RE: ذهنم درگیر کسی دیگر است برای همین نمی تونم انتخاب کنم...
با سلام
سئوالات مشاوره اي و پاسخ به آنها در تالار همدردي براي عموم آزاد است.
اما جهت استفاده كامل از همه امكانات تالار نياز هست فرم حق عضويت (گزينه اي كه در بالاي تالار مشاهده مي كنيد)تكميل شود.
لينك اطلاعات تكميلي
======
پاورقي:
اعضاء محترم ، لطفا سئوالات شكلي در مورد مشكلات خود با تالار را از طريق لينك ارتباط با ما كه در پاينن همه صفحات تالار قرار دارد ارسال فرماييد.
RE: ذهنم درگیر کسی دیگر است برای همین نمی تونم انتخاب کنم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mayan
اگر باور داشتم که این علاقه یک طرفس، خیلی راحت تر با این موضوع کنار میومدم، چون صبر کردن برای علاقه یک طرفه فکر نمی کنم زندگی دوست داشتنی رو در پی داشته باشه
سلام
بنظر من بجز پرسیدن مستقیم راه دیگه ای برای دونستن نظر اون آقا وجود نداره.
شاید به این حرف من ایراد بگیرین ولی واقعیته شاید اون آقا جرات ابراز علاقه رو نداشته باشه...
RE: ذهنم درگیر کسی دیگر است برای همین نمی تونم انتخاب کنم...
"عملگرایی پیشنهادیتون واقعاً سختهSad، یعنی کلاً بر خلاف اعتقاداتمه، ترجیح می دم به جای هل دادن فردی که اگر می خواست تا حالا اقدامی می کرد، روی خودم کار کنم ، یعنی همون راه حل اول، ممنون می شم در این زمینه، اگر کتاب یا مقاله مفیدی سراغ دارید، بهم معرفی کنید."
آیا به نظرتون بهتر نیست به جا مطالعه بیشتر از نتایج مطالعات قبلیتون استفاده کنید و به دنیای واقعی قدم بگذارید. این اعتقاد منه شاید قبول نداشته باشید "این زندگی ماست چرا یه خانم (خصوصا تحصیل کرده) نباید بتونه برا زندگیش بجنگه و تکلیف دلشو معلوم کنه؟ ما به تنهایی مسوول دل و زندگیمون هستیم فردا هیچ کس جز خود ما مسئول خوشبختی یا بدبختی ما نیست. ما باید راههای خوشبختیمون رو بسازیم نه همواره منتظر باشیم یه آقا قدم اول رو در این راه برداره و ما همراهیش کنیم، یک بار هم ما تلاش کنیم که قدم اول رو برداریم و با همراهی همسرمون مسیر خوشبختی رو طی کنیم"
آیا شما اقدامی کردین که اون فرد متوجه علاقتون بشه و قدم جلو بزاره؟
RE: ذهنم درگیر کسی دیگر است برای همین نمی تونم انتخاب کنم...
دوست عزیز ، ازدواج برای من صحنه جنگ و مبارزه نیست، همه زندگی من هم ازدواج نیست، اگرم با این آقا ازدواج نکنم بدبخت نمی شم!! مسیر خوشبختی آدم همیشه اون چیزی نیست که تو دیده اول به نظر میاد، من هدفم از ازدواج بدست آوردن آرامشه، آرامشی که انسان می تونه کنار یه همدم و همراه بدست بیاره، و با توجه به اعتقاداتم ، و ذات زنانه ای که در وجودم هست، می دونم پیش قدم شدن برام این آرامش رو به دنبال نداره.
اگر هزار تا نظریه و تئوری هم این مسأله رو تأیید کنه، حتی اگه سعی بشه فرهنگ جامعه عوض بشه، و هزار تا اگر و امای دیگه ، من به درون خودم نگاه می کنم، نه به فرهنگم ، نه تربیتم نه آموخته هام، ذات زنانه من اینو نمی پذیره.
در جواب سوالتونم بله ایشونم از علاقه مطلعند.
ممنون دوستان عزیز، از نظر من این بحث بسته شدس:72: