RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)
aminor گرامی
به همدردی خوش آمدی
اگر یه گشتی تو تالار بزنی ما در موارد مشابه ، با نگاه مشاوره ای گفته و تأکید کرده ایم که از رابطه های پنهانی بدون اطلاع خانواده ها بپرهیزید ، و در صورتی که کسی را برای ازدواج پسندیده اید بهتره از طریق خانواده وارد شوید و قدم اولیه را بردارید و بعد با اجازه و زیر نظر خانواده اقدام به شناخت یکدیگر نمایید و برای شناخت هم حتماً برنامه داشته باشید .
به شما هم همین را می گوییم . لذا توصیه می کنم خانواده خود و ایشان را درحریان قرار داده و بخواهید که به هر دوی شما کمک کنند که بهتر همدیگر را بشناسید .
دوست گرامی
فرمودید دارید سعی می کنید به جای احساسی عمل کردن از عقلت بهره بگیری اگر چنین باشد مطمئنم به این توصیه عمل خواهی کرد .
موفق باشی
RE: مشکل جدی تر از قبل (به راهنمایی احتیاج دارم)
فرشته مهریان عزیز :
ازتون بابت نظر و راهنمایی تشکر می کنم و کاملا اونا رو تایید می کنم , اما دوست گرامی در تاپیک قبل من توضیح دادم که از ابتدا من خونواده رو در جریان قرار دادم و ایشون بنا شد همین کار رو انجام بده که پدرشان شدیدا مخالفت کردن و ..... , تا الان خانواده من حتی پدرم از تک تک اتفاقات خبر دارن , اما متاسفانه بهانه گیری و سنگ اندازی پدر ایشون نه تنها باعث شده پروسه از خط اصلی خارج بشه بلکه این فراز و فرود ها موجب اختلافات ماست .....
دوست گرامی سارا بانو :
حتما در پست بعدی به تک تک سوالات جواب میدم . ممنون از حسن توجه شما
باتشکر از سوالاتی که دوست گرامی و دلسوز بنده سارا بانو بیان کردن , در این پست به اونا جواب میدم بلکه با مساعدت شما و دیگر دوستان قدری از فشارهای بنده کاسته شود :
1:شما تنها از طریق تلفن متوجه شدید که ایشان وضع مالی خوبی دارند و اصالت و ..یا تحقیق کردید؟
- باید عرض کنم تقریبا بله از طریق تلفن و ملاقات و البته با سوالاتی که من پرسیده و ایشون جواب دادن , اما هنوز موقعیت تحقیق به وجود نیامده .....
2:چطور شما بعد این همه مدت دوستی آدرس منزل ایشان را نمی دانید و ایشان دقیقا با چه دلیلی از دادن ادرس سر باز می زنند؟
- در ابتدا اصلا دلیلش رو بیان نمی کرد اما بعد از کلی دعوا و اصرار گفت میترسم پدرم اونورا ببینت و همه چی بد بشه برای آیندمون !!
3: چطور شما تا قبل از دانست موقعیت مالی و اصالت و فرهنگی قصد ازدواج با ایشان نداشتید و وقتی این ها را آن هم تنها از زبان خانم شنیدید خواهان ازدواج شدید؟
- راستش بعد از فوت مادرش و همینطور به دلیل اینکه زیاد از خونوادش بهم نگفته بود با خودم فکر کردم که مناسب ازدواج نیست (البته شخصا اون رو تایید می کردم و واقعا از نظر ظاهری و باطنی و اخلاقی و خلق و خوی در سطح خوبه) اما چون خودم از خونواده کاملا اصیل هستیم و چون خانواده برام خیلی مهم بود و امکان داشت خونواده خودم هم مخالفت کنن بهش فکر نمی کردم . اما بعد از توضیح وی فهمیدم تقریبا همون موردیه که میشه روش تامل کرد .
4:چقدر اطمینان دارید که ایشان راست می گوید؟
- 100% اطمینان ندارم اما خوب میدونم آدم صادقیه و کم دروغ میگه .....و خودمم تا بهم اثبات نشه باور نمی کنم.
5:از کجا می دانید که ایشان را دوست داردی و این وابستگی صرف نیست؟
- پاسخ به این سوال کمی سخته ! همینطور که گفتم اکثر مولفه هایی که من مدنظر دارم رو داره و فکر میکنم ارزش اینکه دوسش داشته باشم رو داره . اما حس الانم رو دقیق نمیدونم...فقط همین رو بگم که کلا زندگیم به خاطر این جریانات خیلی مختل شده...
6:ایا گمان نمی کنید کمی چشم هاتون رو رو واقعیت بستید و دارید احساسی عمل می کنید؟
- اینکه کمی احساسی عمل کردم و می کنم رو قبول دارم اما جوری هم نبوده که چشم هام رو روی واقعیت ببندم و همین الان هم به این نتیجه رسیدم که اگه واقعا مشخص شد مناسب هم نیستیم و با هم فاصله زیادی داریم تمومش می کنم ....
7:آیا از نزدیک هیچ کدام از اعضا خانواده وی را چه شما چه خانواده دیده اید حتی غیر رسمی؟
- خیر هنوز نه من نه خووادم با هیچکدوم از اعضای خونوادش صحبت و دیدار نداشتیم اما وی با پدر و مادر و برادر کوچکم ارتباط تلفنی داشته و با مادربزرگم ملاقات کرده و مادربزرگ بنده هم از ایشون خوشش اومده و از روی تجربه تاییدش میکنه!
8:از کجا مطمئنیئ ( با توجه به آدرس ندادن خانم !!) که اصلا پدر ایشان در جریان است و این حرف تنها ساخته ذهن خانم برای طول دادن ماجرا نیست؟
- این رو کاملا مطمئنم چون وقتی با پدرش سر موضوع ازدواج بحث می کرد با من صحبت میکرد و به شدت گریه کرده و می گفت که پدر مخالفت می کنه حتی با پدرش مشاجره بسیار بسیار سنگینی داشته .......الانم به خاطر فشار ها و اصرارهای من و مخالفت های پدر واقعا از نظر روحی و روانی دچار مشکل شده و به روانپزشک مراجعه کرده .
واقعا موضوع پیچیده شده از یک طرف به خاطر من و رسییدن به هم اینجوری می جنگه از طرفی آنقدر بیتفاوت میشه که شک می کنم اصلا من رو حساب می کنه یا نه !!!!!!
[/quote]