RE: کوشش بیهوده به از مردگی
سلام .
ویکتور فرانکل می گوید :
میان محرک و واکنش ، بزرگترین قدرت ما قرار دارد : آزادی انتخاب
میان آزادی انتخاب ، آن موهبت هایی قرار دارند که به طرزی یکتا ما را انسان می سازند . علاوه بر خودآگاهی دارای تخیل هستیم : صاحب این توانایی که فراسوی واقعیت کنونی خود ، ذهنا بیافرینیم . دارای وجدان هستیم : صاحب این آگاهی ژرف درونی از درست و نادرست ، آگاهی از اصولی که بر رفتارمان حاکمند و این احساس که اندیشه ها و اعمالمان به چه میزان با آنها هماهنگ هستند . و دارای اراده ی مستقل : صاحب این توانایی که – رها از هرگونه تاثیر- برطبق خودآگاهی خوی عمل کنیم .
موهبتهای یکتای بشریمان – به میزانی که این موهبتها را به کار گیریم و پرورش دهیم – ما را به فراسوی عالم حیوانی می کشاند و این توانایی را به ما می بخشد تا استعداد یکتای انسانی خود را متجلی سازیم .
پارتو می گوید :
مسائل سه جورند : یا منطقی اند یا "لوژیک" ، مثلا همین که ما زندگی می کنیم منطقی ست ، کار که می کنیم ، حقوق که می گیریم ، لباس که می پوشیم _تابستان لباس نازک ، زمستان لباس ضخیم _ ،تملق می گوئیم ، فکر می کنیم ، مطالعه می کنیم ، چون به نتیجه هم می رسیم . اغلب کارهایی که می کنیم منطقی ست. یک نوع دیگر کارهایی ست ضد منطقی یا "ایلوژیک" ، مثل کارهایی که آدم "خل و دیوانه" می کند . سومین نوع "آنالوژیک" است که نه منطقی ست و نه ضد منطقی ، چرا که اصولا از مقوله ی منطق نیست ، نیرومند تر از منطق است . منطق عبارت است از کشف علت و معلول برای اینکه من در مسیر نیاز و خواهشم استخدام کنم . اما گاه انسان همه ی اینها را برای یک چیز متعالی تر نابود می کند .
دکتر شریعتی می گوید :
انسان تا وقتی برای ایده آلهای مادی روز مره ارزش قائل است که به آنها نرسیده باشد . وقتی که رسید به پوچی می رسد . باید ایده آل انسان به قدری متعالی باشد که هرگز به یک جا متوقف نشود ...
شاید باید دید عمق نگاه انسان به کجا گره خورده است ؟ ....
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
بینید بیاییم یک بار هم شده رُک و بی پرده سخن بگوییم.این سخنان از جانب تو:طاهره گرامی اندکی شگفت است.زیرا که همه اینها حرفهای دیگرانی است که یا در اقلیم ما زیست نکرده اند و یا سخن آنها در دایره مفروضات نظری است.
در باره شریعتی که مسبب بسیاری بدبختی ها گشت هم لازم نمی بینم حرف بزنم.(شاید هم تقصیر عوام الناس بود!!)
اما اگر مثلاً هدفی مانند:خوشبختی یا در زبان دینی عاقبت بخیری را هم در نظر بگیریم،اینها اصطلاحاتی هستند که خیالی هستند و هدف موهوم و دست نیافتی را تصویر می کنند.
افزون بر اینها،این الفاظ اجزایی *کلامی* از کلیتهایی ایدوئولوژیکی هستند که کارکردی صددرصد *ابزاری* در آن کلیت یا نظام فکری دارند.همان قوانین از هر گونه شان که تلاش بر کنترل غرایز به حق آدمیان دارند و البته ساخته همان انسانند،تنها برای اکثریت ابله و ضعیف و نه اقلیت داهی و قوی آدمیان است.از سوی دیگر در برهانی بسیار روشن و متقن باید گفت که:
انسان هیچگاه ازشهوت،زور و زر سیر نمی شود و با در نظر گرفتن پارامتر *کنجکاوی و دانش*، در این دوران حتی روی به کهکشانها و فضا دارد،چه آنکه همه این کره خاکی برایش تنگ و ناکافی است.با بلقور کردن سخنان دیگران نخواهیم تا حقایقی را که نمی خواهیم بدانیم،لاپوشانی نماییم.
