RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
نمیدونم چرا دوباره اینقدر بهش احساس علاقه دارم .مخصوصا چون ترمه آخرشه یه کم دلگرمم که میتونه پاپیش بذاره.بارها و بارها از راه های مختلف امتحانش کردم و بهم ثابت شده علاقش زودگذر نیس.حرفش اینه که میخاد دست پر اقدام کنه .منم بهش گفتم که قدم اول رو محکم بردار بهت قول میدم تا 10سال دیگه هم شده همراهیت میکنم .میگه میخوام قدم اولو واسه شروع زندگیم محکم بردارم اونم سربازی و کارشه.بعد با دست پر بیام جلو.میگه پریماه تو عشق من شک نکن اما حق بده الان چجوری بیام خواستگاری در حالیکه تو با شرایط الانت خواستگارای بهتر ازمنو داری و خواهی داشت....وقتی اینارو میگه میمونم چخ تصمیمی بگیرم.خودش میگه اگه قسمت هم باشیم میشه.موندم چیکار کنم.اونم الان تنهاست.چون دوتا از آبجیاش دانشجوی شهرستان هستن و خودشه و بابا و مامانش.دقیقا مثل من که خواهر برادرم ازدواج کردنو من تنهام.وقتی میبینم میتونیم کنار هم باشیمو کمک هم کنیم که پیشرفت کنیم چرا از هم دور باشیم؟........
وفتی میبینم پسر پاک و نجیبیه که سرش توی کار خودشه و مدام به فکر پیشرفتشه.وقتی میبینم اینقدر احترام پدرو مادرشو داره و مسئولیت پذیره...با توجه به شناخت این دوسه سال چرا باید رهاش کنمو تنها باشم تا شاید خواستگار خوبتر از اون واسم بیاد.البته اون میگه هرجور صلاح میدونی رفتار کن.میگه اگه توهم موافق باشی بیا ادامه بدیم ولی سعی کنیم وابستگی شدید بینمون پیش نیاد و اگه خواستگار خوب و باشرایطی که میخای اومد باید خیلی خوب درموردش فکر کنی و تصمیم بگیری
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
پریماه،ما اینجاییم تا کارهایی که قابلیت آسیب زدن دارنو بهم یادآور بشیم.
راجه به اون پسر یا کلن همه پسرا فارغ از هر شخصیتی وقتی با یه دختری رابطه داشته باشن
و اون دختر نجیب باشه و مبنای رابطشون بر تیغ زدن و ... نباشه.حاضر نیستن به راحتی از دستش
بدن حالا با وعده حرف عاشقانه سعی می کنن طرفو برای خودشون نگه دارن.حتی بدونن تا 10 سال
دیگه م نمی تونن ازدواج کنن.این وسط طرفو برای چی می خوان،چقدر این احساساشون دووم داره
معلوم نیست.پس روی «به عشق من شک نکن» حساب نکن.الآنم که ترم آخره بذار ترمش تموم بشه
بعد بگو کارو یه سره کنه اگر این دس او دس کرد باید یه فکر دیگه کنی.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
پریماه،ما اینجاییم تا کارهایی که قابلیت آسیب زدن دارنو بهم یادآور بشیم.
راجه به اون پسر یا کلن همه پسرا فارغ از هر شخصیتی وقتی با یه دختری رابطه داشته باشن
و اون دختر نجیب باشه و مبنای رابطشون بر تیغ زدن و ... نباشه.حاضر نیستن به راحتی از دستش
بدن حالا با وعده حرف عاشقانه سعی می کنن طرفو برای خودشون نگه دارن.حتی بدونن تا 10 سال
دیگه م نمی تونن ازدواج کنن.این وسط طرفو برای چی می خوان،چقدر این احساساشون دووم داره
معلوم نیست.پس روی «به عشق من شک نکن» حساب نکن.الآنم که ترم آخره بذار ترمش تموم بشه
بعد بگو کارو یه سره کنه اگر این دس او دس کرد باید یه فکر دیگه کنی.
بهم = به هم
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
شما بايد روي نقدها برنامه ريزي كنيد. نسيه ممكن است وصول شود يا نشود.
اما زمان براي شما اهميت بيشتري دارد تا او.
او با كسب زمان ، تحصيل و شغل توانمند مي شود. و چون حق انتخاب بيشتري دارد شرايطش با شما متفاوت هست.
[size=x-large][size=large]اما شما با از دست دادن زمان و سن چون انتخاب شما محدود هست، براي ازدواج با مشكل روبرو خواهيد شد.[/size][/size]
اگر واقعا همه چيز به جز شرايط اين آقا براي ازدواج مناسب هست. مي توانيد با خانواده ها هماهنگ كنيد، و اين مسئله را رسمي تر كنيد (اگرچه باز هم تعهدي نيست، ولي حداقل يك زمان محدود را مي توانيد تخصيص دهيد يا حتي عقدي انجام شود.)
آقايون اگر نخواهند دختري را از دست بدهند، خيلي سريع راهش را مي يابند.
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
نقل قول:
میگه میخوام قدم اولو واسه شروع زندگیم محکم بردارم اونم سربازی و کارشه.بعد با دست پر بیام جلو
دوس دارم این حرفشو باور کنم ...
ولی با توجه به نظر دیگران .. تمام در ها رو پشت سرت نبند !
پیشنهاد می کنم باهاش باشی .. ولی اگر خاستگاری با شرایط خوب اومد ردش نکنی ...
باهاش حرف می زنی ...اگه بخوادت میاد جلو .. اگر هم نخوادت که ..... ته به بختت لگد نزدی...
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ♂ mani
ولی با توجه به نظر دیگران .. تمام در ها رو پشت سرت نبند !
پیشنهاد می کنم باهاش باشی .. ولی اگر خاستگاری با شرایط خوب اومد ردش نکنی ...
باهاش حرف می زنی ...اگه بخوادت میاد جلو .. اگر هم نخوادت که ..... ته به بختت لگد نزدی...
♂ mani گرامی، همانطور که در پست قبلی شما نیز اشاره کردم، اینگونه راهنمایی ها می تواند تعارض آفرین بوده و بر مشکلات مراجع بیفزاید.
ما باید به مراجع کمک کنیم که سریعتر تعارض خود را حل کند، نه اینکه مشکلاتش را تشدید کنیم.
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
از چهارشنبه گذشته تا یکشنبه که دیروز باشه مامانش و باباش رفته بودن مسافرت و اون تنها بود.تقریبا این چندروز هر روز و برای چندساعتی باهم بودیم.خیلی حرف زدیمو درد دل کردیم.تا اینکه دیروز که دیدمشو باهم بودیم ازش پرسیدم واقعا چیکار میخوای بکنی؟...
خیلی حرف زدیم و درآخر فقط نگام کردو گفت صبرکن.گفت بذار این ترم تموم بشه به مامانم میگم.....گفت بذار حداقل درسم تموم بشه .خودش میگفت برای پایان نامش یه سال وقت داره.گفت ماه بهمن که ارشدو میده بعد یه سال میره کارخونه باباش کارمیکنه تا یه خورده پول جمع کنه.بعد میره سربازی که اگه عقد کنیم سربازیش میوفته همین جا.
به هرحال موندم....البته اینو بگم من یه تصمیماتی گرفتم که نمیدونم درسته یا نه.به خودم گفتم فعلا که خواستگار ندارم پس ادامه میدیم اما اگر خواستگار با شرایط خوب اومد حتما روش فکر میکنمو بهترین تصمیمو میگیرم.من قولی به اون ندادم پس نگران دل شکستن اونو ...نیستم...فقط فعلا که خودم هم تنهام ادامه میدم ...
