RE: تو رو خدا راهنما ییم کنید(به زندگی امیدی ندارم)
دقیقا مشکلمم همینه.اون آدم منطقیه اونم میگه خیلی ضعیفی دقیقا مشکل من اینه که نمیتونم به احساساتم مسلط باشم.اگه بر خلاف این بودم باهام میموند.اون دختر خوبیه.از دوستی بدنبال عیاشیو خوشگذرونی نیست بلکه همیشه دنبال شخصیته مورد علاقشه.من میخوام تلاش کنم تا شخصیتی که اون میخواد و داشته باشم ولی مطمئن نیستم موفق بشم مگر با یاری یک مشاور و روانشناس تا بهم اراده بده تا در برابر احساساتم مسلط باشم.آخه خودمم دارم از این خصوصیات حساس اسفندی خسته میشم.دل واسه کسایی میسوزونم که ارزش کارمو نمیدونن .من اینطوری نبودم. زهرا افسردگی داشت.درددلاش منم متاثر کرد حالا خودمم مثل اون شدم.مرسی از راهنماییتون.ولی احساس میکنم قسمتم اینه سرنوشت شمارو داشته باشم تا پخته شم. ولی حرفاتون واسم مفید بود منتظر راهنمایی های بعدیتون هستم.باتشکر