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
جناب گرد آفريد سلام
شما كه اينقدر ديگران ديگران مي كنيد ،نظرات هيچ كس هم براي شمامقبول نمي باشد چه پيامبر باشد چه امام چه فيلسوف و همه را جزو گذشتگان خيالي مي پنداريد كه همانا اگر علم رو گذشتگان ما به اين مرحله نمي رسوندن ما الان مي بايست مثل انسانهاي اوليه در جنگل و غارها زندگي مي كرديم ............و شما فقط حرف خودتان رو قبول داريد خدمت شما عرض كنم شما هم براي ما جزو همان ديگران هستيد و ما به هيچ وجه دوست نداريم حرف ديگران رو بلغور كنيم و حرف ديگران از جمله خود شما نمي تونه چشم ما رو از حقايق بپوشونه پس خودتون رو خسته نكنيد چون من و ما هم مثل جنابعالي نمي خوايم تحت تاثير حرفهاي ******* ديگران باشيم
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
بنده هم از یک جهت با آقای گرد آفرید موافقم اینکه خیلی نباید در خط گفتار این دانشمند و آن دانشمند رفت چون عقل ما هم بیهوده بوجود نیومده ...من خیلی دوست دارم متن دست نوشته خود خانم طاهره رو ببینم نه نقل قول از بزرگان اندیشه خیلی دوست دارم متن دست نوشته خود آقای عرفان یا آقای سنگ تراشان یا همه بچه ها رو بخونم تا گفته های دیگران تکرار بشه.
حساب پیامبران جداست این انسانها از علم لدنی استفاده میکردند گفته هایشان الهام از جانب خدا بود شاید خودشان هم از چند بعدی بودن گفتارشان آگاه نبودند اما چون عامل انتقال این وحی الهی بودند برای خدمت به تمامی انسانها این کار را میکردند .
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
البته علوم پزشکی و علوم پایه که جای خود دارد و میدانید که هم باید تکرار بشود و هم پیشرفت بکند علومی که بر دوش انسانهایی چون بوعلی سینا بنا شده است .
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
سلام
و سایر علومی که دانشمندان یک عمر به تحقیق و تعقل و جمع آوری اندیشه ها و نظرات دیگران اقدام کردند.
یاد این بیت افتادم که :
قصد کرده ام می نخورم در همه عمر
به غیر از امشب و فردا شب و شب های دگر
یکی از علتهای متمایز شدن ما از سایر جانداران استفاده از خاصیت تراکمی علم است.
به این منظور که فرزندان آدم در طول تاریخ همه دانسته ها، علم ها، تجارب و ....، را به نسل بعد می دادند، و نسل بعد هم تجارب و دانسته ها و تعقلات و ....، خود را به آن اضافه می کردند و به نسل بعد....
و اکنون ما نمی توانیم دوباره از صفر شروع کنیم. اما این به این معنی نیست که دربست در خدمت نشخوار ذهنی پیشینان هم باشیم. اما به این معنا هم نیست که به همه اندوخته های قبلی هم بی توجه باشیم.
هر علمی و تعقلی نمی تواند بی مقدمه و شناخت و ... حاصل شود.
اگر همین گرد آفرید می تواند از فکرش استفاده کند، اگر گرد آفرید اسیر سفسطه نمی شود، و ...، نشان می دهد که مطالعه می کند، فکر می کند و بر اساس مقدمات و روشهایی که آموخته است نتیجه گیری های منطقی می کند.
پس در اصل ما با فکر ، ابداع و خودمتمایزگری مخالف نیستیم. اتفاقا به عکس ، ما در همین تالار همدردی، به خاطر اهمیت این مسئله ( غیر همنوا بودن) انجمنی ایجاد کرده ایم و در آن همنوایی ( بدون فکر با دیگران همراه شدند)، را عامل اصلی شکست آدمی نامیده ایم.
حتی در متون دینی هم مثل قران همیشه فریاد بلند است که اکثر هم لا یعقلون، اکثر هم لا....
یعنی همیشه اکثریت نیست که راه صحیح را می رود...
پس باید اندیشه کنیم و از تجارب و اندیشه های صحیح دیگران نیز بهره جوئیم....
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
اما می دانید مشکل اصلی کجاست جناب مدیر!!آنجاست که:ما هم خر را می خواهیم و هم خرما را!!چرا؟
زیرا برای مغالطه خود با بهره از حفظیات و نه دریافتهای اندیشه ای،و بدون توجه به زمان،باورها و دلیل سخنهای دیگران،می خواهیم از نظرات آنها استفاده ابزاری ببریم.
یا در بحثی جامعه شناسانه و واقعی،تئوریهای اثبات نشده و فرضیات خیالی بیگانگانی را که نه خودشان و مردم اطراف آنها همانند ما هستند و نه مشکلاتی چون ما دارند،سرهم کرده و سفسطه کنیم.
می دانید اینهم از همان هنرهای ادنی و جادوانه ما ایرانیهاست،چنانکه یکی از این کوتوله های علم کلام از قرآن بسیاری موارد و کشفیات این روزگار را در می آورد.
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
خانم آرزو خانم
مگر نظر من غير از اين مواردي بود كه شما گفتيد شما كه همه علوم و دانشمندان رو نام برديد و من هم دقيقا منظورم از گذشتگان انسانهايي بود كه در زمان خود انسانهاي عالمي بودند و هم اكنون نيز از علم آنها در دوران ما نيز استفاده ميشه در ضمن شما بايد توجه كنيد كه من با نحوه استدلال جناب گرد آفريد را درست نمی دانم.
