RE: آخره این زندگی چی میشه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ansuya
ولی من از تو زمان حال زندگی کردن می ترسم شاید دروغ نباشه اگر بگم که بسکه بخاطر زمان آینده زندگی کردم بلد نیستم تو زمان حال زندگی کنم می ترسم آینده از دستم در بره .
ولی سعی می کنم.
بهت تبریک میگم که قدم مثبتی برداشتی و تصمیم درستی گرفتی .
میدونی چرا باید قدر لحظه و امروز رو بدونی و چرا باید امروز رو خوب زندگی کنی بدون ترس و استرس .
چون همین امروز آینده ات رو میسازه ، اگر امروز خوب زندگی کنی و از لحظه ها بهره ببری و از زندگی ، از خودت لذت ببری آینده ی خوبی هم در انتظارت خواهد بود . بنابراین به الان فکر کن و از زندگیت لذت ببر و خوبی های خودت رو بشناس و خودت رو دوست داشته باش .
برات آرزوی موفقیت دارم :72:
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام ansoya
به نظر من شما خيلي دم دمي مزاج هستي و يك آن تفكري تو سرت جرقه ميزنه و چون با استعدادي زود ياد ميگيري و ارضاء ميشي
به نطظر من به يك روانشناس مراجعه كن
چون ممكنه در آينده و زندگي با نامزدت هم با همين مشكل بر بخوري
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام
متشکرم baran.68 باید روش زندگیم و درست کنم.
hadif باید به بگم به نکته ی خوبی اشاره کردی چون من بخاطر رسیدن به چیزی تلاش می کنم و وقتی به هدفم ،آرزوم یا هر چیز دیگه ای که می گن ( چه هدف کوچیک که هدف بزرگ )می رسم ، وقتی بهش می رسم انگار نه انگار براش کلی زحمت کشیدم انگار نه انگار که مدت ها آرزوشو داشتم . و به خودم می گم خوب تموم شد همین بود . انگار که یه بازی بوده که باید به آخر می رسوندم.
درست مثل این می مونه که آدم یه گل ببینه و بخواد که اونو داشته باشه و با کلی زحمت و با وجود خارهایی که به دستش می ره گل رو بدست بیاره ولی وقتی بدستش آورد بجای اینکه ازش لذت ببره و مراقبش باشه احساس کنه همچینم چیز خاصی نبوده و پرپرش کنه و به زحماتی که کشیده توجهی نکنه.
حالا نمی دونم بهش چی می گن شاید به قول شما همون دمدمی مزاج .
و این واقعا خیلی بده که آدم سعی کنه بخاطر آرزوش بهش بریسه ولی ازش لذت نبره . قدرش و ندونه .
خودم از این وضعیت راضی نیستم ولی چیکار می تونم بکنم .
بدتر از همه اینکه چیزی رو که با زحمت بیشتری بدست آوردم راحتتر فراموشش می کنم و کمتر قدرش و میدونم.
اتفاقا خودم خیلی دوست دارم برم دکتر چون فکر می کنم که خیلی مشکلات روحی دارم ولی فکر می کنم که این خودم هستم که باید به خودم کمک کنم البته نه تنها.
اما تا الان زیاد موفق نبودم .چون حس تنهایی و تنها بودن خیلی بده .
البته از اون لحظه ای که عضو اینجاشدم کمتر احساس تنهایی می کنم.
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام من واقعا عذر ميخوام ببخشيد من ميخواستم يك چيز را اصلاح كنم
دم دميمزاج كسي هست كه هنوز به هدفش نرسيده و هدفش را عوض ميكنه به نظر من شما به چيز خوبي اشاره كرديد اونهم اينه كه عدم لذت بردن از موفقيت كه براش اسم خاصي به نظم نيرسه
مثل خود من كه نميتونم تكليفم را با آيندهام مشخص كنم و و هنوز به هدفي نرسيدم هدف ديگري را انتخاب ميكنم و كلا برنامه ام را عوض مي كنم.
:302:
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام ansuya گرامي
پستهاتو كه مي خونم انگار حرفهاي زيادي براي گفتن داري و اميدوارم حضورت در اينجا هم براي خودت و هم براي دوستان ديگر همدردي پرمنفعت باشه.
بله هيچ كس تنها نيست و بدون كه بي جهت اينجا نيومدي بلكه خداوند كارگردانه و اون شما و مارو به اينجا كشونده كه با هم باشيم و با هم همفكري كنيم.
