مشکلات مالی، و کار همسرم

پدر شوهرم میگه توی محل کارشون آقایونی رو استخدام میکنن که تخصص داشته باشن که همسرم هیچ تخصصی نداره. این که از طریق آشناهاشون کاری براش پیدا نمیکنه به همون دلیل تعصبیه که گفتم. پدرش چندین مورد کار برای اقوامشون پیدا کرده ولی هربار که همسرم ازش میخواد که کاری هم براش جور بکنه الکی میگه میسپارم. مثلا چند وقت پیش همسرم رو برای مصاحبه پیش یکی از دوستانش فرستاد و اون هم کاری رو توی کارخونه ای توی پاکدشت بهش پیشنهاد داده بود، مطمئن هستم پدرشوهرم از قصد این کار رو جور کرده بود. چون میدونه که پسرش برای اینکه جایی بره مسیر راه براش خیلی مهمه و مطمئنا اون قبول نمیکنه که همینطور هم شد. وقتی همسرم مخالفت کرد گفت باید بری جاهای دیگه که قدر کار تو کارگاهتون رو بدونی. (من نمیدونم چرا نمیخواد قبول کنه کارشون مناسب نیست)

برای کار چند جایی زنگ زد، ولی همه جا میگفتن کارمند مجرد میخوان. به نظرم نگران حقوقش بودن. کارهایی هم که حقوقشون انقدر کم نیست اکثرا تخصص و مدرک میخواد. همسرم دیپلم تجربی داره. متأسفانه آشنا هم نداریم که برای کار بهش بسپاریم.

چند دقیقه پیش هم با هم بحثمون شد و از خونه رفت بیرون. ما با هم حتی صحبت هم نمیتونیم بکنیم!

ممنون بهشت عزیز، نمیدونی وقتی مشکلم رو مینویسم و همراهی شما و دوستای دیگه رو میبینم چقدر آروم میشم.:72::72:

پرتقال عزیز ...
سعی کن با همسرت اصلا مشاجره نکنی ....مخصوصا حواست باشه ضمن صحبت یه وقت القابی بهش نگی ( مثلا ..بی عرضه ..ناتوان و.. ) از این جور حرفا ..که مشکلتون دوچندان میشه ...
یه راه دیگه ..دقیق از شوهرت بپرس از چه کاری خوششش میاد ؟ اینده رو براش ترسیم کن و بگو با این وضع چی میخوای بکنی ؟ پس فردا از این جا هم میندازنمون بیرون به خاطر ندادن کرایه ؟ خرجای خونه ...و از این حرفا ...
بعد هم بهش بگو ..من که پشتیبانتم ...خیلی کارا ها رو میتونیم با هم انجام بدیم ...در مورد کامپیوترم باهاش هرف بزن و..بگو عزیزم صبح تا شب بشین پشت این ایا پولی در میاد ازش ؟؟ خب این دانلودارم انجام دادی اخرش چی میشه ؟ به کجا میرسی ؟ ایا فکر نمیکنی الان ما باید فکر ایندمون باید باشیم ...زندگیمونو بسازیم ...
خیلی راحت و با محبت بعد از غذاتون ..بشین کنارش ..چند تا کاغذ بیار و براش حساب کن تا حالا از زمان تشکیل زندگی چی داشتید ... و حالا چی دارید ؟ قشنگ براش باز کن ...فقط حواست باشه نگی همش تقصیر تو هست که از دست دادیم ؟ بهش یاداوری کن وسطش که من نمیخوام مقصر انتخاب کنم !! یا بگم تو مقصری ! فقط میخوام بگم باید حساب کتاب کنیم زندگیمونو تا خودمونو بگشیم بالا ...
ازش اهدافشو بپرس ...چی دوست داره داشته باشه ؟ بهش بکو خودت چی دوست داری داشته باشی ؟ اهداف مشترکتونو به هم بگید ....
فقط با صحبت بدون عصبانیت ومشاجره این وضعیتو میتونی کنترل کنی ...
اعتماد به نفستو از دست نده ...غمگینم نباش
لاقربطا

دوست عزيزم:72:
اولا كه توكلت به خدا باشه كه اونه كه روزي رسونه:305:
بعد از اون من فكر ميكنم شوهر شما به شغل سابقش علاقه نداره و براي همين بهش دل نميده. در ضمن اصلا ازش نخواه كه علايقش رو‌ (مثلا كامپيوترو...) كنار بذاره چون به هر حال اون اين كارها رو دوست داره خود ما هم علايقي داريم كه برامون تبديل به عادت شده. اما ازش بخواه براي تو اينترنت رفتن و پرداختن به علايقش "برنامه ريزي" كنه خودتم كمكش كن تا بتونه انجامش بده در ضمن من چون خودم يه برنامه نويسم ميدونم كه واقعا يكي از نيازهاي اساسي حرفه اي شدن در اين كار اينه كه مدام دانش خودتو آپ ديت كني (با سرچ در اينترنت) و البته وسطش يه كمي هم در اينترنت گشت وگذار كني چون كار فكري زيادي ميبره و آدم دوست داره وسطش يه استراحتي هم بكنه.

