانایی تجسس در گذشتشو دارم به شدت درگیرم که بکنم یا نه(حرف زدن و نوشتن اینجا راحته باید بکشید تا ببنید چقدر حس های بدی به ادم دست میده تو این مراحل)
اگر ثابت بشه سکس داشته تو صدم ثانیه طلاقش میدم که بره بغل همون دوست پسراش/بره تو اغوش روشنفکری و ازادگی اجتماعی و دوست های اجتماعیش
سلام دوست عزیز،
من نه روانشناس هستم و نه تخصصی در این زمینه دارم، اینجا صرفاً نظر شخصی خودم رو مینویسم،
بله، زندگی عادلانه نیست،
اما خدا عادل هست چون به ما عقل و اختیار انتخاب داده،
در مورد مشکل شما، نمیدونم حالا که در مرحله عقد هستین روابطتون در چه حدً بوده، اما اگر جای شما بودم از ایشون جدا میشدم،
نه صرفاً به خاطر روابط گذشتشون، بلکه به این خاطر که با توجه به صحبتهای خودتون هضم این روابط براتون ممکن نیست و الان تصمیم دارین گذشته ایشان رو زیر و رو کنین،
دوست عزیز، نتیجه این زیر و رو کردن برای شما به جز بی اعتمادی بیشتر نخواهد بود، چون همیشه گوشهای از ذهنتون این مساله رو در نظر دارین که نکنه آیا قبل از من سکس داشت اما من نفهمیدم یا ...!؟
به هر حال، من هم تو زندگیم به اصول معتقد بودم و با اینکه تو یه جامعه غربی زندگی کردم با هیچ دختری نه رابطه عاطفی داشتم نه جنسی،
و این معیار پاک بودن برای من هم خیلی مهم بوده و هست،
راستش هضم این مساله برای من هم سخت بود، که چطور من باید در یک جامعه غربی زندگی کنم و هر روز پیشنهادهای رنگارنگ رو رّد کنم و همونطوری رفتار کنم که انتظار دارم همسر آیندم در برخورد با این مسائل عمل کنه، اما دختری در جامعه ایران نتونه پاک بمونه!
دوستان من در اینجا تا ۳۰ سالگی یا بیشتر روابط کامل با دخترها رو تجربه میکنن(به اصطلاح خودشون جوانی میکنند) و بعد روزی که خواستند ازدواج کنن به ایران میرن تا با یک دختر باکره ازدواج کنن، چون اکثرا داشتن رابطه جنسی برای شریکشون رو نمیتونن هضم کنن!
و البته این دوستان در مورد گذشته طرف هم نمیپرسند احتمالا چون خودشون گذشته درخشانی دارند،، اما برای فردی مثل من، مهم هست پس میپرسم و در موردش تحقیق میکنم! راستش اینکه شما نپرسیدین برای من جای تعجب هست!
برخی از اطرفیانم فکر میکنن من بیش از اندازه روی این مساله حساسم و برخی فکر میکنن دلم میخواد دروغ بشنوم،
بله من رو این مساله حساسم چون اعتقاداتم با این مساله گره خورده و اگر روزی متوجه بشم تو گذشته همسرم چنین دوستیهایی وجود داشته اعتقاداتم زیر سوال میره و اون روز من نه تنها به این آدم بلکه به هیچکس دیگر نمیتونم متعهد بمونم،
بنابرین، فردی مثل من قبل از ازدواج باید چشماش رو باز کنه و با طرفش طی کنه،
من شخصاً قبل از ازدواج با فرد مقابلم طی میکردم که اگر روزی متوجه بشم در گذشته شما چنین روابطی وجود داشته،
مهم نیست چند سال با هم زندگی کردیم، چند تا بچه داریم، چقدر احساس خرج هم کردیم، ازتون جدا میشم، چون نمیتونم باورتون کنم و بهتون تعهد داشته باشم،
چون اعتقادی برام نمیمونه که تعهد رو برام تعریف کنه یا حتی ازدواج و پذیرش این همه مسئولیت رو!!
فرد مقابل من کافیه هرچند اندک، شناختی از شخصیت من داشته باشه، تا هیچوقت روی زندگیش ریسک نکنه!
اگرچه، تنها به صحبت خودش اکتفا نمیکردم و به طور جدی تحقیق میکردم،
چون پاکی برای من فوقالعاده معیار مهمی هست!
