* کمکم کنین.ادامه بدم یا تمومش کنم؟

سلام دوستای عزیز.اگه اینجا میام چون احساس میکنم شما میتونین کمکم کنین.بی پرده و راحت حرف میزنم.توروخدا کمکم کنین.دارم عذاب میکشم.
من تصمیممو واسه تموم کردن رابطه گرفتم.100% .اما راستش به خاطر همون سه دفعه که رابطه جنسی باهم داشتیم الان خیلی جدایی از اون واسم سخته.و بهش نیاز دارم.شاید فقط بخاطر همین موضوع.خیلی داره روی من فشار میاد.شبها خیلی خیلی از فکروخیال اذیت میشم و متاسفانه خودارضایی هم دارم.اما صبحش که از خواب بیدار میشم عذای وجدان شدیدی پیدا میکنم و ازخودم متنفرمیشم.خواهش میکنم کمکم کنین.من تنهام

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

میخوام برگردم به زندگی عادی خودم

سلام.
خوشحالم که به یقین 100%رسیدی که قطع رابطه کنی . ...
دوست من حق با بچه هاست که اگر پسری واقعا دختری را بخواد هرگز این حرف را نخواهد زد....
ببین دوست من تو ارزشت خیلی بیشتر از این حرفاست, خودتم به این نتیجه رسیدی که اون برات فرد مناسبی نیست و الان فقط به خاطر اون روابطی که داشتین وابسته شدین .... الان از نظر خودتون تنها اونو برای ارضای خودتون می خواین . واقعا بهتون بر نمی خوره که اونم فقط و فقط شما را برای اون روابط می خواد !
دوست گلم آدمی که خوابه را می شه بیدار کرد امـــــــــــــــا آدمی که خودشو می زنه به خواب نمــــــــــــــی شه بیدارش کرد ...
می فهمم الان تمام شرایط از لحاظ تحصیلی , سر کار رفتن و.. را دارین اما شرایط برخورد با مسائلم ببین ... سعی کن از همون روشی که اینجا یاد دادن واسه فراموش کردن افراد واسه وقتی که اون فکرو خیالا می آد سراغت استفاده کنی و بهشون بها ندی ....مطوئن باش چند بار این کار را کنی موفق می شی...
مطمئنم تو هم دوست نداری کسی که قرار باهاش ازدواج کنی قبل از شما همچین روابطی را داشته باشه پس صبور باش ...
تو یکی از تاپیکا یکی از بچه ها نظرش این بود کسی که اشتباه کرده دیگه حق نداره انتظار یه انسان پاک را بکشه اما به نظرم آدما تو شرایط هم نیستن و خدا در رحمتش همیشه باز و این ماییم که چشمامون را به روش بستیم .. به نظرم کسی که توبه می کنه و پشیموونه واقعا پشیمون که دیگه سمت اون گناهش نره هم ارزشش نزد خدا محفوظ ... دوست خوبم تو بالا گفتی که (خدایا کمکم کن و منو به خاطر گناهو اشتباهاتم ببخش. ) عزیزم این وقتی محقق می شه که تو بخوای و دیگه سمتش نری....
چرا می گی تنهایی ؟؟؟؟؟؟
یکم به اطرافت نگاه کن .. تو خانوادتو داری دوستای خوب داری که باهاشون می تونی وقتتو بگذرونی ... تو سلامتی داری که خیلیا حسرتش را می خورن ... تا حالا ندیدی دختر جوانیو که توان راه رفتن نداره تا حالا شده به چهرش نگاه کنی با این که تو حس می کنی رو لباش خنده است اما یک غمی تو چشماش ......... چرا این همه چیزیای خوبیو که خدا بهت داده را نمی بینی و احساس تنهایی می کنی ..
سعی کن خودتو به خدا نزدیک تر کنی بعد ببین چقدر زودتر جوابتو می ده ...حتی برقراری این روابط ازدواجتو به تاخیر می ندازه ...ببین تو دنبال آرامشی اما ببین می خوای اون را چه طوری به دست بیاری ؟ به هر قیمتی ؟ یا با شکوه................... تو لایق بهتر از اینهایی پس خودتو به خاطر خواسته های زودگذر حروم نکن....
هیچکس نمی تونه کمکت کنه تا خودت نخوای پس بخواه چون واقعا لایقش هستی عزیز......
برات آرزوی خوشبختی دارم ببخش اگر جایی تند رفتم چون وقتی می بینم ما می دونیم مشکلمون چیه راهمون اشتباهه اما باز ادامش می دیم عین خودم ناراحت می شم ...... باید تفاوتی باشه بین تو که می دونیو اونی که نمی دونه.........
مطمئنم خدا منتظر باهاش بیشتر حرف بزنی و ازش تنها صلاح و خیرتو بخواه .....

سلام .دوستای گلم مرسی از جوابهاتون و راهنمایی ها
ممنون نازنینم.
دلم خیلی گرفته.چندروزه فکرگذشته رو کامل گذشتم کنار.احساس میکنم خیلی خیلی آروم و رها شدم.حس خیلی خوبی دارم. دوست دارم منتظر مسافر زندگیم باشم تا از راه برسه.هروقت خدا بخواد و هروقت قسمت باشه.
دوست دارم به خدا و به موجود درونیم نزدیک و نزدیکتر بشم.آروم و بدون هیاهو به زندگیم ادامه بدم.
ای کاش هرچه زودتر از این تنهایی بیام بیرون.