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
دوستای گلم سلام
تقریبا دوهفته ای میشه که اینجا چیزی ننوشتم. راستش هفته گذشته بخاطر شروع فرجه های امتحانیش قرار شد 20روز رابطمونو قطع کنیم.اما یه اتفاق مهم دیشب افتاد. و اون اینکه یه خواستگار برام اومد که واقعا شرایطش خیلی خوبه و خانوادم هم نظرشون مثبته. وقتی هم که با خواستگاره صحبت میکردم خیلی به دلم نشست از اونجایی که از نظر سنی هم 4 سال از من بزرگتر هست و هم تحصیلات و هم کارش به معیارام خیلی نزدیکه من هم نظرم مثبته.اما نمیدونم چطوری این موضوعو به طرف اول بگم.الان امتحاناشه و از طرفی اگه بخوام تا 20روز بهش نگم شاید وقتی امتحاناش تموم بشه من عقد کرده باشم...البته ایشون بهم گفته بودن لیاقت تو رو ندارم و شرایط بهتر برا پیش میاد اما نمیدونم چه جوری بهش بگم....کمکم کنین خواهشا
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
یه خواستگار برام اومد که واقعا شرایطش خیلی خوبه و خانوادم هم نظرشون مثبته. وقتی هم که با خواستگاره صحبت میکردم خیلی به دلم نشست ......
اما نمیدونم چطوری این موضوعو به طرف اول بگم....
با سلام
لطفا با بازي هاي رواني كه در درون شما ناخودآگاه در جريان هست آشنا شو. در واقع شما به اميد سيگنال مثبتي از او هستي كه اين خواستگار را هم از دست بدهي!:316:
شما مسئوليت نداريد كه ازدواجت را با او مطرح كني.
اگر هنوز او محور احساست و عشقت در قلبت هست و نتوانسته اي تصميم درستي بگيري، بهتر هست كس ديگري را درون زندگي راه ندهي و ازدواج نكني. چون شوهري كه عقد همسري با او مي بندي، خواهان همه وجود ، روح و احساس حقيقي توست. او حق دارد كه تو كامل دل به او بدهي و او هم بايد همين كار را كند.
اگر قصد شروع تازه داري. بايد بند نافت را از هر تعلق ديروز خود قطع كني.
لذا توصيه مي كنم وارد يك بازي جديد نشو. :72:
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
نه .اینطور نیست.من از روی احساس تصمیم نمیگیرم.اتفاقا گفتم به خاطر شرایط خوب خواستگارم نمیخام به خاطر طرف اول به خواستگارم بگم نه.
با توجه به راهنماییهایی که در همین تالار به من شده بود من مدتهاست احساس وابستگی رو نسبت به طرف اول از خودم دور کرده بودم و حالا واقعا میبینم خواستگارم مورد مناسبیه و واقعا دیشب به دلم نشست .البته قراره بعد از تحقیق پدر نسبت به اونها جواب قطعی رو بدیم.
من فقط سوالم اینه به طرف اول بگم دارم ازدواج میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟
همیشه فکر میکردم فقط طرف اول میتونه منو خوشبخت کنه. اما وقتی دیشب اون آقا رو دیدمو حدود دوساعتی باهم صحبت کردیم واقعا فهمیدم اشتباه میکردم.
مخصوصا وقتی شرایطشو دیدم که الان آمادگی ازدواجو داره و دست پر اومده جلو خیلی اثر مثبت روی من گذاشت. من میدونم باید از هر تعلقی نسبت به طرف قبلی خودمو رها کنم .
و میتونم .چون وابستگی بهش نداشتم وفقط بخاطر تنهایی بوده که قبلا باهاش رابطه داشتم.
کمکم کنین.
RE: دوستش دارم.دوباره شروع کنم یا ........؟
شما هنوز به نفر اول علاقه داری چون می ترسی بهش بگی امتحاناتش خراب بشه.یا علاقه تو از بین ببر با نفر دوم
نامزد کن یا منتظر نفر اول بمون.ولی نفر اول اگر بیاد معلوم نیست خانواده ها قبول بکنن یا نه.درضمن به این زودی راجه
به نفر دوم قضاوت نکن.