اما اینها مربوط به پیش از ازدواج و انتخاب هست!
در مورد وضعیت شما، توصیه من به شما به جای تجسس در گذشته ایشون و زندگی با شک و تردید، رفتن به جلسات مشاوره و در صورتی که به این نتیجه رسیدین که توانایی هضمش رو ندارین، جدایی هست!
موفق باشین،:72:
کامران
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
spigel عزیز ، برادر گرامی ...
اولا که مقصرخودتون بودید
ثانیا شاید خدا شمارو وسیله ی پاکی اون دختر قرار داده ، شاید خدا خواسته تا اون دختر به وسیله ی شما از گناه مبرا بشه و راه بندگی خدا رو پیش بگیره ... ما همه تو این دنیا وسیله ایم برای به نتیجه رسیدن خواست و اراده ی خدا... پس بجای افکار منفی خوبه کمی هم از خودگذشتگی داشته باشید و جنبه ی مثبت قضیه رو نگاه کنید
اولا که شما با عقل سلیمتون با چشمتون ایشون رو دیدید و پسندید و این مشکل شماست که چرا قبلا راجب گذشتشون تحقیق نکردید ...و میتونم به جرات بگم ممکنه همون زمانی که تصمیم به به دست اوردن اون دختر گرفتید شاید خودتون هم به گذشتش شک داشتید اما خواستید اون دختر رو به دست بیارید و دراون لحظه رسیدن به اون دختر از هر چیز دیگه ای واستون مهمتر بوده وهمون موقع نسبت به گذشته ی اون گذشت کردید
پس جنبه داشته باشید حالا که همسرتون صداقت به خرج داده و رابطه هاش رو براتون بیان کرده از صداقتش ممنون باشید و بدون کنکاش اضافی و تلخ کردن زندگی به کام هردون بدون افکار منفی پیش برید..........
زندگی میدون جنگ نیست جاییه برای ارامش ......پس اگه این توانایی رو در خودتون نمیبینید و قصد دارید دم به دقیقه زندگی اون دختر رو با یاداوری گذشتش تلخ کنید بهتر ه همین الان کناربکشید ....کاری نکنید که ایشون از صداقتشون پشیمون شن و باعث بشه در اینده به شما سرهرقضیه ای به شما دروغ بگه ....
در ضمن یادتون باشه اگه شماالان کناربکشید خیلی بیشتراز رابطه ها ی سابق همسرتون میتونید به همسرتون نسبت به روح وروانش ضربه وارد کنید....
چرا که قداست رفتارای نیکی مثل صداقت ...ایمان... مهربونی...صمیمیت....وفاداری ...برای اون دختر اهمیتش رو از دست میده...
شما الگوی اون دختر خواهید بود در اینده و شما کسی نیستید که بخواید برای رفتار اون ارزش تعیین کنید و اجر عبادات بندگان خدا باخداست نه بابنده هاش
ایشون اگه توبه کرده باشن از شما و خیلی ها الان پاکترن و نزد خدا مقام بالایی دارن ...همه تو زندگیشون اشتباه میکنن...کنارش باشید و همدم ومونسش ...به گذشته هم فکر نکنید ...چیزی که مهمه الان اون دختر به شما تعلق داره ...فقط به شما...واسش یه شوهر نمونه باشید تا بهتون افتخار کنه..تاهمیشه شرمنده ی خوبیهاتون باشه...
اون انتخاب شما بوده ..پس بیش ازین بهم سخت نگیرید..
با احترام
دریا:72:
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
ممنون از همه دوستان
دارم سعی می کنم جمع بندی فکریمو کامل کنم و به اون نقطه ای برسم که بتونم با امواج منفی که در زمان های مختلف بهم می رسه مقابله کنم و ردشون کنم و فراموش کنم هر کاری که کرده هر چند که خیلی سخته(مخصوصا که مشکلات دیگری هم یدک دارم).بچه ها می ترسم کمرمو بشکونه ولی بنا رو بر اعتماد و پاکیش می زارم امیدوارم در اینده خرد و لهم نکنه:320: :302:چون انصافا حقم نیست.
