RE: مشکل با خانواده شوهر ..
سلام به دوستان همدرد. راستش مشکل من اینه که بی اندازه از دست رفتارهای مادر شوهرم حرص می خورم. ایشون زیادی هوای پسر و نوه شون رو دارن. خیلی می خوان در جریان کارهای ما باشن . با توجه به اینکه ما در طبقه بالای اونا زندگی می کنیم اونا به همه ورود و خروجهای ما اشراف دارن و ما مدام باید گزارش بدیم که کجا میریم و از کجا میایم. چی خوردیم و چی کار می خوایم بکنیم. در ضمن خیلی هم باید دنباله رو اونا باشیم. یعنی اگه ما یه جایی دعوتیم و اونا هم جای دیگه . ما باید با اونا بریم مهمونی . بعدا اگه وقتی پیدا شد به کار خودمون برسیم. در واقع همیشه کار و فامیل اونا مهمتره تا کار و فامیل ما. البته من خیلی هم تحت امر اونا نیستم ولی وقتی به میل اونا رفتار نمی کنیم. مادر شوهرم تا چند روز اون مورد رو یادآوری می کنه و اعصاب ما رو بهم می ریزه.من هم تو خودم همش حرص می خورم.شما میگین من چطوری از این جنگ اعصاب راحت بشم.
RE: مشکل با خانواده شوهر ..
سلا آتنا
به تالار همدردی خوش آمدید.
ما در مورد سئوال شما و مسائل شبیه به این در همین انجمن( اختلاف و دعوا با خانواده همسر) چندین موضوع داریم و دهها پاسخ دادیم. اگر ممکنه یه سری به اونها بزن و دقیقا مطالعه کن. اگر نکته خاصی در مورد شما وجود دارد که متفاوت از مسائل قبلی بود با جزئیات بیشتر بفرما تا پاسخگو باشیم. انشاء الله....
RE: مشکل با خانواده شوهر ..
سلام سحر جان
خونسرد باش
به چيزهاي خوب فكر كن. انتخاب تو درست بوده مطمئن باش به خدا توكل كن. به سختيهاي زندگي برخي فكر كن شايد شوهرت با دروغ ميخواهد دل تو را بدست بياورد و اين خيلي بد نيست چون تو را دوست دارد.
من به نظرم اگر زندگي از راه اصلي خودش دربيايد به حاشيه كشيده شود خوب نيست و محكوم به فناست چون هيچكس حق را به تو نميدهد يا تو هيچ حقي را به ديگران نميدهي
تو كه بخاطر شوهرت زندگي ميكني و كيلومترها از وطنت دور شدي بخاطر او تحمل كن او را در منگنه قرار نده
به آينده روشني كه الان آنرا مي سازي فكر كن
خونسرد باش
شجاعت به اين نيست كه تو در دعوايي حقي را برداري
به اين است كه مردانه و با وقار گذشت كني
گذشت كليد خوشبختي است بخاطر خودت هم كه شده گذشت كن خواهر عزيزم
برادرت مهدي
RE: مشکل با خانواده شوهر ..
کاربر گرامی wem
مرسی از پاسختان. سوال من اين است که با توجه به اينکه خانواده شوهر من به من بی احترامی کردند و از آن به بعد حتی وقتی رابطه شوهرم با آنها کمتر شد باز هم از دل من در نياوردند و ديگه به من زنگ نزدن الان که نزديک عيد است با توجه به اينکه شوهرم می گفت تا اونها از تو معذرت خواهی نکردند تو نمی خواد با اونها کاری داشته باشی ولی الان چون مدتی گذشته خودش يادش رفته و می گه تو گذشت کن يعنی در واقع حريف خوانواده اش نشده و از من می خواهد که برای عيد زنگ بزنم حالا من چی کار کنم. آيا بايد به آدمهايی که به من فحش دادن و معذرت خواهی هم نکردند زنگ بزنم؟ ؟؟ چرا شوهر من تا حالا در اين مورد با خوانواده اش حرف نزده؟ آيا من براش مهم نبودم. البته بگم که هيچ چيزی در مورده رفتار بد خوانوادش بهشون نگفت ولی روابط را کمتر کرد....لطفا منو هر کس می تواند راهنمایی کند. من بايد با اين خوانواده شوهر چه کنم و چره شوهرم زورش به من می رسه؟ با تشکر
RE: مشکل با خانواده شوهر ..
سحر جان توی حرفات نوشتی : چرا شوهرم زورش به من می رسه ؟
نه عزیز، باور کن اشتباه فکر می کنی .
بنده از جمله عروسانی هستم که واقعا مادر شوهر با من مشکل دارد ،یعنی اگر برایتان بنویسم که چه روزهایی گذراندم ، به حالم تاسف می خورید . همه حرف هایی که دوستان در این موضوع نوشته اند به سر من آمده است و بدتر از آن .
اما مهم نیست .چرا؟
بعد از مدت ها که بارها از شوهرم سوال کردم که چرا زورت به من می رسه ؟گفت :خانواده من حرف خودشان را می زنند و کار خودشان را می کنند و من نمی تونم اونها را عوض کنم تا انشاء الله یکروزی پشیمان بشند و مطمئن باش خدا جای حق نشسته است ، من فقط به تو دسترسی دارم ، تو مونس من هستی ، من با تو زیر یک سقف هستم ، پس بدان که من دوستت دارم و پشتیبانت هستم ولی نمی تونم به خانواده ام احترام نکنم ، خودت را خراب نکن .
من حرف های مدیر سایت که به من گفتند را به طور خلاصه می نویسم :
1- زندگی را سخت نگیرید و حساس به موضوع نشوید . هر چه حساس تر شوید مشکل بزرگ تر می شود .
2- به جنبه های مثبت زندگی تان بیشتر فکر کنید .
3- انرژی را روی شوهرتان بگذارید ، نه روی خانواده شوهر(یعنی اینکه ساعت هایی که به آزارهای مادرشوهر فکر میکنید و غصه می خورید و در این سایت درددل می کنید به فکر ایجاد صمیمیت و کسب مهارت زندگی باشید )
4-به هیچ وجه کنترل زندگی خود را به دست دیگران ندهید اما با سیاست نه با مظلومیت .
5- به هیچ وجه به گناه نکرده غذرخواهی نکنید ولی به بزرگتر احترام کنید .
6- دیدتان را به زندگی گسترده تر کنید ، اصلا زمان آنقدر ارزش دارد که نباید برای این مسائل خراب شود به موفقیت های بزرگتر خود و شوهر فکر کنید و زمان و انرژی را سرمایه گذاری کنید .
7- برای لذت بردن از زندگی باید کمی خود را به نادانی بزنید ، بی خیال باشید .
8- زمان به همراه یک روش درست مشکلات را حل می کند
9- استمرار در یک روش صحیح بیشتر از خود روش مشکلات را حل می کند
به نظر من باید با شوهر دوست شوید و خیلی قشنگ و با جملاتی درست ، با او درددل کنید ، مطمئن باشید اگر گلایه های خود را از خانواده شوهر به زبانی درست و منطقی به شوهر بگویید تاثیر پذیری او بیشتر می شود ، حتی ممکن است با شنیدن حرف هایتان غمگین تر از شما بشود .
ولی اگر باز زبان زخم و نیش و داد و لحن بد و اخم بگویید دیگر هیچ وقت به حرف تان گوش نمی دهد .
من تجربه کرده ام .
7-
4-