خانم آرزو شما نوشتيد من خيلي خوشحال مي شم وقتي دست نوشته هاي خود طاهر يا عرفان يا آقاي سنگ تراشان رو مي بينم تا كسان ديگر ، خب آرزو مگر ما جزو ديگران نيستيم ؟اصلا ما چه فرقي با گذشتگان داريم ؟ يا چه فرقي با انسانهايي كه الان زندگي مي كنن و افكارشون رو در كتابها و ... نشر دادن ؟. چطور شما از سخنان كساني كه سالها زحمت كشيده و تلاش كردن تا علم خودشون رو گسترش بدن و ما حرف اونا رو تكرار كنيم خوشتون نمياد ولي اگه حرفايي اثبات نشده يا غير علمي خودمون رو بيان كنيم چي؟ .چطور اگه ما در اينجا از اونا مطلبي بياريم براي شما ارزشمندي به آن صورت نداره ولي اگه خودمون يه حرف از خودمون بزنيم اونوقت براي شما دوست داشتني ميشه .
بايد عرض كنم علم نه دوست داشتني است نه خوشمان آمدني است بايد قبول كنيم كه هر كس براي پيشرفت علم تلاش مي كند چه مسلمان چه كافر چه يهودي چه مسيحي ، داراي ارزش و مقام والاست به شرط اينكه در راه خدمت به خلق باشه.
آقاي گرد آفريد شما هم دنيا و زندگي رو اينقدر سخت نگيريد و به جاي اينكه به بحث كردن بپردازيد كمي عاشقانه به زندگي بنگريد بنده نديدم كسي با بحث كردن در زندگي پيشرفت كنه .
فكر كنم اگه همينجوري بخوايد ادامه بديد خيلي از قافله عقب مي مونيد حالا اين قافله هر چيزي مي تونه باشه ......
آرزو خانم شما هم همينجوري چشم بسته از كسي دفاع نكنيد اول به بحث توجه كنيد بعد نظرات خودتون رو بيان كنيد اگه كمي با فلسفه ومنطق آشنايي داشته باشيد مي بينيد كه صحبتهاي گردآفريد جز استدلالهای اشتباه (مغلطه) چيز ديگري نيست . شما به آقاي گردآفريد مي گيد بنده با نظراتتون موافقم و در پست بعدي تشكر مي كنيد از نظرات جناب سنگ تراشان كه اگه صحبتاشون رو دقت كنيد مي بينيد كه جناب سنگ تراشان حرفهاي منو تصديق كردند اما به زباني ديگر و با محتواي بهتر.
خيلي دوست دارم كساني كه نظر مي دن خوب به متن و بحث دقت كنن بعد نظر خودشون رو بگن و زود هم جو گير نشن
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
سلام عرفان
آرزو نگفته اند که با همه صحبتهای گرد آفرید موافقند ، بلکه گفته اند:
نقل قول:
بنده هم از یک جهت با آقای گرد آفرید موافقم......
البته با تبصره هایی که آورده اند، یک کمی نظرشان مبهم شده است.
که به نظرم نیاز به توضیحات بیشتر باشه....
RE: کوشش بیهوده به از مردگی
به قول ویتگنشتاین وقتی نحوه زندگی و بازی زبانی افراد با هم متفاوت باشه،سخنی بینشون وجود نداره.
اتفاق و اختلاف نظر وقتی معنا پیدا می کنه که طرفهای بحث از موضوع و محمول یک چیز رو بفهمند ....وقتی دیدگاه های ما اینقدر باهم متفاوته ،به نظر من بهتر اینه که بحثی رو شروع نکنیم،چون گویا قصد ،فقط به کرسی نشوندن نظر خود است نه یک بحث سازنده و تعالی بخش.
برای همین در پاسخ به نوشتار شما (گرد آفرید)در مورد برداشتهاو کشفیاتی که متخصصین علم کلام از آیات نورانی قرآن در مورد اتفاقات این عصر داشته اند ،چیزی به میان نمی آورم و موضوع رو به بحث نمی کشم.
گویا هدف از بحث کردن فراموش شده.
در مورد سخنان دانشمندان و بزرگان هم باید بگم که من همیشه و همه جا از شنیدن و خوندن نظرات بزرگان و متفکران( چه قدیم چه جدید)لذت می برم و استفاده می کنم.نتیجه سالیان سال زحمت،تحقیق و اندیشه رو به راحتی در اختیار داریم...صحبت های اونها مثل تونلی می مونه که ما رو از بسیاری از گذرگاههای فکری عبور میده.حالا من نمی دونم چرا ما نباید از اونها بهره ببریم؟؟!
من به شخصه هر جایی که متناسب با بحث سخنی از دانشمندان و متفکران مطرح بشه ،استقبال میکنم و می خونم.
و صد البته من هم باتکیه کردن به مطالب و نوشته های گذشتگان و اونها رو دلیلی برای عدم تفکر و تحرک خودم به حساب آوردن، مخالفم.
اما این مطلب تناقضی با استفاده از اونها نداره.