برام دعا کنید دوستان عزیزم:72:
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
فراموش نكنيد همه انسان ها پاك و بيگناه هستند مگر عكسش ثابت بشه...پس بد دلي و منفي بافي و اگر ها رو كنار بذاريد و به زندگيتون برسيد...ان شاالله هم همسرتون توبه كرده و مشكلي پيش نمياد...توكل كنيد:323:
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
سلام:72:
گذشته ها گذشته شما با گذشته همسرتون چیکار دارین. قبلش باید کار می داشتین که نداشتین پس حالا هم بی خیال بشین و از لحظات شیرین زندگی لذت ببرید.:227:
این دختر در نهایت صداقت اومده واستون حرف زده چرا دارید کاری می کنید که دیگه نیاد باهاتون حرف بزنه؟؟
جای دیگه هم گفته بودم که باید قبل ازدواج چشمها رو باز کرد و بعد ازدواج چشمها رو بست شما الان باید چشماتون و روی بدیها ببندید و به روی خوبیها ونکات مثبت همسرتون تکیه کنید.
در ضمن به نظر من بیشتر به جای اینکه به فکر پیدا کردن گذشته او باشید بهتره به فکر پیدا کردن حال خودتون باشید که با طناب شیطان روز به روز دارید بیشتر به چاه شک و تردید و دودلی فرو می رید.
موفق باشید:72:[color=#1E90FF]
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نگفتی رابطه ی خودتون الان در چه حده؟
رابطه ی کامل جنسی؟
اگر اینه که دیگه صلاح نیست کنکاش کنی و ...
اما اگر عقد بدون رابطه جنسی هستید یه بار دیگه خوب فکر کن. شاید بهتر باشه از پزشکی قانونی تاییدیه بگیری و خیال خودت را راحت کنی.
قضیه ی صیغه محرمیت هم به این مربوط می شد؟ اگر اینطور باشه شاید قضیه جدی تر از اونیه که به شما گفته.
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
spigel گرامی
به تالار همدردی خوش آمــــــــدی
دغدغه های شما قابل درک و طبیعیه ، اشتباه شما عدم توجه به یک معیار اساسی در وجودتان برای انتخاب همسر بوده ، و اونم یکی از خط قرمزهای شما ( عدم روابط دوستانه و .... پیش از ازدواج با غیر همجنس بوده ) و مسئول این عدم توجه و غفلت هم تنها خود شما هستی ، دلیلش هم احساس محوری عمل کردن در امر ازدواجتون بوده .
با این تفاسیر و با توجه به اینکه ظاهراً این معیار برای شما در ادامه زندگی نیز مهمه ، و به احتمال قوی در شما تعارض ایجاد خواهد کرد ، به خاطر اینکه خود از خط قرمز مد نظر تجاوز نکرده اید ، و لذا موجبات سوء ظن و حتی طلبکاری از همسر ( به خاطر حقی که برای خود قائل بوده اید و وجود این حس که حقت پایمال شده و همسرت پیش از ازدواج با شما با دیگرانی رابطه داشته در حالی که شما چنین نبوده ای ) را فراهم می سازد و .... که زمینه ساز اختلافات خواهد بود ، نیاز مبرم به مراجعه به مشاوره حضوری دارید تا خود را کاملاً وارسی کنید که این مسئله روبرای همیشه می توانید بپذیرید و هرگز احساس نارضایتی و عدم عدالت برایتان پیش نیاد و .... یا خیر ، تا برای شروع و ادامه زندگی تصمیم قطعی و مطمئن بگیرید .
مخلص کلام :
نیاز به مراجعه حضوری به مشاور برای واکاوی و رسیدن به تصمیم قطعی و مشخص دارید .
موفق باشید .
RE: با گذشته همسر خود چگونه کنار می اید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهشت
نگفتی رابطه ی خودتون الان در چه حده؟
رابطه ی کامل جنسی؟
اگر اینه که دیگه صلاح نیست کنکاش کنی و ...
اما اگر عقد بدون رابطه جنسی هستید یه بار دیگه خوب فکر کن. شاید بهتر باشه از پزشکی قانونی تاییدیه بگیری و خیال خودت را راحت کنی.
قضیه ی صیغه محرمیت هم به این مربوط می شد؟ اگر اینطور باشه شاید قضیه جدی تر از اونیه که به شما گفته.
نه بهشت جان رابطمون کامل نیست
امروز رفتیم ازمایش!پیش یک متخصص زنان که مطب داشت
گواهی نوشت که سالمه