استنباط من از پستهات اينه كه افكار كمالگرايانه داري البته خودم هم همينطوري هستم و خوب در حد متعادلش خوبه اما افراطيش آدمو اذيت مي كنه.
تغيير دادن يه فرآينده نه يه اتفاق....پس صبر كن و با صبر و حوصله و مطالعه و مشورت مي توني به مرور نقائصت رو بشناسي و برطرف كني
برايت آرزوي موفقيت مي كنم.
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام
امیدوارم که همیشه اوقاتی پر از شادی و موفقیت داشته باشید
hadif عزیز
بنظر من برای انتخاب هدف اول از همه باید خوب فکر کنیم که از این زندگی چی می خوایم و یا اینکه دوست داریم به چه موقعیتی برسیم . یه پدر یا مادر خوب ، یه فردی که به مردم کمک می کنه مثل یه دکتر، یه مدیر یا یه آدم مشهور که خیلی ها دوستش داشته باشند و خیلی چیزهای دیگر.
باید هدف و موقعیتی رو انتخاب کنیم تا وقتی بهش رسیدیم از موقعیتمان راضی باشیم و نخوایم که ای کاش الان این نبودیم و جای کس دیگری بودیم .
وقتی مطمئن باشیم دوست داریم چی بشیم اون موقع هدفها مشخص می شن چون سعی می کنیم تا مسیری را طی کنیم که به زندگی ایده آل مان برسیم . تو این مسیر اهداف کوچک و بزرگی هست .
نباید بذاریم لذت آنی یک هدف مارا از هدفمان دور کنه. باید با خودما صادق و رو راست باشیم .
البته این موضوع زمان می بره چون خود من خیلی دیر فهمیدم که مهندسی و المپیاد و کارهای اداری بدرد من نمی خوره و وقتی یه هنرمند موفق باشم از زندگیم بیشتر لذت می برم .
هرچند که فکر می کردم خیلی دیر شده اما به لطف شما دوستا متوجه شدم که هروقت ماهی رو از آب بگیری تازه است . فقط باید مطمئن بشیم چه موقعیتی تو زندگی ما رو خوشحال می کنه.
این نظر منه.
امیدوارم که هر چه زودتر هدفت رو پیدا کنی دوست عزیز .:72:
تغيير دادن يه فرآينده نه يه اتفاق...
چه جمله ی جالبی من تا بحال به این موضوع فکر نکرده بودم همیشه فکر می کردم اگر قرار تغییری ایجاد بشه باید همین الان همه چیز دگرگون بشه .این موضوع همیشه باعث می شد تا از تغییرات نا امید بشم و فکر کنم که نمی تونم .:302:
کمک خیلی خوبی بود متشکرم.
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADI F
سلام ansuya
merci
سلام HADI F عزيز و گرامي
دوست من براي تشكر از پستهاي دوستان لزومي نداره كه پست بزني!دكمه تشكر رو در پايين پست هر كسي كه مايل بودي كليك كنيد.
قصدم ارشاد نبود بلكه هر چه پستهاي اينچنيني كمتر بشه حجم سايت كمتر ميشه و راحت تر مي تونيم باهاش كار كنيم.:72:
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام
آخر این زندگی مشخصه دوست خوبم . افسردگی مزمن و حاد و درنتیجه رسیدن به پوچی و از دست دادن اعتماد به نفس و شکست و بدبختی و ناراحتی و رنج و عذاب و لذت تبردن از همه چی و نگرانی و . . . !
آخرشم شاید به خودکشی برسه و خودکشی بکنی یا موفق میشی یا نمیشی و اگه نشدی روز از نو روزی از نو و . . . !
به نظرم هرچه سریعتر به روانپزشک ( نه روانشناس ) مراجعه کن و ازش کمک بخوا و حتما و حتما مطرح کن افکار خودکشی تو سرت هست و ازش کمک بگیر .