یاسا چون گفته بودی اهل کل کلی و زود بهت برنمی خوره می گم.
خیلی زندگی را ساده گرفتی. از اون منوی عاشقانه ات هم معلومه که حواست به بخش جدی زندگی نیست و فقط عشقولانه هاش را می بینی.
عزیز من شوهرش صبح تا شب تو خونه پای نته. دیپلم تجربی داره و اصلا تخصصش برنامه نویسی نیست. در این زمینه دوره دیده. البته می دونم که استعداد و علاقه می تونه جای مدرک دانشگاهی را بگیره و شاید از مدرک دارهاش هم بهتر کار کنه. اما مساله اینجاست که ایشون باید از این کار نون دربیاره که گویا فعلا خبری نیست.
شما پست های این خانم را بخوان. می گه تو ساده ترین مخارج زندگیمون موندیم. وام ازدواجشون را شوهرش بابت اجازه کارگاه داده رفته. طلاهای ایشون را فروخته خورده. دیگه هیچی ندارن. می دونی یعنی چی؟ بازم می گی هر آن کس که دندان دهد نان دهد. بذار بشینه پای نت دانشش را آپ دیت کنه؟

اورانج عزیزم
دوست دارم برات بنویسم با اینکه منم مشکل شما رو دارم
من درک نمی کنم پدرشوهر شما براش چه نفعی داره که همسرتون توی کارگاه کار کنه، این اصرارش راستش برام عجیبه! دلیل این تعصب و اصرار چیه؟ خوب درمورد اینکه ایشون دیپلم هستند الان کلا با این وضع برای مدارک بالا کار زیاد نیست چه رسد به دیپلم، بیرون موسسه هایی مانند دیباگران هستند که مدرک مهندسی شبکه و ... میدن که با توجه به علاقه همسرتون به کامپیوتر اگر بتونه مدرک بگیره واقعا شغل پر درآمدی هم هست و معادل لیسانس ارزش داره و الان توی بورسه؛ یا مثلا طراحی وب و ...
من با نظر بهشت موافقم پس زدن این موقعیت کاری خوب برای شما سخته ولی توی همین تالار بودند خانومهایی که اینجوری سرکار رفتند و وضعیتشون بدتر هم شده، یعنی نقش مرد خونه رو بر عهده گرفتن، این تاپیک ها می تونه براتون مفید باشه :
http://www.hamdardi.net/thread-5927.html
http://www.hamdardi.net/thread-9956.html
http://www.hamdardi.net/thread-12718.html
چون مشکلی مشابه مشکل شما و البته من دارند

همسر شما دائم تو اینترنت پرسه میزنه و به نظر من در معرض خطر هست، آیا چت هم میکنه؟! شما شاید دوست ندارید راجع به سایر مشکلاتتون بگید ولی شاید اگه بدونیم چه مشکلاتی دارید شخصیت همسرتون بیشتر معلوم بشه و بشه راحت تر حدس زد که چرا اینطوری برخورد می کنه
راستی شما چرا به پدرتون اطلاع نمی دین؟ شاید ایشون یه جورهایی از پدرتون حساب ببرند و یه شوک باشه براش ( البته فقط در حد تذکر )
همسرتون شما رو دوست داره؟ اینهم یه سوال مهمه چون میزان علاقه شاید تاثیر داشته باشه روی تلاشی که برای شما میکنه
آیا همسرتون افسردگی و یا موارد دیگه ای داره و یا خیر؟! اینهم یه سوال خیلی مهمه؟
:72:

نه خيرم! اصلا هم فقط به عشقولانه هاش فكر نميكنم (نامرد به من تيكه ميندازي؟! اگه ديگه منوي عاشقانه نوشتم :160:)
ولي ميگم اگر آدم دانشش رو جديد نكنه و در ضمن در كاري كه بهش علاقه داره كار نكنه هم خيلي زود فرسوده ميشه هم پيشرفت نميكنه. شرط لازم پيشرفت در يك كار "علاقه و دانش به روز و فراوانه"
در ضمن من اينا رو گفتم كه بگم بي جهت به همسرش سوءظن نداشته باشه و نگه "خودم ميدونم كه تمرين كردن بهونست"
وجمله ي "توكلت به خدا" رو هم براي اين گفتم كه به نظرم اومد ايشون خيلي ناراحت ومستاصلند اينو واسه اين گفتم كه زياد ناراحت نباشه و يادش باشه تو سختيها كي اونو به دوش ميكشه (داستانرو كه شنيدي؟)

عزیزم شوهر من مهندس کامپیوتره و فوق IT داره می خونه. الان 6 سال که خیلی حرفه ای برنامه نویسی می کنه ولی بازم یک جاهایی کم می یاره!!!! و خیلی باید برنامه عالی نوشته باشه که ازش درآمد داشته باشه !
اینو گفتم که بدونی برنامه نویسی اصلا چیز الکی نیست که بشه با پای کامپیوتر نشستن و تنهایی به صورت خودخوان یادش گرفت!!!! پس بدون همسرت اول داره خودشو گول می زنه بعد شما رو.