بهای جوانی ( پروین اعتصامی )
خمید نرگس پژمردهای ز انده و شرم
چو دید جلوهٔ گلهای بوستانی را
فکند بر گل خودروی دیدهٔ امید
نهفته گفت بدو این غم نهانی را
که بر نکرده سر از خاک، در بسیط زمین
شدم نشانه بلاهای آسمانی را
مرا به سفرهٔ خالی زمانه مهمان کرد
ندیده چشم کس اینگونه میهمانی را
طبیب باد صبا را بگوی از ره مهر
که تا دوا کند این درد ناگهانی را
ز کاردانی دیروز من چه سود امروز
چو کار نیست، چه تاثیر کاردانی را
به چشم خیرهٔ ایام هر چه خیره شدم
ندید دیدهٔ من روی مهربانی را
من از صبا و چمن بدگمان نمیگشتم
زمانه در دلم افکند بدگمانی را
چنان خوشند گل و ارغوان که پنداری
خریدهاند همه ملک شادمانی را
شکستم و نشد آگاه باغبان قضا
نخوانده بود مگر درس باغبانی را
بمن جوانی خود را بسیم و زر بفروش
که زر و سیم کلید است کامرانی را
جواب داد که آئین روزگار اینست
بسی بلند و پستی است زندگانی را
بکس نداد توانائی این سپهر بلند
که از پیش نفرستاد ناتوانی را
هنوز تازه رسیدی و اوستاد فلک
نگفته بهر تو اسرار باستانی را
در آن مکان که جوانی دمی و عمر شبی است
بخیره میطلبی عمر جاودانی را
نهان هر گل و بهر سبزهای دو صد معنی است
بجز زمانه نداند کس این معانی را
ز گنج وقت، نوائی ببر که شبرو دهر
برایگان برد این گنج رایگانی را
ز رنگ سرخ گل ارغوان مشو دلتنگ
خزان سیه کند آن روی ارغوانی را
گرانبهاست گل اندر چمن ولی مشتاب
بدل کنند به ارزانی این گرانی را
زمانه بر تن ریحان و لاله و نسرین
بسی دریده قباهای پرنیانی را
من و تو را ببرد دزد چرخ پیر، از آنک
ز دزد خواسته بودیم پاسبانی را
چمن چگونه رهد ز آفت دی و بهمن
صبا چه چاره کند باد مهرگانی را
تو زر و سیم نگهدار کاندرین بازار
بسیم و زر نخریده است کس جوانی را
RE: آخره این زندگی چی میشه؟
سلام 'imans
دوست من اين چه طرز راهنمايي كردنه!هيچ متوجه هستي جي نوشتي؟
نه به اين قسمت پستت:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط imans
آخر این زندگی مشخصه دوست خوبم . افسردگی مزمن و حاد و درنتیجه رسیدن به پوچی و از دست دادن اعتماد به نفس و شکست و بدبختی و ناراحتی و رنج و عذاب و لذت تبردن از همه چی و نگرانی و . . . !
آخرشم شاید به خودکشی برسه و خودکشی بکنی یا موفق میشی یا نمیشی و اگه نشدی روز از نو روزی از نو و . . . !
نه به اين قسمت:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط imans
به نظرم هرچه سریعتر به روانپزشک ( نه روانشناس ) مراجعه کن و ازش کمک بخوا و حتما و حتما مطرح کن افکار خودکشی تو سرت هست و ازش کمک بگیر .
اگر خودت به دنيا و اين زندگي اينچنين مي نگري دليلي ندارد ديگرون رو هم به اين افكار سوق دهي.درسته كه بعضي وقتها اين افكار و ناراحتيها و افسردگي مياد سراغ همه اما دليلي نميشه كه هميشگي باشه.دليلي نميشه كه كل زندگي زير سوال بره و به پوچي برسي!
روانپزشك بيشتر دارو تجويز مي كنه شما چطور از پشت اون مانيتور تشخيص دادي كه نياز به روانشناس نداره؟
من فكر مي كنم شما بيش از ايشون نياز داري به روانشناس و روانپزشك مراجعه كني.
هيچ ميداني قدرت كلمات چقدر است!هيچ ميداني با اين افكار و گفتار غلطت ميتوني چه لطمه ها بزني؟و..........
يادم افتاد به تاپيكي كه پارسال زدم به نام لطفا كمي محتاط تر لطفا بخوانيد:
http://www.hamdardi.net/thread-7069-post-74396.html#pid74396
من خودم 2 سال دارو مصرف كردم و پيش روانشناس رفتم اما حالا چندين ساله كه نياز به دارو نداشتم و هر بار هم كه نياز شده براي مشورت رفتم پيش مشاور كمك گرفتم